English Version
This Site Is Available In English

کسب آگاهی انگیزه‌ای بی‌بدیل برای اوج گرفتن

کسب آگاهی انگیزه‌ای بی‌بدیل برای اوج گرفتن

در خدمت ایجنت همسفر منیره هستیم که پس از چندین سال خدمت صادقانه در لژیون با شال راهنمایی نارنجی تجلیل شدند و به همین مناسبت گفتگویی را با ایشان تدارک دیده‌ایم.

همسفر منیره و مسافرشان با آنتی ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۳ ماه و ۱۶ روز به روش DST و داروی OT با راهنمایی مسافر محمد علی و همسفر لیلا سفر کردند. به مدت ۷ سال و ۹ ماه است که با دستان پر توان آقای مهندس آزاد و رها هستند. ورزش مسافرشان تنیس روی میز، ورزش خودشان شطرنج است. همسفر منیره با تخریب ۲۸ سال سفر نیکوتین با راهنمایی همسفر اعظم داشتند. هم اکنون به مدت ۸ سال و ۴ ماه است که آزاد و رها هستند، در ادامه ایشان سفر جونز داشتند که با کاهش ۲۳/۵ کیلو به مدت ۱۱ ماه سفر کردند و به مدت ۱۶ ماه است که سفرشان به پایان رسیده است.

لطفاً از حس و حال اولین روز ورود به کنگره صحبت بفرمایید؟

اولین روزی که با خواهرم وارد کنگره شدیم، حس و حال متفاوتی داشتیم؛ چون قبلاً ۲ الی۳ جلسه در جلسات ان جی یو‌های دیگر شرکت کرده بودیم و خاطره خیلی بدی از بیچارگی اعضای خانواده مصرف‌کنندگان داشتیم و با وجود شناخت خیلی کمی که از کنگره داشتم، تصورم این بود که باز هم با نگاه‌های پرمعنا، بی روح و پر از قضاوت انسان‌ها مواجه خواهم شد و تنها دلخوشی‌ام این خواهد شد که خودم را برای پذیرفتن بیماری لاعلاج مسافرم آماده‌تر کنم، همچنین از ترس این‌که آشنایی در این‌ مکان ما را ببیند معذب بودم، ولی با توجه به مطالبی که در سایت خوانده بودم، درون قلبم نوری از امید بود و با خود می‌گفتم؛ اگر آن نوشته‌ها حقیقت داشته باشد، مسافرم درمان می‌شود؟ به محض ورود به این مکان بهشتی، کل تصوراتم از خیال به حقیقت پیوست و چیزی در این مکان لمس کردم که هیچ‌ وقت نظیرش را در جاهای دیگر نمی‌توان درک و لمس کرد. عشقی بلا عوض، نگاهی بدون تحقیر و قضاوت و آغوشی به گرمی آغوش خداوند! و این سبب شد که با باوری عمیق در این بهشت ماندگار شوم.

 با توجه به این‌که شال ویلیام، شال ایجنتی را به گردن دارید و راهنمای لژیون تغذیه سالم هم هستید بفرمایید انجام این مسئولیت‌ها خللی برای شما در لژیون وارد نکرد؟

خیر خداوند را شاکر هستم تا آن‌جایی که در توانم بوده و هست تلاش کرده‌ام هر جایگاهی را در جای خودش اداره کنم و شوق خدمت آن انرژی لازم را در اختیارم قرار می‌دهد. کنگره به من یاد داد تک بعدی نباشم و آموزش ببینم که در هر جایی نیاز به کمک و خدمت باشد و اگر اذن برایم صادر شود، در آن‌جا قرار بگیرم. نظم و برنامه‌ریزی از مهم‌ترین آموزش‌های کنگره است که همیشه چراغ راهم بوده تا بتوانم با برنامه‌ریزی، هم‌زمان به چندین کار برسم. اگر مواقعی هم خسته می‌شوم فوراً آقای مهندس و خانواده محترمشان را به یاد می‌آورم که چگونه و در هر حال خدمت می‌‌کنند و این برایم قدرت و انگیزه‌ای دو چندان برای سخت کوشیدن و ادامه دادن می‌شود. 

عامل موفقیت خودتان را در پرورش رهجویان موفق در چه می‌دانید؟

به نظر من، عشق و انرژی راهنما به راهی که طی می‌کند، بسیار حائز اهمیت است و دیگر این‌که به قول استاد امین دیدن آن بذر در دل رهجو است؛ ولی زمانی‌که راهنما پرانرژی حرکت کند، الگویی می شود برای رهجوهایش و می‌تواند در آن‌ها حس و حال جنبش و تلاش را با امید دادن و القاء آموزش‌های کنگره بوجود بیاورد؛ ولی شرط مهم دیگر، تقویت خواسته در رهجو است.

