جلسه پانزدهم از دوره چهل دوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران با استادی راهنما محترم مسافر منصور نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر علی اکبر با دستور جلسه "وادی دوم و تأثیر آن روی من" در روز یکشنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۲/۰۷ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان منصور هستم مسافر؛ سپاسگذارم از نگهبان و ایجنت محترم که فرصت خدمت وگرفتن آموزش رو به بنده دادند. در رابطه با وادی دوم اقای مهندس همیشه میگویند اول وآخر مطالب رابا دقت بیشتری بخوانید حرفهای اصلی در این دو تا مقطع گفته میشود. ایشان میفرمایند بنا به دلایلی شاید خودمان هم ندانیم، جهت وقبله وهدفمان راگم کرده باشیم. دو تا پاراگراف پایین ترمیگویند اگر تمام مطالب در درون وبرون خود یعنی هر آنچه اتفاقی که میافتاد برای من منصور مثبت یا منفی، خوب یا بد، زشت یا زیبا باعث بانی اکثر آن خودم هستم، شاید چند درصدی مقصر جامعه یا دوست باشد ولی اصل داستان همان منیت من منصور است.
در اثر تفکرغلط، ولغزیدن به سمت ضد ارزشها و عملی کردن ضد ارزشها به خودم آسیب زدم. ابتدا به جسم خودم، وقتی جسم تخریب شد روی روح و روان من تأثیر میگذارد. نتیجه آن چیست؟ یکسری بیماریهای روان و جسم است.
حالا من دچار این لغزش واشتباه شدم چکار باید کنم؟ آیا همه چیز تمام شده است؟ یا به فرموده آقای مهندس باید بمیرم؟ خیر. این وادی میگوید انسان ممکن الخطاست نه جایزالخطا. ممکن الخطا یعنی انسان ممکن است خطا کنید. جایز الخطا یعنی اجازه خطا کردن را دارد. خداوند اجازه خطا را نداده است. راهنمایی و رانندگی اجازه خطا نمیدهد ولی ما بعضی اوقات از چراغ قرمز عبور میکنیم. حالا اگر خطا کردی اینجا است که میگوید ما به هیچ نیستیم. چکار باید بکنیم؟ اگر زمین خوردیم باید سینه خیز برویم؟ خیر. به خودم کمک کنم بلند شوم با فکر واندیشه حرکت کنیم ما صفر وصد نیستیم یعنی اینکه حیوان و یا فرشته نیستیم ما بین صفر وصد هستیم. نه حق حق هستم نه ناحق، نه بدهستم نه خوب مطلق، سیاه وسپیدم ابلق، که به خوب بد عجینم. یعنی خوب و بد در نهاد انسان گذاشته شده است ولی قدرت انتخاب هم به او داده شده است. زمانی که انسان وارد خلقت شد و به هستی قدم گذاشت دو راه خیر و شر را نشانش دادند. ونتیجه هر دو راه را به او اعلام کردند و گفتند اگر به راه شر بروی نتیجه آن عذاب است اگر در راه خیر قدم بگذاری نتیجه آن پاداش است.
برای آدم مریض خربزه خوردن خوش است ولی خوب نیست. دارو خوب است ولی خوش نیست. شما اگر بخواهید از زمین بلند شوید و ادامه مسیر بدهید ببایید درمان شوید سختی دارد. اگر فکر میکنیم که سفر خیلی راحت هست اشتباه میکنیم.
جناب مهندس میفرمایند: پا درد میگیرید دست در میگیرید بعضی اوقات حالتان خراب میشود بی حس میشوید بی رمق میشوید این مواردها هست باید تحمل کرد اینگونه نیست که همه مسیر راحت باشه و با خوبی و خوشی بگذرد ولی واقعیت این است که اگر درست سفر کنیم و منظم باشیم از نیمههای سفر به بعد آسان میشود باید فریب نخوریم ذهن ما تصاویر سفر را به صورتی راحت نشان میدهد که مشکلات قبل را متوجه نمیشوید خیلی از صفات و عادت ما هستند که متاسفانه اینقدر تکرار میشوند که اینها را مغز و نفس ما حذب میکند. این مورد که میگوید بنا به دلایلی که نمیدانیم مصرف کننده مواد شدیم این است نمیبینیم اصلاً متوجه نمیشویم که بخواهیم درمانش کنیم چگونه انسان باید بتواند مواد را درمان کند؟ گرفتن آموزش در کنگره ۶۰ حضور پیدا کردند در لژیون، سی دی گوش کردن، سی دی نوشتن برای این است که ضعفهای ما بر طرف شود بندهای که به واسطه مواد گرفتار شدیم.
