همسفر بیتا:
ما برای آموزش هر علمی ابتدا باید الفبای آن را بیاموزیم. جهانبینی نیز الفبای کنگره۶۰ است. هدف از جهانبینی این است مطالبی که در کنگره۶۰ آموزش داده میشود، قابل درک و فهم باشد و اگر در مورد موضوعی علمی داریم، بهگونهای بازگو کنیم که برای مخاطب پیچیده نباشد، حس بیسوادی و حقارت نکند و باید انتقال علم به ساده ترین شکل ممکن صورت گیرد.
جزوه جهانبینی صرفا برای مسافرین کنگره۶۰ نمیباشد بلکه تمامی انسانها برای رسیدن به رهایی و آرامش لازم باید علم خود را افزایش دهند. بیشتر افرادی که مصرفکننده موادمخدر هستند و در بالاترین سطح تاریکی قرار دارند، برای بیرون آمدن از تاریکی، نیاز به طنابی محکم دارند تا با فراگیری جهانبینی بدانند درونشان چه رخ میدهد و نیروهای منفی و بازدارنده را بشناسند.
اعتیاد مانند سرماخوردگی نیست که با یک دارو حل شود، باید با استفاده از داروی مناسب و کار کردن روی افکار، اندیشه، جسم، قدرت و تواناییهای از دست رفته به انسان بازگردد و سیستم شبه افیونی بدن شروع به تولید انواع هورمونها از جمله اندورفین و سروتونین کند. در مقوله جهانبینی مطرح شد به چه دلیل انسان به موادمخدر و الکل اعتیاد پیدا میکند، اما اگر هر روز برنج مصرف کند به آن اعتیاد پیدا نمیکند؛ زیرا ما در سیستمایکس خود چیزی به نام سدخونی مغز داریم که مانند فیلتر عمل میکند و مولکولهای برنج نمیتوانند از سدخونی مغز عبور کنند؛ اما موادمخدر و الکل به آسانی وارد مغز میشوند و روی عملکرد آن تاثیر میگذارند.
زندگی مانند یک بازی، قوانین خودش را دارد، اگر کسی قوانین آن را بلد باشد با وجود مراحلی دشوار، بازی برایش لذت بخش میشود و اگر کسی قوانین را بلد نباشد، به این باور میرسد که همه چیز برایش تلخ و ناگوار است و همه انسانها از نظر او پیچیده هستند، همه جا تاریک است و این باورها در او رشد میکند، درصورتی که همه این مشکلات، بازتاب بلد نبودن قانون زندگی است. ما باید مراقب حسهایمان باشیم که نیروهای منفی آنها را آلوده نکند.
همسفر آنوشا:
در کنگره۶۰ آقای مهندس حسین دژاکام، در مورد تغییر نگرش انسان، تاکید بسیار زیادی دارند و میفرمایند، مسائل و مشکلات از تفکرات ما به وجود میآیند؛ به عنوان مثال اگر ما از دست کسی دلخور و ناراحت باشیم، یادآوری این موضوع حتی پس از سالها برای ما با رنج همراه است؛ بنابراین بهتر است در تغییر نگرش و افکارمان کوشش کنیم تا در الگوهای رفتاری ما، تغییرات مثبت حاصل شود و بتوانیم در زندگی با آرامش و آسایش بیشتری حیات داشته باشیم.
آقای مهندس دژاکام، بارها این مطلب را در سیدیهای آموزشی خود مطرح میکنند که فراگیری دانش جهانبینی برای بهتر زیستن ماست و ما قصد نداریم سخنان فیلسوفانه بزنیم یا فیلسوف شویم، تنها میخواهیم راه و روش درست زندگی کردن و آرامش داشتن را فراگیریم که بسیار مسئله حائز اهمیتی است. ما در جهانبینی با صور پنهان و شخصیت درون خود آشنا میشویم و درمییابیم که چیزی به اسم منیت در ما وجود دارد که باعث غرور و خودخواهی میشود و باید با آموزش بر آن غلبه کرد و ذرهذره از آن فاصله گرفت.
