جلسه اول از دوره چهل سوم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ویژه مسافران با استادی همسفر ابولفضل نگهبانی مسافر حجت و دبیری همسفر محمد با دستور جلسه جهانبینی 1و 2 و تاثیر آن روی من روز یکشنبه مورخ 14 اردیبهشت 1404 راس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابولفضل هستم همسفر، تشکر دارم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی که امروز اجازه دادند خدمت کنم. خیلی خوشحال هستم که در جمع شما دوستان عزیز هستم، خوشحال هستم که برای اولین بار در نمایندگی دانیال از همسفران آقا در بخش دبیری استفاده میشود، انشالله که اتفاقات خوبی رخ بدهد و آن دانایی و آگاهی لازم در استان خوزستان شکل بگیرد که از پتانسیل موجود در همسفران آقا استفاده درست صورت بگیرد، تا بخش همسفران آن شور و شوق و انرژی لازم را بدست آورد.
در مورد دستور جلسه (جهانبینی 1و2)، جهانبینی الفبا گنگره ۶۰ است، چرا که در کنگره جهانبینی اهمیت بسیار زیادی دارد و پایه و اساس ذیگر مطالب در کنگره است، من ابولفضل: در مدرسه و دانشگاه مواردی که در مورد صور پنهان یاد گرفته بودم با موارد و موضوع های که در کنگره یاد گرفتم خیلی فرق داشت، و همان گونه که همه ما وقتی وارد کنگره میشویم با انبوهی از مشکلات روبرو هستیم، من هم با خیلی از مشکلات و تاریکی وارد کنگره شدم. اولین صحبتی هم که با من شد این بود که آن علم و دانش که شما دارید اگر کارایی داشت حداقل میتوانستید یک کار مثبت انجام بدهید الان که آن علم کمکی به شما نکرد آن را کنار بگذارید، و از آموزشهای کنگره استفاده کنید و خدا را شکر زمانی که آموزشهای کنگره آن قسمتهای جهانبینی را کار کردم تازه متوجه شدم مسیر درست مسیری است که داخل کنگره دارم آموزش میگیرم. همه ما انسانها زمانی که وارد کلاس اول شدیم یکسال زمان برد تا ما بتوانیم تمام حروف الفبا را آموزش بگیریم، و این اهمیت الفبا را نشان می دهد و زمانی که الفبای یک علم را خوب یاد بگیریم میتوانیم آن را از پایه درست یاد بگیریم و به درجه های بالاتر برسیم.
در کنگره هم اگر من جهانبینی را خوب یاد نگیریم در طول مسیر واژه هایی بیان میشود که اصلا معنی آن را متوجه نخواهم شد. و نکته مهم این است که جهانبینی در کنگره درست آموزش داده شود، همانگونه که استاد امین فرمایش کردند اگر علمی را ما قرار است یاد بدهیم و درست باشد نحوه آموزش ما باید به آسانترین حالت ممکن باشد.در کنگره جهانبینی را به روش ساده آموزش داده میشود و از واژههای ساده استفاده میشود و به راحتی میتوانیم یاد بگیریم، برای اینکه آموزشها ساده شود از مدلهای مختلف استفاده شده است. به عنوان مثال مدل قلعه عقل که خیلی راحت ما میتوانیم بفهمیم و یاد بگیریم که در قلعه عقل اتفاقی که میافتد در صور آشکار و در صور پنهان است اگر ما سد خونی مغز را در نظر بگیریم نمونه بارز آن در صور پنهان همان قلعه عقل است و هر دو حالت صورت میگیرد همان گونه که مواد مخدر در قسمت جسم که از سد خونی مغز ما عبور میکند نیروهای منفی و نیروهای باز دارنده هم در صور پنهان در قلعه عقل ما وارد میشوند، ما باید مراقب این نیروهای منفی باشیم که بیشتر این موارد را ما در جهانبینی یاد میگیریم، بیشتر کارهای که ما انجام می دهیم و خیلی اتفاقها که میافتد، مثال: من نمیتوانم صبح زود از خواب بیدار شوم و هر بار ساعتم زنگ می زند آن را به تاخیر می اندازم و این تاخیر تا یک یا دو ساعت هم طول می کشد، خوب اینها دلیل دارد همه اینها توضیح داده شده در جهانبینی و من ابولفضل زمانی که جهانبینی را آموزش می بینم اینها را درک میکنم و متوجه میشوم که مشکل کار من از کجا است.
.jpg)
نکته دیگر که در جهانبینی به آن خیلی اشاره شده است این است که زندگی کردن ما مثل یک بازی است، و زمانی من میتوانم از بازی لذت ببرم که قانونهای بازی را خوب یاد بگیرم ولی اگر من قوانین را یاد نگیریم هر لحظه در عذاب هستم که اینجا را اشتباه کردم یا نه و اصلا نمیتوانم درست بازی کنم و از بازی لذت نخواهم برد. در زندگی هم من باید قوانین زندگی را درست یاد بگیریم که لذت ببرم. اتفاق دیگر که در جهانبینی مهم است در مورد مثلت دانایی صحبت میشود که خیلی مهم است در واقع ضلع های مهم آن و ضلعهای مقابل آن را هم مشخص میکند ترس،ناامیدی و منیت هستند و که کاملا برای ما توجیه میکند که چگونه ما باید از این موانع عبور کنیم تا بتوانیم به آن دانایی برسیم بحث های مهمی در جهانبینی هست که نمونه دیگر آن، نیروهای باز دارنده است که برای ما توضیح میدهد نیروهای منفی و بازدارنده چه هستند و برای مقابله با آنها که چگونه باید رفتار کنیم، برای مقابله با نیروهای منفی بستگی دارد که چقدر دانایی داشته باشیم واگر دانایی ما بیشتر باشد تاثیر آن متفاوت است و نیروهای منفی برای ما حکم تکامل را خواهد داشت. شما در نظر بگیرید یک رودخانه با آب خیلی زیاد و بارندگی های مکرر صورت پذیرد ظغیان می کند و سیل همه شهر را نابود خواهد کرد. ولی اگر دانایی انسان در درجه بالا باشد میتوانیم از آبهای زیاد استفاده بسیار ببریم و میتوانیم برای آبادانی شهر استفاده کنیم، میتوانیم کانال کشی کنیم آب را به سایر قسمتها برسانیم و کشاورزی را رونق ببخشیم،میتوانیم با احداث سد از آن برای تولید برق استفاده کنیم، ولی اگر دانایی به درجه بالا نرسد این آب ها میتواند همیشه ویرانی ایجاد کند و زمینهای کشاورزی و شهر ها را از بین ببرد. آخرین بحث جهانبینی که دوست داشتم در مورد آن صحبت کنم یک فرمولی است از انرژی که ما در نهایت از انجام یک کار عایدمان خواهد شد بستگی به ۲ مورد دارد، یکی آن مسیر و راهی است که ما انتخاب میکنیم دوم انرژی است که ما صرف میکنیم، به عنوان مثال : اگر ما یک مدرسه بخواهیم بساریم اگر پول آن را از راه های ضد ارزشی به دست آورده باشیم در نهایت میشود همان ضرب مثبت در منفی و در نهایت آن انرژی که در ما ذخیره میشود انرژی منفی است، و بیشتر تخریب را در ما ایجاد میکند تا اینکه بخواهد حال خوب در درون ما ایجاد کند. سپاسگزارم از این که یه صحبتهای من گوش دادید.
گروه سایت نمایندگی دانیال اهواز
عکس: مسافر جواد - لژیون یکم
ارسال خبر: همسفر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
40