English Version
This Site Is Available In English

تجربه تاریکی‌ها براى درك عظمت روشنایی‌ها

تجربه تاریکی‌ها براى درك عظمت روشنایی‌ها

جلسه اول از دوره چهل و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر حمید، با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» در روز دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ١٧ آغاز به کار كرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. از نگهبان و دبیر جلسه بسیار تشکر می‌کنم که به من فرصت دادند تا دوباره این جایگاه را تجربه کنم. به مرزبان‌های عزیز و همچنین ایجنت محترم خداقوت عرض می‌کنم.

خدا را شکر می‌کنم که در کنگره حضور دارم و این اجازه به من داده شده است و این خود یک نعمت بزرگ است و ان‌شاءالله بتوانم قدردان باشم و بهترین نتیجه را بگیرم. چیزی‌هایی که در بیرون اینجا می‌بینیم، پر از حس‌های منفی است ولی زمانی که وارد کنگره می‌شویم انرژی‌ها و حس‌های بسیار خوبی دریافت می‌کنیم که به دلیل حضور عزیزان در کنگره ۶۰ بدون هیچ چشم داشتی است. همه می‌خواهند اینجا خدمت کنند و حالشان خوب باشد و از این جهت خداوند را شکر می‌کنم.

در روز شنبه خیلی از عزیزان مشارکت کردند و من حقیقتاً از مشارکت آنها استفاده کردم و هر کدام از یک دیدگاه به این وادی نگاه کردند و من هم می‌خواهم آن چیزی که خودم برداشت کردم را بیان کنم. این وادی در واقع به من تفکرکردن را یاد می‌دهد که به چه چیزهایی فکر کنم و به چه چیزهایی نباید فکر کنم. در واقع زمانی که مصرف‌کننده بودم، افکار افیونی که در سر داشتم تخریب‌هایی در من به وجود آورده بود. یک سری بی‌مسئولیتی‌ها و یک سری از اشتباهاتی که انجام داده بودم روی هم تلمبار شده بود.

زمانی که وارد کنگره شدم در واقع به من نشان داد که در کجای زندگی خودم قرار دارم و زمانی که وارد وادی دوم شدیم، این تفکر در من شکل گرفت که من در کجا هستم و در کجای زندگی قرار دارم؟ این تفکرات ممکن است برای هر مسافری پیش آید که دچار یأس و ناامیدی شود و دقیقاً اینجا است که جناب مهندس می‌فرمایند که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به این حیات نگذاشته است و هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم. قطعاً یک کاری وجود دارد که ما انجام دهیم. این خیلی جالب است که این‌همه مخلوقات خلق شده‌اند و انسان‌ها در حالی خلق شده‌اند که اثر انگشتِ هیچ‌کدام از آنها شبیه اثر انگشت دیگری نیست و یا اینکه ۴۰ هزار میلیارد سلول در بدن انسان وجود دارند که هر کدام کار خودشان را به نحو احسن انجام می‌دهند و در راه الهی قدم برمی‌دارند!

این نکته به من یادآور می‌شود که قطعاً دلیلی دارد که من در اینجا قرار دارم و به واسطه آموزش‌های کنگره این امیدواری در من به وجود می‌آید که من باید از یک زندگی برخوردار باشم و به‌صورت تدریجی و آرام‌آرام بتوانم آن چیزهایی که از دست داده بودم را یکی‌یکی به سر جای اول خودشان برگردانم. این جمله همیشه برای من خیلی جالب و مهم بوده که انسان‌ها تاریکی‌ها را تجربه می‌کنند تا عظمت روشنایی‌ها را درک کنند و یا بفهمند! اینکه همیشه انسان در ناز و نعمت بزرگ شده باشد، آیا قدر آن چیزهایی که دارد را می‌داند؟ زمانی که من یک سردرد ساده دارم و یا زمانی که دندان‌درد دارم و بعد از دو روز دندان‌هایم را درست می‌کنم، تازه آن موقع می‌فهمم که واقعاً چقدر آرامش دارم و موقعی که دندان من درد نمی‌کند باید قدر سلامتی خودم را بدانم.

این خاصیت نیروهای منفی است که چیزهایی که دلم می‌خواهد را می‌تواند به من نشان بدهد و چیزهای منفی واقعاً خودشان را خیلی زود نشان می‌دهند؛ ولی چیزهای مثبت به تلاش و تفکر زیادی نیاز دارند تا خودشان را نشان بدهند. مادامی که به طور مستمر و دائماً در حال آموزش گرفتن هستیم و از اساتید یاد می‌گیریم و شروع به تفکر می‌کنیم، آن موقع است که می‌فهمیم مسائل مثبت زیادی هم وجود دارند که نیاز به تفکر، دید مثبت و تلاش دارد تا ما بتوانیم آنها را ببینیم. در این شرایط متوجه می‌شوم همین که من راه می‌روم، می‌شنوم و می‌بینم مسئله بسیار مهمی است. ما اگر بخواهیم به چیزی برسیم باید حرکت کنیم و در واقع یکی از سلاح‌های نیروهای بازدارنده، ناامیدی است که مقابل تجربه و حرکت است.

خیلی ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر بیت‌الله
ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .