بالاترین و مهم‌ترین هنر، هنر زندگی کردن است

در تمام علوم از نظر توصیف، بشر خیلی‌خوب پیش رفته و تمام بیماری‌ها را تقسیم‌بندی کرده، ولی از درمان خبری نیست. در مهندسی خیلی پیشرفت حاصل شده ولی در طب و شناخت انسان، پیشرفت چندانی نداشته است، گرچه تجهیزات زیادی وجود داشته است و علوم پزشکی از مرگ‌های خیلی زیادی جلوگیری می‌کنند و مفید هستند؛ ولی در کشف حقایق مؤثر نبوده است. 3 مشکل در جهان وجود دارد: مشکل اعتیاد، مشکل سرطان و  مشکل چاقی، اعتیاد در کنگره۶۰، به راحتی حل شده و صورت مسئله‌اش مطرح گردیده است. چاقی هم که به نحو احسن در حال درمان شدن است و در طول کاهش وزن کلی از بیماری‌ها برطرف می‌شود.

در کنگره ۶۰، برای سرطان هم راه‌حل پیدا شده؛ ولی چون کار، پزشکی است ما نمی‌توانیم مداخله کنیم باید به شکل تحقیقات ادامه پیدا کند. منظور از جهان‌بینی، درست زندگی کردن است، آموختن و عمل به کاری که ما را به آسایش و آرامش برساند و انجام ندادن کاری که  سلامتی ما را با خطر مواجه می‌کند. بیش از ۲۰۰ بیماری، تحت عنوان سایکوسوماتیک یا بیماری روان‌تنی مطرح است. این ۲۰۰ نوع بیماری بر اثر افکار پریشان مریضی‌های متعددی به‌وجود می‌آورد؛ یعنی همان افکار و اندیشه بر ساختار جسم و فیزیولوژی اثر می‌گذارد و به تباهی می‌کشد، چون بدن بر مبنای شیمیایی کار می‌کند، وقتی کورتیزول بالا رود، تخریب ایجاد می‌کند.

هدف دیگر از آموزش جهان‌بینی، هنر زندگی کردن است؛ چون بالاترین و مهم‌ترین هنر، هنر زندگی کردن است. ما اگر به جهان پس از مرگ معتقد باشیم، پس باید در مسیری قرار بگیریم که بتوانیم حلقه‌های حیات را پشت سر بگذاریم، هر دوران یک مفهومی دارد. راه جنّت یا آرامش، مترادف با بهشت یا فردوس است، جنّت از جن می‌آید چیزی که قابل رؤیت نباشد، جن گفته می‌شود. مجنون هم از همین ریشه است، یعنی انسانی که عقلش پنهان است، جنون یا جنین که دیده نمی‌شود پس جنت یعنی چیزی که دیده نمی‌شود به صورت تمثیل بیان می‌شود ولی در عمل همان آسایش و آرامش است.

یک راهنما، به دلیل تحمل سختی‌ها به این مرحله و مرتبه آگاهی رسیده است. زمان چیز بسیار با ارزشی است که در اختیار ما نهاده شده است، گاهی اوقات با تکرار، بعضی مسائل را درک می‌کنیم مثل قوانین الهی که بارها و بارها توسط آقای مهندس برای ما تکرار شده است؛ چون با تکرار ملکه ذهن می‌شوند. یک‌سری حلقه‌ها در قوانین الهی از نظر زمان برقرار است، شاید اصلاً توجهی به این حلقه‌ها نمی‌کنیم و حتی گاهی ناراحت این هستیم که چرا بزرگ شده و پیر شده‌ایم؟ یک حلقه از این حلقه‌ها در طفولیت می‌گذرد، به حلقه سوم که برسیم تحول شروع می‌شود و نمی‌دانیم چه زمانی به این حلقه خواهیم رسید، بستگی به سیستم انسان‌ها دارد، یکی در ۳۵ سالگی یکی در ۴۰ سالگی و… وارد حلقه سوم می‌شود.

دوره سوم مرحله سازندگی است که از دوران غرور و جوانی گذشته و به مرحله پختگی رسیده و مهم‌ترین بخش حیات ما، از ابتدای حلقه سوم شروع و تا زمان مرگ ادامه پیدا می‌کند. در این مرحله باید تزکیه را شروع کرده و در صراط مستقیم قرار بگیریم و به اهداف عالی خود برسیم. قوانین الهی، همان قوانین زندگی است، همه ادیان این قوانین را قبول دارند و اصلاً  بحث مذهبی بودن نیست، وقتی درست عمل کنیم، یاد می‌گیریم که از نیروی خفته درون خودمان استفاده کنیم.

دوره سوم پایه‌گذار قسمت چهارم که مرحله پس از مرگ اتفاق می‌افتد است و اکثر انسان‌ها در این مرحله جذب مادیات شده و با چشم قضاوت می‌کنند، به جای این‌که از عقل ‌و مغز خود کمک بگیرند و هر چیزی را ببینند حقیقت می‌دانند، بنابراین از مرحله امتحان خارج می‌شوند. باید تسلیم شویم و در مسیر اجرای قوانین باشیم اگر در صراط مستقیم نبودیم، باید تمام توان خود را به کار بگیریم تا از خشم طبیعت نجات پیدا کنیم و به شکل اتوماتیک سیستم هستی کار خودش را انجام می‌دهد.

نویسنده: راهنما تازه‌واردین همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفتم)
رابط خبری لژیون هفتم: همسفر آیلار رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول) دبیر سایت
نمایندگی همسفران صائب تبریزی