در ابتدای وادی دوم از جنگ نرم صحبت میشود؛ جنگ نرم سلاح برداشتن نیست! بلکه جنگ قلم، افکار، اندیشه، آگاهی، اطلاعات و محبت است؛ این جنگ نرم که با تفکر آغاز میشود، برای این است که مشکلات ما به خوبی حل شده و جهان درون ما تبدیل به یک شهر آباد شود و ما به تعادل برسیم؛ چرا که در طول سالها یک سری چیزها که بیارزش هستند برای ما ارزشمند شدهاند و این باعث شده که جهت و مسیر اصلی زندگی را گم کردهایم چون تفکر و اندیشه درستی نداشتهایم و اکثراً خودمان خودمان را گم کردهایم و برای یافتن خود باید فکر و کوشش کنیم؛ تفکر و کوشش ما باید طوری باشد که در اثر حرف دیگران به هم نریزیم و در تواناییهای ما خللی ایجاد نشود به عبارتی بیدی نباشیم که با هر بادی بلرزیم؛ همه مطالب در درون و برون ما هست، ما فقط جسم نیستیم! نفس هم هستیم و همه مطالب یا در ساختار جسم ما یا در ساختار نفس یا قالب مثالی یا سایر کالبدهای ما هست؛ یعنی هرچه در جهان هستی، هست در درون و برون ما که شامل خودآگاه، ناخودآگاه و آرشیو ما میباشد، وجود دارد؛ نیروهای درون و برون آرام و بیصدا هستند؛ ولی میتوانند تغییرات ایجاد کنند و انسان را در وضعیت دیگری قرار دهند به خصوص اگر در جهت صراط مستقیم و ارزشها باشند؛ همچنین ممکن است در اثر تفکر غلط ما مسیر اشتباهی رفته و مشکلات را برای خود بهوجود آوریم.
نکته مهم این است که تفکر غلط و حرکت در مسیر ضدارزشها میتواند روی جسم ما اثر گذاشته و تخریبات فراوانی ایجاد کند و خود را به صورت انواع بیماریهای جسمی و روانی بروز دهد! ممکن است در اثر وجود مشکلات فکر کنیم که همه چیز تمام است و زندگی ما اهمیتی ندارد، زندگی ما پوچ و بیمعنا است، چرا به این دنیا آمدهایم و ...!؟ باید دقت کنیم که اینها همه توجیه است برای فرو رفتن بیشتر در تاریکی، ناامیدی، تسلیم در مقابل نابودی و عدم تلاش برای رهایی! ولی اگر به تمام هستی نگاه کنیم، میبینیم امکان ندارد چیزی پیدا کنیم که بیهوده خلق شده باشد؛ حتی مگس, کرم یا حتی یک لاشخور! که اگر نباشد لاشه حیوانات مرده زمین را به کثافت میکشاند؛ اگر به این نقطه برسیم که هر موجودی بیهوده خلق شده, باید آگاه باشیم که این تصور نادرست است! چون فلسفه وجودی آن موجود را نمیدانیم همانطور که از نظر یک کرم انسان هم میتواند موجود بیمصرف و خرابکاری در روی زمین باشد که بیهوده خلق شده است!
خداوند از ابتدای خلق انسان، او را به یک دوراهی هدایت میکند: تاریکی و روشنایی. این فرد است که انتخاب میکند به کدام راه برود؛ انسان تاریکی را تجربه میکند برای پی بردن به عظمت روشناییها؛ پس اگر در تاریکی فرو رفت باید از گذرگاههای بسیار سخت عبور کند تا کارآزموده و رها شود. نکته مهم این است که ما در این جهان یک صاحب و پشتیبان داریم، یک نیروی شگفتانگیز به نام خداوند یا قدرت مطلق ما را مورد حمایت خود قرار میدهد بهشرطی که از ضد ارزشها دوری و در مسیر مستقیم حرکت کنیم؛ پس بهتر است که فلسفه وجودی و حیات خود و دیگران را ارزش و احترام بگذاریم و بدانیم که نه تنها ما, که هیچ موجودی بیهوده به این حیات نیامده است؛ فلسفه وجودی و خلقت آنقدر عظیم است که ما به ذرهای از آن هم پی نبردهایم! باید سازندگی را به آرامی در جسم، روان و جهانبینی خود به وجود آوریم و بدانیم «هیچ یک از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم» اگر در مشکلات و سختیها قرار داریم، ایمان داشته باشیم «پایان شب سیه سپید است».
رابط خبری: همسفر اعظم مرزبان خبری پارک ارم بیهقی سبزوار
نویسنده: همسفر اشرف رهجوی راهنما همسفر اعظم لژیون دوم (رشته ورزشی دارت)
ویرایش و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اعظم از نمایندگی شفا مشهد (دبیر سایت)
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
98