English Version
This Site Is Available In English

مسیر سازندگی دشوار است

مسیر سازندگی دشوار است

سه مشکل اساسی اعتیاد، سرطان و چاقی در جهان وجود دارد که نزدیک به پنجاه سال است در آمریکا مطرح‌اند. درحالی‌که ما در کنگره۶۰، حدود ۲۷ سال پیش اعتیاد را به‌خوبی درمان کردیم. پس از آن نیز چاقی را به شکلی بسیار مؤثر، بدون نیاز به جراحی یا اقدامات تهاجمی دیگر، درمان کردیم. لژیون‌های جونز وارد سیستم شدند و بدون هیچ هزینه‌ای، چاقی و بسیاری از بیماری‌هایی را که افراد حتی از وجود آن‌ها بی‌خبر بودند مانند فشار خون، دیابت و… درمان نمودند. برای درمان سرطان نیز راه‌حل‌هایی یافتیم؛ اما چون موضوع در حیطه‌ پزشکی است، فعلاً مداخله نمی‌کنیم و تحقیقات در حال انجام است. در سال آینده، نتایج این پژوهش‌ها روشن‌تر خواهد شد. تمام گفته‌های من مستند است و مستندات آن نیز مقالاتی است که در آمریکا منتشر می‌شود.

این مطالب در قالب گفتگو بین استاد و شاگرد مطرح می‌شود و موضوع آن، جهان‌بینی است. منظور ما از جهان‌بینی، درست زندگی کردن برای رسیدن به آرامش و آسایش است. این‌که چه باید کرد تا از بیماری‌ها جلوگیری کنیم؛ زیرا بسیاری از بیماری‌ها روان‌تنی (سایکوسوماتیک) هستند، یعنی ناشی از افکار و اندیشه‌های پریشان‌ است که بر جسم اثر گذاشته و آن را به تباهی می‌کشند. ما جهان‌بینی را آموزش می‌دهیم تا به آرامش برسیم، از بیماری‌های متعدد پیشگیری کنیم و هنر زندگی کردن را بیاموزیم. این اولین و مهمترین هدف است. هدف دوم، شناخت و آمادگی برای جهان پس از مرگ است. انسان موجودی است که پس از مرگ نیز به حیات خود ادامه می‌دهد و جهان‌بینی به ما کمک می‌کند تا در آن جهان نیز در آسایش باشیم.

انسان باید در مسیری قرار گیرد که بتواند حلقه‌های زندگی را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد. هر دوره از زندگی معنای خاص خود را دارد و انسان باید طوری وارد آن شود که دچار مشکل نگردد. آرامش و آسایش نشانه‌ بهشت و رنج و سختی نشانه دوزخ است؛ بنابراین چه باید کرد تا به آرامش رسید؟ راه آن پرهیزکاری و دوری از ضدارزش‌ها است، یعنی عمل به فرامین الهی. در حیات بشری افرادی که درست حرکت می‌کنند، مقرب پروردگار می‌شوند؛ اما افرادی که از این مسیر خارج می‌شوند به‌سوی وادی حیوانی کشیده می‌شوند. اجرای قوانین انسان را به نورالهی نزدیک می‌کند و اعمال هم‌چون بومرنگ به‌سوی شخص بازمی‌گردند؛ چه نیک و چه بد.

گذشته‌ انسان به دو بخش گذشته‌ دور و گذشته‌ نزدیک تقسیم می‌شود. با نگاه به گذشته آموزش می‌بینیم، بیدار می‌شویم، پی به اشتباهات‌ خود می‌بریم و باید آن‌ها را جبران کنیم. انسان در پرتو سختی‌ها چیزهای زیادی را می‌آموزد. با تحمل دشواری‌ها متبلور می‌شود، مانند طلا که از شهاب‌سنگ به زمین آمده، در کوه به صورت معدن ظاهر شده، استخراج و ذوب می‌شود، سپس به شمش و در نهایت در دستان استاد زرگر به گردنبندی زیبا تبدیل می‌گردد.

زمان، یکی از باارزش‌ترین دارایی‌های ما در جهان زمینی است. در این جهان ما باید مسیر زندگی را در حلقه‌هایی طی کنیم و مرحله‌به‌مرحله به پیش برویم. حلقه اول، دوران طفولیت و کودکی است؛ زمانی برای آموختن، سخن گفتن، راه رفتن، و آموزش‌های ابتدایی است. حلقه دوم، ورود به نوجوانی و جوانی است. دورانی همراه با غرور، جهل و نادانی که انسان در این مرحله به‌دنبال هیجان و سرگرمی است. حلقه سوم، آغاز تحول در انسان است. سن آغاز این مرحله برای افراد مختلف متفاوت است؛ ممکن است برای یکی در ۳۵ سالگی و برای دیگری در ۴۰ سالگی باشد. پیامبر نیز در ۴۰ سالگی به پیامبری برگزیده شد؛ زیرا به پختگی رسیده بود. در این مرحله، انسان از جهل عبور کرده و به آگاهی می‌رسد. این مهمترین حلقه‌ حیات از آغاز آن تا پایان عمر است. در این مرحله انسان باید تزکیه و پالایش را آغاز کند، در مسیر مستقیم قرار گیرد، فرامین الهی را اجرا نماید، نیروهای درون را بیدار کرده و آن‌ها را به‌کار گیرد. او می‌تواند از این نیروهای درونی بهره بگیرد و قدرتمند شود یا آن‌ها را سرکوب کند.

گاهی انسان‌ها در مرحله سوم سیر تکامل، به‌جای پیمودن مسیر سازندگی و دستیابی به درک و آگاهی لازم، جذب مادیات می‌شوند؛ پول، طلا، خوش‌گذرانی، قدرت و مانند آن. در این مسیر، دیگر به نیکی یا بدی اعمال خود نمی‌اندیشند و در همان ابتدای ورود به مرحله چهارم، گرفتار غضب الهی می‌شوند چرا که در آزمون الهی مرحله سوم مردود شده‌اند؛ آنان به وادی حیوانی بازمی‌گردند، با چشم ظاهر قضاوت می‌کنند و آن‌چه را می‌بینند حقیقت می‌پندارند، عین را عین‌الیقین می‌دانند. اکنون مسیر سازندگی دشوار و نیازمند صبر، تسلیم و پایبندی به قوانین الهی است. در غیر این صورت، خشم طبیعت گریبان‌گیر آن‌ها خواهد شد. انسان هنگامی‌که در شرایط سخت قرار می‌گیرد، اگر در صراط مستقیم باشد، درهای الهی به روی او گشوده می‌شود و از جایی‌که حتی تصور آن را هم نمی‌کند بهره می‌برد؛ اما اگر از این مسیر منحرف شود خشم طبیعت را تجربه خواهد کرد. هر کدام از این دو راه، سرانجامی متفاوت دارد؛ یکی به ناکجاآباد و دیگری به کجاآباد می‌انجامد و انتخاب در دستان خود انسان است.

تایپ: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر مرضیه(لژیون اول)
ویراستار: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر مرضیه(لژیون اول) دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .