جلسه اول از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره60 نمایندگی امام قلی خان با استادی راهنما همسفر نفیسه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری راهنما همسفر مهسا با دستور جلسه «جهانبینی 1 و 2» روز دوشنبه 15 اردیبهشتماه 1404 ساعت 14:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
جهانبینی یعنی نگرش، افکار و اندیشه که انسان به خودش آسیب نرساند و از تلفیق جهانبینی و جسم، روان به وجود میآید که خلق و خو و مجموعه این رفتارها و کردارها در روان خودشان را نشان میدهند، برای جهانبینی این مثال را میتوان زد که باغچهای از بذر کاشتم، آنها جوانه زدند و من با پا داخل باغچه بروم و آنها را لگد کنم، خوب چه اتفاقی میافتد؟ پس جهانبینی به من یاد میدهد که چگونه و چهکاری انجام دهم که به خودم صدمه نزنم، اینکه انتظار داشته باشم همه چیز خالص، خوب و عالی باشد و عدالت به نفع من باشد و اگر نباشد، پس عدالتی نیست، نه! در صورتی که خلقت این گونه نیست، اگر قرار بود همه چیز خوب و عالی و یک دست باشد، خلقت اصلاً شکل نمیگرفت، پس خودم را اذیت نکنم که چرا اینطوری شد؟ چون نه بد مطلق و نه خوب مطلق داریم.
یک نوع جهانبینی حذفی هم داریم چون راهحل پیدا نکردهام و نمیتوانم در مورد مسئله فکر کنم همه چیز را حذف میکنم، در ارتباطم با دیگران از کاه کوه میسازم چون نمیتوانم سازگار باشم، نمیتوانم ارتباط بگیرم، آنها را حذف میکنم؛ یعنی از ده نفر فقط با یک نفر سازگار هستم؛ اما راهحل درست برای این موارد این است که اگر به مسئله اهمیت ندادم و انرژی ذخیرهام را هدر ندادم و ساعتها به آن مشکل فکر نکردم، خودش خود به خود حل میشود، در متد پروتکل استانداردهای جونز حذفی نداریم، زمانی که وعده از گردونه غذایی حذف شد، ولع غذا بالا و جزء بدنی گرسنه و فقیر چیزی باقی نمیماند.
در سیدی تاریکی استاد امین به نکته جهانبینی اندازهها اشاره کردند؛ یعنی در هر مرحله از زندگیم اندازهها را نگهدارم، اندازه در خرج کردن، اندازه در خرج نکردن، اندازه در پس انداز مثلاً ۷یا ۸ ساعت ورزش سنگین انجام میدهم که به وزن ایدهآل برسم و جزء بدنی تخریب شده و از تعادل خارج شده چیزی برایم نمیماند، چون جهانبینی ورزش را ندارم و اندازهها را نمیدانم. فرد بیمار حالا هر بیماری، چه بیماری اعتیاد یا چاقی؛ باید اول جسم به تعادل برسد، بعد جهانبینی یاد بگیرد، زیرا جسمی که ناتوان و بیمار است چطور جهانبینی یاد بگیرد، مسافر که وارد کنگره میشود اول برنامه OT میدهند و بعد جهانبینی کار میکنند.
در روابط با دیگران میتوان از جهانبینی استفاده کرد، مثلاً گاهی ارتباطم به حدی میرسد که از همدیگر سیر میشویم، قرار گرفتن ستونها در دو حالت خیلی نزدیک یا خیلی دور سقف را روی سر فرد خراب میکنند، چون به حد اشباع ارتباط که برسد، دیگر حوصله حرف ساده را با هم ندارند که بزنند، من بایستی یاد بگیرم کلمات را در جای مناسب خرج کنم، قربون صدقه رفتن ارزش دارد، همهجا خرج نکنم.
کنگره همه چیز را با هم نگاه میکند و به یک مسئله تنها نگاه نمیکند؛ یعنی هم مادیات و هم معنویات، مادیات پایه و اساس زندگی فیزیکی و در حد تعادلش خوب است و کنگره هر دو شاخه مادی و معنوی را با هم دیده و اکنون تحت عنوان پسانداز در وادی پنجم به آن پرداخته است، عشقی، فکری و مادی که با تفکر بهش نگاه میکند که کجا و چطوری خرج شود؟ در مورد هزینهها قبلاً با هزینه بالا کلی خرید میکردم که ارزش غذایی نداشتند، همه نگهدارنده، کنسرو شده و از حقه آسانخوری و راحت در دسترس بود و این حقه نیروی منفی بود؛ ولی اکنون با کمترین هزینه و با کیفیت بالای مواد غذایی هزینه میکنم و پسانداز هم میتوانم انجام دهم، چون آن شناخت و تشخیص را کنگره به من یاد داد و نیروی منفی ترس را در دل من به وجود میآورد که اگر پول بدهم، فردا خودم چکار کنم؟ یا ناامیدی که پول بدهم که چطور شود؟ منیت که چرا دیگران نمیدهند، پس من پول را برای به دست آوردن قدرت میدهم و این من هستم که بایستی بدانم که این کار نیروهای منفی هست.



تایپ: همسفرپریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نفس رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
277