مقدمه:
موضوع باارزش در سفر این است با آموزش در جهانبینی یاد میگیریم که انسانی آرام و مهربان با خود، خانواده و جهان پیرامون باشیم؛ زیرا ما همسفران این را بهخوبی میدانیم که در زندگی مسافران خود تأثیر بسزایی داریم. آنها با ضلع جسم، روان و ما با جهانبینی درگیر هستیم.
شرح مقاله:
آنچه ما نسبت به کل هستی (جهان درون و جهان بیرون) برداشت، ادراک، دریافت و احساس مینماییم جهانبینی نام دارد. جهانبینی درون شامل: ادراک، احساس ما نسبت به خودمان است و جهانبینی بیرون شامل: ادراک، احساس و... ما نسبت به تمام هستی است.
این مقوله اولینبار در کنگره ۶۰ بهعنوان یکی از پارامترها یا مؤلفههای درمان اعتیاد مطرح شد. یکی از اضلاع مثلث درمان اعتیاد که شامل جسم، روان و جهانبینی است مربوط به مقولهٔ جهانبینی است.
برای به تعادل رسیدن جسم و روان که همانند سوار و سوارکار هستند ۱۱ ماه و برای جهانبینی مدتی غیرقابلپیشبینی، وقت لازم است. تمامی انسانها با جهانبینی سروکار دارند و برای کسانی که درون تاریکیها هستند و میخواهند از تاریکی بیرون بیایند یک طناب محکم و قوی است که میتواند آنها را از عمق تاریکی بیرون بکشد؛ بنابراین لازم و ضروری است که دانش خود را پیرامون مسئله جهانبینی ارتقا ببخشیم.
صور پنهان انسان که شامل عقل، نفس، حس و کالبدهای هفتگانهٔ دیگر هستند همانند مواد اولیهٔ جهانبینی هستند که از کنار هم قرارگرفتن این مواد جهانبینی پدید میآید. هر مطلب یا هر علمی مثل یک بنای عظیم است و قوانین و اصولی دارد. قوانین و اصول آن علم مثل پایهها و فونداسیون یک ساختمان است، اگر این ساختمان با پایههای درست گذاشته شود میشود ۱۰۰ طبقه روی آن ساخته شود در غیر این صورت ساختمان درهم میریزد.
یک استاد یا یک معلم اگر مطالب را درست به انسان انتقال بدهد و پایهها را درست بگذارد انسان را بهمراتب بالا رشد میدهد و به کمال میرساند. برای اینکه ما بتوانیم یک موضوعی را درک کنیم به ابزارهای مختلفی احتیاج داریم. اگر ما بتوانیم در علمی که در مورد آن صحبت میکنیم از مثالهایی استفاده کنیم که در مخاطب یک تصویر ذهنی به وجود آید آنوقت آن مخاطب برای فهمیدن آن مطالب به آن تصویر ذهنی و یا مدل مراجعه میکند و از آن تصویر شبیهسازی میکند. در جهانبینی نیز برای درک و یادگیری بهتر مطالب از روش مدل استفاده کرده است. به طور مثال میگوییم نفس مثل یک شهر وجودی است و مدل عقل در شهر وجودی مطرح شده که سربازانی از آن مراقبت میکنند.
اگر ما دانا نمیشویم و ضد ارزشی داریم علتش این است که نیروهایی وجود دارند و نمیگذارند دانایی و مسائل ما بهخوبی پیش بروند. نیروهای بازدارنده مثل ترس، منیت، ناامیدی و...در انسان وقتی قدرتمند میشوند انرژی را از ما میگیرند. به همین خاطر است که ما نمیتوانیم بهراحتی اعتیاد و یا هر عادت بد دیگر را در خودمان عوض کنیم مگر اینکه آن خواسته را تغییر بدهیم.
درمان DST کاری که انجام میدهد این است که نیاز استفاده از مواد را در انسان تغییر میدهد. برای اینکه ما نتیجهای بگیریم؛ باید یک مسیر را برویم و انرژی استفاده کنیم. اگر آن مسیر، مسیر خوبی باشد؛ ولی از حس بد استفاده کنیم اگر راه و مسیر را درست برویم انرژی که در ما به وجود میآید یا ذخیره میشود انرژی بد و از جنس تخریبکننده است.
نیروهای منفی یک کار بیشتر بلد نیستند و آن هم خرابکردن حس انسان است فقط ابزارش فرق میکند یک جا از سرزنش استفاده میکند و یک جا از تهمت و...
در جهانبینی ما به دنبال فراگیری قوانین زندگی هستیم؛ زیرا زندگی مانند بازی است و نکته اصلی این است که اگر ما قوانینش را بلد نباشیم، هم برای همبازیهای خود مشکل درست میکنیم و هم خودمان کلافه میشویم. در قسمت سخت زندگی کسانی که صبر میکنند و یاد میگیرند به قسمت لذتبخش آن میرسند.
نتیجهگیری:
جهانبینی روی مسئله دانایی و شناخت حسها و اینکه انسان چگونه میتواند حسها را تشخیص بدهد و آنها را پالایش کند تا به آرامش برسد استوار است.
منابع: سی دی جهانبینی ۱ و ۲، جزوههای جهانبینی ۱ و ۲، کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر
نویسنده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر امینه (لژیون هشتم)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
52