جلسه پنجم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره60، نمایندگی وحید با استادی همسفر لیلا، رهجوی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی راهنمای تازهواردین همسفر سمیه و دبیری موقت همسفر سلیمه با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه 09 اردیبهشتماه 1404 ساعت 14:45 برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
درابتدا خدا را شاکر هستم و از نگهبان جلسه خانم سمیه تشکر میکنم که فرصت خدمت در این جایگاه را به من دادند. وادی دوم میگوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» کتاب عشق، 14 وادی دارد که مانند حلقه و زنجیر به یکدیگر وصل هستند. در وادی اول آموختیم که با تفکر ساختارها آغاز میشود؛ بدون تفکر همه چیز رو به زوال میرود. تفکر یک حرکت درونی است و بدون تفکر همه چیز به سوی نابودی و تباهی میرود. من با ورود به کنگره و آموزش گرفتن متوجه شدم درگذشته تفکر درست و سالمی نداشتم و همین امر باعث بهوجود آمدن مشکلات فراوانی از نظر مادی و معنوی، در زندگیام میشد؛ زیرا من مسیر زندگی را گم کرده بودم و مسیر اشتباهی را میرفتم، به همین علت آرامشی در وجودم نداشتم.
مسافر من چندین بار برای درمان اقدام کرد؛ اما چون صورت مسئله اعتیاد را نمیدانست موفق نمیشد. من همیشه احساس ناامیدی و بی اعتمادبهنفسی در وجود خود داشتم و فکر میکردم وجود من ارزشی ندارد؛ اما در ادامه اذن ورود من و مسافرم به کنگره صادر شد و با آموزشهایی که دریافت کردم متوجه شدم در هر مسیری که انسان؛ اراده، تغییر و حرکت داشته باشد، نیروهای الهی برای راهنمایی به کمک او میآیند و ما را از چاه تاریکی و ناامیدی بیرون میکشند. به شرط آنکه در مسیر ارزشها و صراط مستقیم قرار بگیریم. زمانیکه از مسیر ضدارزشها، دروغ، غیبت، تجسس و ... دوری کنیم و قطعاً نیروهای الهی به ما کمک خواهند کرد. انسان زمانیکه پا به این جهان گذاشت به او اختیار کامل داده شد تا راه خیر و شر را انتخاب کند.
ما تاریکیها را تجربه میکنیم تا قدر و ارزش روشناییها را بدانیم. تاریکی و روشنایی مکمل یکدیگر هستند و تا تاریکی نباشد، روشنایی معنایی نخواهد داشت. زمانیکه ما از گذرگاههای سخت و پرچالش عبور کنیم و جان سالم به در ببریم رها میشویم و آن لحظه است که به صلح و آرامش با خود و دیگران میرسیم. در ادامه خود نیز میتوانیم مربی و راهنمای دیگران باشیم؛ چراکه هیچچیز در این جهان بیهوده خلق نشده است و در پس هر خلقتی تدبیر و حکمتی از سمت خداوند وجود دارد. حتی وجود یک کرم خاکی که از نظر ما بیهوده و ناچیز است که با ایجاد حفره در زمین باعث اکسیژنرسانی به خاک میشود و درکشاورزی تأثیر خوبی دارد.
در کنگره خدمتهایی که به ما داده میشود هرکدام درجایگاه خود ارزشمند هستند. یکی از خدمتهای مفید، لژیون سردار است. آقای مهندس در سیدی تشنگی توضیح دادند که اگر ما از جهت مالی خودمان را تقویت و قوی کنیم، ذهن و اندیشه ما همیشه راحت و آرام خواهد بود. در اوایل افتتاح کنگره، به دلیل نبود مالکیت زمین، شعبه ناچار به تعطیلی شد و به همین دلیل تصمیم گرفتند لژیون سردار را برقرار کنند و آقای مهندس هم در این باب مثالی میزنند «گاوی که نان گدایی بخورد، زمین را شخم نمیزند.» منظور این است که سیستمی که دائماً دستش جلوی دیگران دراز باشد و مدام از دیگران کمک بگیرد، هرگز دوام نخواهد داشت؛ چون همیشه گفته شده «دستهایی که کمک میکنند مقدستر از لبهایی هستند که دعا میکنند.»
عشق و خدمت کردن باید بلاعوض باشد. همه اعضاء لژیون سردار، مانند انگشتان دست کنار هم، معنا میگیرند. پولهایی که ما با عضویت در لژیون سردار برای پیشبرد اهداف کنگره کمک میکنیم؛ بهتنهایی کارایی ندارد؛ اما در جمع ارزشمند میشود و میتوان کارهای بزرگی انجام داد. در مسیر هدف و اهداف کنگره، همه ما کنار هم میتوانیم ثمره داشته باشیم. «دیگران کاشتند ما خوردیم ما نیز بکاریم تا دیگران بخورند.» قبل از ما کسانی بودند که از لحاظ مالی کنگره را حمایت کردهاند و بستری فراهم کردند تا ما بتوانیم به درمان و رهایی برسیم. در ادامه ما با خدمت کردن و حمایت مالی؛ باید این زنجیره را ادامه دهیم برای دیگران تا این چرخه از حرکت نایستد. استاد سردار به زیبایی بیان میکنند: «همه ما برای خدمت و آموزش پا به این جهان گذاشتهایم.»

تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر شهزاد رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
ویراستاری: همسفر عفت رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
211