سرلوحه کار شما در لژیون بیشتر روی کدام منابع آموزشی کنگره بوده است؟

من سعی کرده‌ام همیشه در لژیون از تمام منابع آموزشی کنگره استفاده کنم، روزهای دوشنبه اکثراً سی‌دی روز را کار می‌کردیم و روزهای پنجشنبه منابع مکتوب و سخنان چهارشنبه آقای مهندس را بررسی می‌کردیم.

با توجه به شاغل بودن شما چه برنامه‌ریزی دقیقی انجام دادید که باعث ماندگاری و تداوم کار شما در کنگره شد؟

شغلم، امورات خانه و کنگره همه جزئی مهم از زندگی‌ام هستند؛ ولی عشقی که به کنگره دارم، همیشه سبب شده تا کنگره برایم در درجه اول قرار بگیرد و برنامه‌های دیگرم را بر مبنای ساعات کنگره تنظیم می‌کنم تا بتوانم به همه کار‌ها برسم، مثلاً روزهای دیگر بیشتر به کارم زمان می‌گذارم تا بابت کار‌های روزمره کم نیاورم.

 آیا حس و حال دریافت شال‌های مختلف و رنگارنگ کنگره برای شما متفاوت بود؟

بله صد در صد! شاکر خداوند هستم که من تا الان توانسته‌ام به لطف خداوند و آقای مهندس و راهنمایان عزیزم ۵ تا از شال‌های ارزشمند کنگره را کسب کنم و به زودی برای راهنمایی جونز هم قرار است آزمون داده و شال آن را هم از دستان پر مهر آقای مهندس دریافت کنم. هر شال یا جایگاهی که در کنگره کسب می‌کنیم، مستلزم تلاش‌های منحصر به آن است و به قول معروف نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود، مثلاً برای کسب شال زیبا و پرارزش ویلیام، اول ضدارزش‌های خودم را شناختم، آن‌ها را پذیرفتم و در جهت رفع آن‌ها سفری را آغاز کردم که هم سخت و هم سهل بود و بعد در آزمون مربوط به آن شرکت کردم و افتخار خدمت در این جایگاه نصیبم شد و شال‌های دیگر که هر کدام داستان و حکایت‌های سخت و شیرین خودش را دارد‌.

به عنوان راهنمای شال نارنجی موفق، چه توصیه‌ای برای راهنمایان جدیدالورود برای داشتن لژیون پربار دارید؟

برای داشتن لژیونی موفق، اول باید خودم آموخته‌هایم را عملی کنم تا سخنانم به رهجویانم اثرگذار باشد، اگر رهجو ببیند راهنما سی‌دی نمی‌نویسد یا آموزش‌ها را به‌طور کامل دنبال نمی کند، قطعاً او هم به همین منوال ادامه خواهد داد. همین‌طور من همیشه سعی کرده‌ام تمام موارد حرمت کنگره۶۰ را رعایت کنم و این کمک خیلی بزرگی به من کرده است.

با تحویل شال نارنجی همچنان پرانرژی قصد خدمت در کنگره را دارید رمز و راز این حس و حالتان را بیان فرمایید؟

مهم‌ترین حس، عشقی است که از کنگره دریافت کرده‌ام و ایمانی که به این راه زیبا و سرسبز دارم.

انگیزه خودتان را برای حضور مرتب و دقیق به عنوان یک همسفر بیان کنید؟

وقتی وارد کنگره شدم و عنوان همسفر برایم داده شد، در این راه بالی شدم برای پرواز دیگران، دیگر نیامدن و یا کم‌رنگ بودن برایم مفهومی نمی‌تواند داشته باشد، چون اگر مرتب و خوب پرواز نکنیم، اوج نمی‌گیریم و چه انگیزه‌ای قوی‌تر از کسب علم و دانشی ناب و بی‌بدیل که هر لحظه مانند چشمه‌ای جوشان می‌ماند و غفلت از آن باعث از دست دادن گوهرهای گران‌بهایی از آگاهی می‌شود.

شما همسفری بسیار صبور و آرام، بی‌نهایت بی‌حاشیه و با انگیزه هستید درست مثل فرموده آقای‌ مهندس مهر مادری و قهر پدری را دارا هستید، چه عاملی را در این رفتارها دخیل می‌دانید؟

این برداشت‌ها همه از لطف و محبت شما هست، من همیشه سعی می‌کنم دانش‌آموز خوبی در کنگره۶۰ باشم و آموزش‌هایی که می‌گیرم را کاربردی کنم.

طبق آموزش‌های کنگره۶۰، قدم برداشتن در صراط مستقیم سخت‌ترین کار است چه توصیه‌هایی برای همسفران دارید که بتوانند بر این سختی‌ها غالب شده و خدمت‌های مختلف را تجربه کنند؟

بله واقعاً یکی از سخت‌ترین کارها همین است و گاهی وقت‌ها نبردی سخت و مهیب در درون به‌ وجود می‌آورد و انسان را دچار سخت‌ترین چالش‌ها می‌کند، در این‌جا است که آموزش‌هایی را که فرا گرفته‌ایم، باید عملی کنیم با وجود این‌که می‌دانیم با انجام عمل سالم حتماً بعضی افراد از ما دلخور خواهند شد؛ ولی عملی که سالم باشد رنجش‌ها هم به‌ تدریج رنگ می‌بازد، فقط کافی است که بدانیم عمل ما سالم و در جهت صراط مستقیم است و با خوشرویی و محبت آن را انجام دهیم حتماً موفق می‌شویم. غلبه بر نیروهای شیطانی و اهریمنی سخت است ولی راهش را که یاد بگیری می‌توانی عبور کنی و جالب این‌جا است که هر جایگاه خدمتی که قرار بگیریم و رشد کنیم، نیروهای مکمل مثبت و منفی خودش را دارد. حال من تعیین‌کننده هستم که به کدام یک غلبه کنم، ادامه دهم یا از راه باز بمانم.

برای پیشبرد اهداف کنگره و پیشرفت شعبه چه مواردی را برای راهنمایان لازم می‌دانید؟ 

در کنگره۶۰، هدف برای همه یکی است، وقتی همگی یک دل و یک زبان باشیم و با عشق و محبت پشت هم باشیم و اجازه ندهیم تحت شعاع نیروهای منفی قرار بگیریم، رشد و پیشرفت حقیقی خواهیم کرد و اگر استفاده از دانش کنگره را به‌ صورت جدی فرا بگیریم و سرلوحه زندگی خود قرار دهیم، حتماً در اهداف خود پیشرفت می‌کنیم.

ثمره‌های حضور در کنگره و آشکار شدن آن‌ها در زندگی شخصی خودتان چه مواردی بوده است؟

از حضورم در کنگره برکات خیلی زیادی دیده‌ام، مهم‌ترین آن‌ها جسارت برای شروع کار بیرون از خانه بود که برایم توانمندی‌های زیادی به ارمغان آورده و توانستم به رهجوهای لژیون هم این قدرت و آموزش را در جهت استقلال و پیشرفت مالی بدهم و الگویی برایشان باشم، همچنین با حضور در کنگره توانستم با نقاط ضعف خودم بیشتر آشنا شده و در مسیر رفع آن‌ها قدم بردارم. درمان سیگار و به تعادل رسیدن وزنم را مدیون حضور در کنگره و آموزش‌های بی‌نظیرش هستم.

آیا برایتان اتفاق افتاده است که طی این چند سال از حضور در کنگره ناامید شده و کنار بروید؟

ناامید کردن یکی از مهم‌ترین ابزار نیروهای شیطان برای ممانعت انسان از رشد و پیشرفت است که همیشه و در همه جا در کمین هستند، خیلی مواقع با دلایلی زیبا و کاملاً منطقی به سراغم آمده‌اند؛ ولی خوشبختانه از زمانی که به‌طور رسمی به کنگره آمده‌ام توانستم تحت هر شرایطی بمانم و ادامه دهم.

در آخر هر سخن و یا خاطره‌ای که به نظرتان ضروری و کاربردی باشد، برای ما بیان کنید؟

تمام لحظات کنگره سرشار از خاطره هستند، اولین روز ورود، لحظه رهایی، گرفتن شال‌ها و کسب هر جایگاهی خاطرات خاص خودش را دارد ولی یکی از بهترین خاطراتم حضور خانم آنی بزرگ در شعبه تبریز بود که من هم اولین خدمت رسمی خود را که عکاسی و مصاحبه در قسمت همسفران بود را انجام می‌دادم و این بهانه‌ای شده بود که از اول تا آخر حضور خانم آنی در کنارشان باشم و از حضورشان بهره‌مند شوم، همچنین اولین رهایی لژیون هم یکی از بهترین خاطراتم است. قدر کنگره۶۰ و کنار هم بودنمان را بدانیم و اجازه ندهیم حواشی ما را به بیراهه بکشاند. در آخر از همه اعضاء لژیون ششم تشکر می‌کنم که با بودنشان سبب شدند تا به‌ مدت ۵ سال از حس و حال خوب موهبت راهنمایی برخوردار شوم و در کنار هم در سختی‌ها و شادی‌ها رشد کنیم، همچنین از رهجوهای عزیزم که تلاش کردند و با کسب شال زیبای نارنجی و مرزبانی سربلندم کردند، تشکر می‌کنم و برای بقیه عزیزان هم آرزوی موفقیت دارم.

مصاحبه‌کننده و طراح سوألات: راهنما تازه‌واردین همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر ساناز رهجوی راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
همسفران نمایندگی صائب تبریزی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .