جهانبینی به نحوه نگرش، برداشت و دریافت ما به جهان اطراف و جهان درونخود گفته میشود و آموزش جهانبینی برای درست زندگی کردن است، یعنی به واسطه آن قوانین درست زندگی کردن را آموخته و با کاربردی کردن آن به آرامش و آسایش برسیم. در جزوه جهانبینی ۱ و ۲ که توسط استاد امین دژاکام نوشته شده است، به بهترین نحو جهانبینی و تاثیرات آن در زندگی برای ما شرح داده شده است و دریچهای از نگرش جدید برای ما باز میکند، مثلاً دانستن، فرق دانایی و دانایی مؤثر مطلبی است که میتواند تکلیف فرد را با خودش مشخص کند؛ چون بعضی اوقات ما فکر میکنیم که میدانیم و این کافی است؛
اما دانستن تفاوت دانایی و دانایی مؤثر این موضوع را برای ما روشن میکند که دانستن بدون عمل کردن هیچ ارزشی ندارد و این به اجرا درآوردن دانستهها است که به کار ما میآید، اینکه من میدانم افکار منفی، غیبت، مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر ضرر بسیار زیادی دارد؛ اما به آن ضدارزشی عمل میکنم، در نتیجه، هیچ گرهی از کار من باز نمیشود؛ مگر اینکه در جهت این دانستن حرکت کنم و آنها را کنار بگذارم. به قول آقای مهندس عالم بیعمل مانند زنبور بیعسل است و این ارزشی ندارد، البته تا زمانی که فرد به دانایی نرسد به دانایی مؤثر هم نخواهد رسید و شرط رسیدن به دانایی به شکل یک مثلث است که اضلاع آن را تفکر، تجربه و آموزش تشکیل دادهاند؛
یعنی هر سه این اضلاع باید در یک راستا رشد کنند و اگر یکی از آنها رشد بیشتری داشته باشد یعنی به آن توجه بیشتری کنیم، دانایی شکل نمیگیرد، به عنوان مثال: اگر من فردی باشم که فقط روی فکر کردن تمرکز کنم و علاقهای به حضور در جمع و آموزش دیدن و یا کسب تجربه نداشته باشم؛ هرگز به دانایی نمیرسم یا فردی باشم که فقط بخواهم تجربه کسب کرده و هیچ تفکری در مورد آن نکنم باز هم نمیتوانم به دانایی برسم؛ پس باید تفکر، آموزش و تجربه کسب کنم تا بتوانم به دانایی برسم و آن را به دانایی مؤثر ارتقا دهم.
آموزش جهانبینی، باید مانند ریسمانی باشد که بتواند در مشکلات ما را از چاه بیرون بیاورد و این در آموزشهای کنگره که به واسطه جزوههای جهانبینی، صحبتهای آقای مهندس که در قالب سیدی توسط همه اعضای کنگره۶۰، نوشته میشود و کتابهای ایشان به خوبی به همه اعضا انتقال داده میشود و هر کسی بر اساس ظرف وجودی خودش از آنها استفاده میکند، نکته مهم در اینجا است که فرد باید ظرف درونی خود را بزرگتر کند تا مطالب و آگاهیهای بیشتری بتواند در آن جای بدهد و این به مرور زمان با آموزش گرفتن، خدمت و کاربردی کردن، آموزشها است؛ برای افرادی که میخواهند، اتفاق میافتد.
برای به درمان رسیدن مصرف کنندگان در کنگره۶۰، مثلثی مطرح میشود که اضلاع آن شامل: جسم، روان و جهانبینی است و این اضلاع هم مانند اضلاع مثلث دانایی باید روی هر ۳اضلاع آن کار کنیم تا فرد به درمان برسد، در اینجا تغییر نگرش فرد که همان جهانبینی است، هم به اندازه به تعادل رسیدن جسم و روان اهمیت دارد. جهانبینی به ما میگوید؛ تمام هستی در درون ما وجود دارد و به عبارتی شهر، جهان و جهانها همه در درون ما است که توجه چندانی به آن نداریم، اگر بتوانیم به واسطه جهانبینی و شناخت خودمان، نیروهای درونی خود را بشناسیم و از آنها کمک بگیریم، بسیاری از مسائل برای ما حل شده و میتوانیم به آسایش و آرامش بیشتری برسیم؛
چون آقای مهندس میفرمایند: اگر میخواهید چیزی را تغییر دهید، باید از درون خود شروع کنید و زمانیکه درون ما به آرامش برسد، جهان بیرون ما هم آرام خواهد شد، این مطلب برای من همسفر میتواند کارساز باشد تا به فکر تغییر دادن خودم باشم و هر قدمی که برای تغییر خودم بردارم روی مسافر، همسر، فرزندان و اطرافیان ما هم تأثير خواهد گذاشت، یعنی زمانی که من از درون آرامتر و صبورتر شوم به خوبی میتوانم کنترل جهان بیرون را هم به دست بگیرم و در مقابل مشکلات مسیرم، با آگاهی و سنجیدهتر قدم بردارم و این مرا به آرامش میرساند. ما دنیا را آنگونه میبینیم که هستیم و در دیگران چیزهایی را میبینیم که در درون ما وجود دارد، انسانی که مثبت و مهربان باشد، هر کجا برود، در اطرافش و در انسانهایی که با آنها در ارتباط است، جز نیکویی چیزی نخواهد دید و انسانی که افکار منفی دارد به هرکجا برود جز زشتی و نقصان در محیط پیرامونش چیزی را تجربه نخواهد کرد و این به جهانبینی افراد مرتبط است که چهقدر درون خود را با نور و آگاهی صیقل داده و به آن شکل مطلوب را دادهاند.
نویسنده: راهنما همسفر محدثه (لژیون نهم)
رابط خبری لژیون نهم : راهنما تازهواردین همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول) دبیر سایت
نمایندگی همسفران صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
58