در بخش دوم هم با اجازه نگهبان میخواهیم در مورد درمان در کنگره صحبت کنم: جاهای دیگه هم که برای ترک مواد آموزش میدهند سپاسگزار هستیم انشالله خداوند به آنها هم خیر برکت بدهد، ولی گزینهای که متفاوت میکند کنگره ۶۰ را روش DST و نگاه خاص مهندس دژاکام است و فرهنگی که در کنگره ۶۰ جاری و ساری کرده است، ما میگویم محوریت در کنگره چگونه است، محبت وادی چهاردهم عشق و محبت ولی محبتی است که تعریف آن در کنگره متفاوت است نوع محبتی که در کنگره آموزش داده میشودو محبتی که در کنگره آموزش میبینم این نیست که افراط باشد یک موقع محبت راهنما به رهجو آنجایی است که اخم به رهجو میکند آنجایی است که اجازه نمیدهد به رهجو در لژیون شرکت کند اینجا است که محبت راهنما انجام میگیرد و این موارد مجموعه عواملی است که رهجو مسافر را به رهایی میرساند اینها خیلی مهم است اینکه شما با چه دیدگاهی به رهنما نگاه میکنید با چه دیدگاهی به مرزبان نگاه میکنید یک موقع است مرزبان یک کلمه حرف میزند که باب میل شما نیست آیا با آن یک کلمه حالتان تغیر میکند یا اینکه آن را میپذیرید و عبور میکنید این نوع دیدگاه مهم است و تجربه خودم هم بگویم این است که اگر یک مسافر یک ویژگی خاص نداشته باشد به رهایی سخت است برسد به درمان حداقل نمیرسد بنده قصدم قطع مصرف مواد نیست قطع مصرف که ۱۰ الی ۱۱ ماه در گنگره سفر کنید قطع مصرف خواهید شد آن ویژگی که بنده می گویم این است. سپاسگزاری انسانی که سپاسگزار است همیشه حالش خوب است و انرژی خوبی دارد، ولی زمانی که انسانی طلب کار باشد و ناسپاس باشد آن انسان هیچ وقت سلام نمیکند سلام را میگیرد لبخند نمیزند انتظار لبخند گرفتن دارد آموزش و انرژی نمیدهد فقط انرژی را میگیرد در کنگره باشد یا اینکه بیرون از کنگره فرقی ندارد.
در کنگره خدمتگزاران منتظر جبران نیستند یا اینکه منتظر تأیید باشند نکنه ای که خیلی برای خودم جالب بود این است زمانی که وارد کنگره شدم ادب و احترام قالب آن مکان بود و این موضوع واقعاً به راحتی به دست نمیآید تفکر بسیار پشت این موضوع بود و تجربیات بسیار خود جناب مهندس دژاکام سختیها کشیدن و وظیفه من مسافر است که هم کنترول کنم و هم ارتقاع بدهم و یاد بگیریم که درمان باید در درون انسان صورت بگیرید ولا اگر درمان در درون انسان اتفاق نپذیرد ۵ الی ۱۰ سال بعد مجدد نیاز مصرف پیدا میکند چرا مصرف نیاز پیدا میکند به گفته راهنما بزرگوار که میگفت آب میگردد گودال پیدا کند گودال صفات منفی و ضد ارزشی است که در من وجود دارد و دوباره مصرف کننده میشود درون آنجایی است که من زمانی که مصرف دارو OT را دارم و تنها هستم آن یک دهم اضافه را نخورم و آنجایی است که من سر ساعت وقت داشته باشم بیایم کنگره ولی اهمیت ندهم و سر تایم وارد کنگره نشوم.
انشاالله که همه ما بتوانیم به درمان و تعادل کامل برسیم.
.jpeg)
گروه سایت نمایندگی دانیال اهواز
عکس و تایپ: مسافر جواد لژیون یکم
ویرایش ارسال خبر: همسفر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
117