جلسه دوم از دوره چهل و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر امير و دبیری مسافر مجيد، با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ١٧ آغاز به کار كرد.
.JPEG)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم مسافر. خداوند بزرگ را شاکر هستم که این توفیق را به من ارزانی داشت که در این جایگاه خدمت کنم. از نگهبان ارجمند، دبیر محترم و همچنین راهنمای عزیزم علی آقا تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه آموزش بگیرم و درس پس بدهم.
دستور جلسه این هفته بیان میکند که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. من فکر میکنم موضوع اهمیتدادن به انسان جایگاه بسیار بالا و مهمی دارد؛ چراکه بلافاصله بعد از وادی اول قرار گرفته است. در وادی اول تفکر صحیح آموزش داده میشود و بلافاصله بعد از آن در وادی دوم گفته میشود که انسان به خودش اهمیت دهد و باید بداند چرا زندگی میکند و چه هدفی را دنبال میکند؟
درباره تجربهٔ خودم و تأثیر این وادی بر روی من، باید بگویم که قبل و بعد از ورود به کنگره شرایط برای من متفاوت بود. قبل از ورودم به کنگره دیدگاه من اینگونه بود که کار کنم، کسب درآمد داشته باشم، اگر مستأجر هستم خانه بخرم، ازدواج کنم، بچههایم را سروسامان دهم و غیره. وقتی خوب نگاه میکنم متوجه میشوم تمام اهداف من مسائل مادی بوده است! من گاهی اوقات به این موضوع فکر میکردم که برای چه به دنیا آمدهام؟ آیا قرار است همیشه کار کنم یا اینکه در کنار آن، زندگی هم بکنم و لذت ببرم؟
با ورود به کنگره جواب سؤالات خودم را پیدا کردم و جالب است که در این وادی گفته میشود نهتنها انسان بلکه هیچ مخلوقی بیهوده نیست. همه میدانیم که حتی گیاهان و حیوانات هم مأموریتهایی دارند که در این دنیا انجام میدهند. موضوع این است که هدف انسان چه چیزی است و چگونه میتوان به این هدف دست پیدا کرد؟ هر انسانی هنگام بهدنیاآمدن یک مأموریت دارد؛ اما چگونه میتواند این مأموریت را پیدا کند؟
در جواب این سؤال آقای مهندس کار ما را راحت کردهاند و میگویند اگر میخواهید بدانید چه مأموریتی دارید، در قدم اول باید در صراط مستقیم حرکت کنید. این خود نشانه است و راه را به ما نشان میدهد. برای مثال راهنمایان محترم شعبه به نظر من کسانی هستند که مأموریت خودشان را پیدا کردهاند. این افراد از کار، زندگی، درآمد و استراحت خودشان میگذرند و بدون هیچ توقع و دستمزدی خدمت میکنند؛ این افراد چه چیزی پیدا کردهاند؟ چه لذتی برای آنها دارد که باوجوداینکه رها شدهاند و میتوانند بروند، میمانند و خدمت میکنند؟
این افراد مأموریت خودشان را پیدا کردهاند و از آن لذت میبرند. هر انسانی میتواند با پیداکردن مأموریت مخصوص خودش در این حد لذت ببرد و هیچچیز نتواند مانع انجام شود. امیدوار هستم که من هم بتوانم با آموزشهای کنگره و همدلی شما مأموریت خودم را پیدا کنم و آن را به انجام برسانم.
ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
34