
سلام دوستان حسین هستم مسافر سیگار. جهانبینی، نگرش کلی ما نسبت به جهان پیرامون است. گاهی تصور میشود جهانبینی صرفاً نگاهی به جهان و تغییر نگرش بر اساس آنچه میبینیم است؛ اما این تصور ناقص است. جهانبینی شامل درک، برداشت، و احساسات ما نیز میشود. تعاریف جهانبینی، معمولاً به دو مؤلفه اصلی، جهانبینی درونی و بیرونی، اشاره دارند. اما این دو مؤلفه، تنها محدود به بینش نیستند، بلکه شامل درک، احساس، و برداشت ما از جهان هستی نیز هستند. اهمیت دارد که بررسی کنیم آیا دریافت، برداشت و ادراک ما از جهان هستی، درست و مطلوب است یا خیر. این پرسشها، ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی ما دارند.
در کنگره برای درمان، مستلزم انجام ۴۰ CD، مصرف داروی OT و حضور ۱۰ تا ۱۱ ماهه است. فرد مورد نظر با این شرایط مخالفت کرد و ادعا کرد نمیتواند تکالیف مربوط به سیدیها را انجام دهد. در پاسخ، به او گفته شد چطور داروی OT را مصرف میکند، اما از نوشتن امتناع میکند. نهایتاً به او توصیه شد تا تکلیفش را با خودش مشخص کند و تصمیم بگیرد که آیا میخواهد خودش را بشناسد یا خیر. اگر خواهان شناخت خود است، باید تمام اصول را بپذیرد، در غیر این صورت میتواند از روشهای دیگری برای درمان استفاده کند.در ادامه، توضیحاتی درباره مباحث جهانبینی ارائه شد. در جهانبینی، مفاهیمی مانند نفس، روح، آرشیو، کالبد و عقل مورد بررسی قرار میگیرند. این مفاهیم نباید با مسائل دینی اشتباه گرفته شوند. برای مثال، اگر به کسی گفته شود که ماشینش روغنسوزی دارد و نیاز به تعمیر موتور، تعویض رینگ و پیستون دارد، نمیتواند ادعا کند که رینگ و پیستون را قبول ندارد، زیرا این قطعات بخشی ضروری از فرایند تعمیر هستند. به همین ترتیب، برای درمان اعتیاد نیز باید اصول و مبانی جهانبینی را پذیرفت و به آنها عمل کرد. مباحث جهانبینی به انسان کمک میکنند تا دیدگاه روشنتری نسبت به خود و دنیای اطرافش پیدا کند.
هدف از طرح این مباحث، آمادگی برای مواجهه با افرادی است که ممکن است با دیدگاههای متفاوتی به کنگره مراجعه کنند و تصور کنند که کنگره یک مرکز عقیدتی، دینی یا مذهبی است. در پاسخ به این افراد باید توضیح داد که کنگره صرفاً در حال آزمایش برخی گزینهها برای بهبود زندگی است و هدف آن کمک به افراد برای شناخت خود و ساختارهای درونیشان است.
برای درک بهتر این موضوع، میتوان صور پنهان انسان (نفس، روح، جن و عقل) را به عنوان ساختارهای مجزا در نظر گرفت که هر کدام وظایف و ویژگیهای خاص خود را دارند. این ساختارها مانند بخشهای مختلف یک شهر (شهرداری، فرمانداری، آتشنشانی و غیره) هستند که هر کدام نقش خاصی در عملکرد کلی شهر ایفا میکنند. شناخت این ساختارها به انسان کمک میکند تا در صورت بروز مشکل، بداند از کدام نقطه باید وارد عمل شود.
جهانبینی به انسان کمک میکند تا خود و جهان اطرافش را بهتر بشناسد. تصور کنید در شهری هستید که هیچکس را نمیشناسید و هیچ آدرسی را بلد نیستید. در مقابل، تصور کنید در شهری هستید که همه شما را میشناسند و به شما احترام میگذارند. قطعاً در حالت دوم احساس آسایش بیشتری خواهید داشت. جهانبینی به ما میآموزد که چه کسی هستیم، در کجا قرار داریم و چه کاری انجام میدهیم. همچنین، افراد خوب و بد را به ما معرفی میکند و به ما میگوید که در شرایط مختلف چگونه رفتار کنیم و به چه کسانی اعتماد کنیم. به این ترتیب، جهانبینی به ما کمک میکند تا رزومه کاری خود را بهبود بخشیم و زندگی بهتری داشته باشیم.
در نهایت، اگر انسان شهر وجودی خود و خصوصیاتش را بشناسد، تمام کوچهها و پسکوچهها را یاد بگیرد و با همه ارتباط خوبی برقرار کند، زندگی خوبی خواهد داشت. در غیر این صورت، با چالشهای زیادی روبرو خواهد شد. از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید سپاسگزارم.
.jpg)



- تعداد بازدید از این مطلب :
46