English Version
This Site Is Available In English

جهانبینی یعنی علم زندگی کردن

جهانبینی یعنی علم زندگی کردن

دومین جلسه از دور بیست و پنجم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی تخت جمشید شیراز با استادی مسافر روح الله ، نگهبانی مسافر بیژن و دبیری مسافر جواد  با دستور جلسه «جهانبینی ۱و۲» یک‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان روح الله هستم یک مسافر
از همه شما دوستان تشکر می کنم که در روز پنجشنبه در انتخابات مرزبانی شرکت کردید و من و سایر دوستان  را به عنوان مرزبانان شعبه تخت جمشید انتخاب کردید. امیدوارم که بتوانم خدمتگزار خوبی برای کنگره 60 باشم و بتوانم برای اهداف کنگره 60 قدم مثبتی بردارم.تشکر می کنم که این اعتماد را به من و دوستان داشتید.جهان بینی یعنی علم زندگی

کردن. من اگر بخواهم از خودم بگویم روزی که وارد کنگره شدم یا قبل از کنگره اگر حرفی از جهان بینی می زدند می گفتم شاید در مورد دین و مذهب صحبت می کنند و نمی دانستم جهان بینی چیست؟اینجا فهمیدم که جهان بینی یعنی علم زندگی کردن. من قبل از اینکه وارد کنگره شوم بلد نبودم چطوری زندگی کنم، البته فکر میکردم که خیلی بلد هستم. وقتی

وارد کنگره شدم، فهمیدم برای اینکه به درمان برسم، یک مثلث درمان هست به اسم جسم،روان و جهان بینی یعنی فقط با به درمان رسیدن جسمم و با خوردن ot به درمان نمی رسم.جهان بینی یکی از اضلاع مثلث درمان است و تا من آن را رعایت نکنم و به آن عمل نکنم به رهایی نمی رسم؛ باید علم زندگی کردن را بیاموزم. استاد امین در سی دی جهان

بینی می فرمایند که ما در زمان مصرف ساختارهای غلط درست کرده بودیم. من خودم ساختاری داشتم که پر از خشم، کینه، نفرت بود و نمی دانستم که این ساختار را دارم؛ چون دانایی نداشتم و علم نداشتم. من وقتی وارد کنگره شدم با اضلاع مثلث دانایی آشنا شدم که تجربه، تفکر و آموزش است. فهمیدم برای اینکه بخواهم به دانایی برسم؛ باید از مثلث

جهالت عبور کنم؛ باید از ترس هایم از منیتم و از ناامیدی عبور کنم و تا یکی یکی این ها را پشت سر نگذارم نمی توانم به دانایی برسم .البته در  اینجا نمیشه که من یکدفعه ترس هایم را کنار بگذارم. من در زمان مصرف انسانی فوق العاده خشمگین و مغرور بودم و خیلی مسائل هم در سفر اول برای خودم پیش آمد؛ ولی نشد که یکدفعه به خشم یا کینه ام

غلبه کنم.الان هم صد در صد غلبه نکرده ام؛ ولی تا حدودی توانسته ام آن را انجام بدهم. این کار با تکرار و ممارست اتفاق می افتد یعنی با روش dst  به دست می آید؛ باید از ضد ارزش‌ها به روش dst  دوری کنیم تا بتوانیم به ارزش ها برسیم مثلاً من اگر در گذشته ده تا دروغ می گفتم، امروز پنج تا دروغ بگویم. غیبت کمتر کنم و دشمنی کمتر کنم تا یواش یواش

حال من خوب بشود. من تا حس خوب نداشته باشم، نمی توانم به درمان برسم. حس خوب است که باعث می شود اندروفین و دینورفین در بدن من ترشح شود. ot را می خورم؛ باید حس من هم خوب باشد. و وقتی که یک پنجم دارو کم کردم یک پنجم به دانایی من اضافه شود. و اضلاع مثلث درمان به طور مساوی رشد کنند.

تایپ :مسافر روح الله
عکس : مرزبان خبری مسافر حسین
تنظیم و بارگزاری : مسافر محمد جواد لژیون یازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .