جلسه سیزدهم از دوره بیست و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی با استادی مرزبان همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر حمیده و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.) و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه ۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خداوند را شاکرم که مجدد توانستم این جایگاه را تجربه کنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کردندکه آموزش بگیریم و به واسطه آموزشهای ناب کنگره 60 زندگی خود را از چنگ تاریکیها و ضدارزشها نجات دهیم. از ایجنت بخش همسفران خانم آیدا عزیز و راهنمای جهانبینی خانم افسانه عزیز خیلی ممنونم که اجازهی تجربه این جایگاه را به من دادند و از همه شما عزیزان تشکر میکنم که با حضورتان به این جلسه گرما بخشیدید. دستور جلسه به دو بخش تقسیم میشود. عنوان وادی دوم این است که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. در این وادی نکات زیادی بیان شده است و ما بعد از گذراندن وادی اول که تفکر است؛ باید به این نکته پی ببریم علاوه بر این که قبل از انجام هر کاری بایستی فکر کنیم به این قسمت هم توجه کنیم که ما عبث و بیهوده خلق نشدهایم، نه تنها ما انسانها بلکه کل موجودات و مخلوقات جهت بیهودگی به این دنیا نیامدهاند. یک قسمت از وادی دربارهی پیدا کردن خود صحبت میکند و میگوید ممکن است ما سالها جهت خود را گم کرده باشیم و باید خودمان را پیدا کنیم و دنبال هستهی درونی خودمان باشیم. وقتی قدرت مافوق یا راهبری دوتا مسیر تاریکیها و روشناییها را سر راه ما قرار داد با قدرت اختیار میتوانیم یکی از این راهها را انتخاب کنیم و در پیش بگیریم. تضاد هر چیزی بیان کنندهی آن موضوع است، یعنی اگر بدی نباشد، خوبی هیچ مفهومی پیدا نمیکند و اگر تاریکی نباشد نور و روشنایی هیچ معنی ندارد. ما باید به این موضوع توجه کنیم که به واسطهی مصرف مسافرمان وارد دنیای تاریکی شدیم وقتی میتوانیم برنده شویم که بتوانیم از گذرگاههای سخت عبور کنیم. به نظر من وادی دوم، وادی امید است و تأثیری که روی من داشت امید را به زندگیام برگرداند. درست است که من مواد مصرف نمیکردم؛ ولی به خاطر ناامیدی و تفکرات غلط و اشتباهاتی که پیش آمده بود به شدت در ساختار جسم من تأثیر گذاشته بود. من قبل از آمدن به کنگره واقعاً ناامید بودم و با حضور مستمر در این مسیر امید کمکم رنگ و بوی خودش را گرفت. مفهوم ناامیدی چیست؟ بار غم و اندوهی که خارج از تحمل یک انسان است. وقتی که به کنگره میآییم و آموزشهای جهانبینی را میگیریم متوجه میشویم که این تاریکیها مفهوم خودش را دارد و ما نباید تسلیم آنها بشویم و به واسطهی حضور در مسیر روشناییها و حرکت به طرف ارزشها، میتوانیم از این گذرگاهها عبور کنیم آقای مهندس میفرمایند: اگر روی یک صفحهی سفید یک نقطهی سیاه باشد اکثریت همان نقطه سیاه را میبینند در حالی که بایستی به صفحهی سفید توجه کرد و همیشه باید سمت مثبت زندگی را نگاه کرد. جدا از اینکه مسافرم در دنیای تاریکی بود، تخریبی که ناامیدی روی جسم من گذاشته بود خیلی وحشتناک بود و با آمدن به کنگره، ماندن و دریافت آموزشهای خانم افسانه عزیز و امیدی که به من میدادند خیلی مؤثر بود. پدرم ۳۵ سال تخریب مواد مخدر داشت و بارها پیام کنگره را به او داده بودم و اصلاً امید نداشتم که به کنگره بیاید؛ ولی با امیدی که راهنمایم بارها و بارها به من داد مسیر برای پدرم باز شد و خدا را شکر میکنم که الان تقریباً ۶ ماه است که آزاد و رها میباشد.
معارفه مسئول آزمون دورهی جدید


تایپیست: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون سوم)
ویرایش، تنظیم و ارسال مطلب: نگهبان سایت همسفر نگین
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
128