مشارکت همسفران از پارک غدير میبد یزد در مورد دستور جلسه وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تاثیر آنروی من:
راهنما همسفر زهرا (رشته ورزشی دارت) از نمایندگی یزد:

در وادی اول متوجه شدیم به خاطر تفکرات اشتباه مشکلاتی برای خود بهوجود آوردهایم و جایگاه حقیقی خودمان که در واقع همان مبدٱ سفر زندگی است را گم کردهایم! طبیعتاً وقتی انسان نداند در چه نقطهای قرار دارد و مبدا حرکتش مشخص نباشد با پیشرفتهترین لوکیشنها هم نمیتواند مسیر حرکت و مقصدش را پیدا کند! اما وادی دوم که وادی امیدواری است با چند راهکار مهم و کاربردی به ما کمک میکند تواناییها، ارزشها و داشتههای حقیقی خودمان را پیدا کنیم تا بدانیم در چه نقطه ای هستیم و چگونه میتوانیم لنگر کشتی به گل نشسته را بیرون بکشیم.
راهکار اول: جنگ نرم افکار و اندیشه است که میگوید: ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر می کنیم؛ پس باید برای یافتن خود واقعی، درست تفکر کنیم و در انجام آن کوشش نماییم.
راهکار دوم: از هر نقطهای که نوری میتابد امواج آن نور را دنبال کنیم تا به روشنایی وسیع برسیم.
راهکار سوم : بدانیم که درون ما، جهان اصغر است و هر نیرویی که در دنیای بیرون وجود دارد، مشابه آن در درون ما هم وجود دارد و این مطالب، مثل قلههای آتشفشان هستند که باید آنها را در جهت ارزشها بهکار بگیریم و به آنها توان حرکت بدهیم.
از همه مهمتر به وجود نیروی مافوق ، ایمان داشته باشیم و بدانیم ما تنها و بدون پشتیبان نیستیم و قدرت مطلق در همه حال یاری رسان هست و ما را مورد حمایت قرار میدهد؛ تنها شرط این حمایت این است که از ضد ارزشها دوری کنیم و به ارزشها بپردازیم.

همسفر مطهره (رشته ورزشی دارت) از نمایندگی یزد:
در وادی اول تفکر کنیم تا به صلح و آرامش برسیم و در وادی دوم ما باید برای خودمان ارزش قائل شویم و تنها انسان نیست که به حیات قدم نهاده، اصلاً هم تصادفی و بیهوده نیست! اگر خودمان هم فکر کنیم که ما به هیچ دردی نمیخوریم باز هم ما ارزشمند هستیم؛ در وادی اول گفتیم: به جنگ خودمان ادامه میدهیم؛ ولی در وادی دوم میگوییم: به جنگ نرم خودمان ادامه میدهیم که جنگ اطلاعات، آگاهی، جنگ محبت، جنگ قلم، جنگ افکار و اندیشه است؛ جنگی نیست که سلاح برداریم و بجنگیم؛ به جنگ نرم خود ادامه میدهیم تا مشکلات به صورت خوبی از آزمایش در بیایند و ما به دلایلی که خودمان هم ممکن است ندانیم! جهت را سالها گم کردهایم.
چیزهایی که ارزش دارند به نظر ما بیارزش و ضد ارزشها به نظر ما ارزش هستند! مثلاً کسی که دزدی میکند بهنظر ما زرنگ است! ما برای پیدا کردن خودمان باید فکر کنیم و در انجام آن کوشش کنیم تا در کارهای ما خلل حاصل نگردد و هرجا که نقطه نوری دیدیم به طرف آن حرکت کنیم تا به منبع روشنایی برسیم. و راه خودمان را پیدا کنیم؛ نور سنبل انسانیت، سنبل خوبیها است و ... یعنی میتوان از جرقه به منبع نور رسید و همه مطالب در درون و برون ما هست که مانند قلههای بلند آتشفشان است؛ همه مطالب در ظاهر و در باطن ما هستند؛ ما تنها جسم نیستیم نفس و روح هم هستیم و روح هم میتواند خارج و هم داخل ما میتواند باشد؟ چرا میگوییم داخل و خارج ما هست و هم نیست؟! چون روح ماده نیست؛ اگر فیزیکی باشد، دیده میشود ولی متافیزیکی نه چون فرکانسهای آن فرق میکند و همه چیز در قالب روح، نفس یا قالب مثالی هستند؛ یک چیزهایی در ناخودآگاه هستند و ما باید تهور و شجاعت داشته باشیم تا بتوانیم تصاویر خوبی را تولید کنیم؛ این تصاویر در ذهن و فکر ما هستند و اگر مثبت باشد، چشمههایی هستند که به بحر میرسند.
رابط خبری: همسفر سمیه مرزبان خبری پارک غدير میبد یزد
ویرایش و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اعظم از نمایندگی شفا مشهد (دبیر سایت)
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
117