در علم جهانبینی با مقوله ناامیدی روبهرو میشویم و اثراتی که ناامیدی روی رفتار و اخلاق ما میگذارد را میشناسیم، با واژه ترس روبهرو میشویم و درمییابیم که ترس تفکر انسان را میخورد و از تفکر درست ما را باز میدارد، با نفس اماره خود آشنا میشویم و درمییابیم در انسانها سه نفس وجود دارد، اماره، لوامه و مطمئنه که اکثر خواستههای ما از جانب نفس اماره عنوان میشوند و این نفس در تکامل بشر نقش کلیدی دارد، میآموزیم چگونه از آن گذر کنیم تا به نفس مطمئنه دست یابیم.
کسانی که بیرون از کنگره۶۰ و به دور از آموزشها هستند با دشواریهای بسیاری در زندگی روبهرو میشوند و در پیدا کردن مسیر درست با مشکلات بسیاری مواجه هستند. بنابراین اگر کسی جهانبینی خود را تغییر ندهد و از آموزشهای بینظیر کنگره۶۰ بهرهمند نشود ضرر میکند، زیرا کنگره۶۰ مانند یک دانشگاه انسانسازی است و آموزشها و مطالبش را در هیچ مدرسه و دانشگاهی یاد نمیگیریم. در پایان از خداوند بزرگ سپاسگزارم که بنده را با مسیر کنگره۶۰ آشنا نمود تا بتوانم در این مسیر قدم بگذارم و آموزش کسب کنم تا آرامش واقعی را تجربه کنم.
همسفر فرشته:
مفاهیم کلی و موضوعاتی که در کنگره۶۰ آموزش داده میشود به منظور اینکه قابل لمس و درک باشد، باید الفبای آن را بیاموزیم. ما در جهانبینی به دنبال آموزش، تفکر و تجربه هستیم که سه ضلع مثلث دانایی هستند. جهانبینی، متعلق به همه کسانی است که در تاریکی هستند و میخواهند از تاریکی خارج شوند و به من مانند یک طناب محکم کمک میکند تا به وسیله آن، از عمق تاریکی خارج شوم و تمام تواناییهای از دست رفته و حسهای خوبم را که با ناتوانی و حسهای منفی جایگزین کرده بودم دوباره به دست آورم. جهانبینی باید در کنار تفکر، تجربه و آموزش باشد. این مقوله به انسان کمک میکند تا نیروها را بهتر بشناسد.
نیروهای منفی مانند مافیا عمل میکنند و برای حفظ قدرت خودشان و برای اینکه رشد و توسعه یابند، ازجهل، ناآگاهی و خواستههای نامعقول ما استفاده میکنند. ما قادر نیستیم ساختارهای منفی را در خودمان عوض کنیم، تنها میتوانیم خواستههایمان را تغییر دهیم و با فراگیری جهانبینی دریابیم که در درون ما چه اتفاقاتی درحال رخ دادن است. نقش این نیروها، براساس درجه تکاملی انسان متفاوت میباشد، یکی نقش بازدارنده دارد، یکی مخرب و دیگری مکمل است. کسی که دانش و علم داشته باشد برای او به عنوان نیروی مکمل عمل میکند و کسی که علم و دانش نداشته باشد برایش نیروی مخرب و بازدارنده است.
اگر سخن کسی ما را ناراحت کند دو راهحل داریم، تفکر کنیم و راهحلی پیدا کنیم که در اینجا رشد و جهش اتفاق میافتد و در واقع به مرحله تکامل میرسیم و یا اینکه میتوانیم شمشیر را از رو ببندیم و خودمان را سرزنش کنیم و به خودمان آسیب برسانیم. تکامل بدون نیروهای بازدارنده، امکانپذیر نیست. کل جهانبینی روی شناخت حس و نیروهاست و انسان میتواند حسهای خود را پالایش دهد و اگر به درستی این تزکیه و پالایش صورت گیرد، انسان به آرامش و آسایش دست مییابد.
تایپ: همسفر بیتا، راهنما همسفر شبنم (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر سمیرا، راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فرشته، راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
24