English Version
This Site Is Available In English

در اوج ناامیدی‌ها یک روزنه نوری وجود دارد

در اوج ناامیدی‌ها یک روزنه نوری وجود دارد

جلسه نهم از دوره سی‌ونهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی عمان‌ سامانی شهرکرد به استادی همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فریبا و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «وادی دوم ( هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.) و تأثیر آن روی من » روز یکشنبه 7 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

این چهارده‌وادی، دارای مطالب بسیار ارزشمندی است که برای رشد انسان‌ها و رسیدن به آرامش در اختیار ما قرار گرفته‌شده است تا به تعادل برسیم. در وادی‌اول، یاد گرفتیم با تفکرکردن قدم اول را برای حل مشکلاتمان برداریم. وقتی از وادی‌اول عبور می‌کنیم و به وادی دوم می‌رسیم؛ در وادی‌دوم گفته شده: «هیچ  مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ کدام از ما هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» وقتی می‌گوید مخلوق، نه این‌که فقط ما انسان‌ها، منظور هر چیزی که خلق شده است؛ مانند: گیاهان، حیوانات و حتی همه نباتات هر یک دارای ارزش و اهمیت خاصی هستند.

وادی دوم، وادی امیدواری و خودشناسی است. وقتی خداوند انسان را خلق کرد از روح خودش در آن دمید؛ قدرت و توانایی‌هایی در آن نهاد که در هیچ موجود زنده‌ای قرار نداد، پس چه‌قدر خوب است که از این توانایی‌ها در جهت راه مستقیم و ارزش‌ها  استفاده کنیم.

انسان وقتی پای به این هستی نهاد؛ قدرت‌مطلق آن را بر سر یک دو راهی قرار داد و این اولین چالش انسان بود. آقای‌مهندس در سی‌دی «چالش» می‌‌فرمایند: «بزرگترین دشمن انسان، خودِانسان است.» این ما هستیم که برای خودمان مشکلات را به وجود می‌آوریم و این تفکرات ماست که به‌طرف روشنایی‌ها حرکت کنیم یا تاریکی‌ها، اگر قدم درتاریکی‌ها بگذاریم؛ دچار رنج می‌شویم و آن تنبیهی است که تاریکی‌ها برای ما در نظر گرفته‌اند؛ اما اگر قدم در راه روشنایی‌ها بگذاریم؛ قدرت نیروهای منفی بیشتر می‌شود و انسان را به‌طرف تاریکی‌ها می‌‌کشاند و از طریق مثلث جهالت که ترس، ناامیدی و منیت است در درون انسان،  ورود پیدا می‌کنند تا شرایط را برای انسان سخت‌تر کنند؛ نیروهای منفی آن‌قدر قدرتمند و هوشمندانه عمل می‌کنند که نمی‌توانند، انسان را از طریق نیروهای‌بیرونی از پا در بیاورند، در توانایی‌های انسان خلل ایجاد می‌کنند و توانایی‌های درون انسان را خنثی می‌کنند؛ نیروی‌های منفی از ابزار خودشان که همان ناامیدی است، استفاده می‌کنند؛ حال این ناامیدی در من چگونه به وجود می‌‌آید؟ وقتی انسان با مشکلی مواجه می‌شود و بارها تلاش می‌کند که از آن ناامیدی رها شود، با شکست مواجه می‌شود؛ وقتی بارها این شکست را تجربه می‌کند، ناامید می‌شود و می‌گوید که من حتماً بیهوده خلق شده‌ام که این‌همه سنگ، جلوی پای من وجود دارد و آهسته‌آهسته آن ناامیدی در انسان بزرگ‌تر می‌شود؛ دچار یکنواختی می‌شود و زندانی را در درون خودش به وجود می‌آورد که دیگر نمی‌گذارد از جایش تکان بخورد و حرکتی انجام بدهد؛ ناامیدی احساس ما را کور می‌کند و برای رهایی از حس‌های یخ‌زده‌، باید حرکت کنیم و از سکون خارج شویم.

برای حرکت‌کردن، لازم است که حس‌هایمان را بیدار کنیم و برای بیدار شدن حس‌ها، باید ایمان بیاوریم به این‌که امواج در هستی در حرکت هستند؛ اگر من ایمان آوردم و پذیرفتم هر آن‌چه که در هستی وجود دارد به خودم برمی‌گردد و همان را دریافت خواهم کرد؛ باید پیوند محبت را در درون خودم و بین انسان‌ها برقرار کنم، ازخودگذشتگی را جایگزین منیت کنم و ذره‌ذره با تزکیه و پالایش، انرژی خودم را بالا ببرم، با تغییرات در اندیشه و رفتارم حس‌هایم را بیدارکنم و با حرکت کردن به آن ناامیدی پایان دهم. استاد امین می‌فرمایند: «همیشه در حجم عظیمی از ناامیدی‌ها یک روزنه نوری وجود دارد.»

در وادی‌دوم، از جنگ‌نرم ابراز خوشحالی شده‌ است؛ جنگ‌نرم، همان جدال بین نیروهای منفی و مثبت است که من همسفر اگر یک مشکلی در درون خودم به‌وجود آمد؛ سؤال‌های بسیاری در ذهنم به وجود می‌آید که چرا این مشکل برای من به وجود آمد؟ نباید این اتفاق می‌افتاد و... این سؤالات، بایدها و نبایدها و این چراها، همان نیروهای منفی در درون من هستند که دارند، می‌جنگند تا من را به سمت تاریکی‌ها ببرند یا به‌طرف روشنایی‌ها، اما من دیگر همسفر قبل از کنگره  نیستم؛ من فاطمه اکنون در کنگره آموزش می‌گیرم؛ پس باید با تفکردرست، راه منطقی را انتخاب کنم و با حرکت کردن، از آن ناامیدی رها شوم؛ مشکل زندگی خودم را حل کنم و این را هم باید بدانم که انسان در جهان هستی تنها و بدون پشتیبان نیست و یک نیروی عظیم به اسم قدرت‌مطلق یاری‌رسان انسان است؛ اما به شرطی که به‌طرف ارزش‌ها حرکت کنم و از ضد ارزش‌ها دوری نمایم.

در آخر این‌که هرکدام از ما یک وظیفه‌ای به عهده داریم من در خانه، نقش همسری و مادری را بر عهده دارم؛ اگر پیوند محبت، ازخودگذشتگی و صبر را بین خودم، مسافرم و فرزندانم ایجاد کنم؛ به صلح و آرامش می‌رسم، اما اگر به‌جای آن محبت‌‌، کینه، نفرت و منیت را جایگزین کنم؛ روزبه‌روز در ذهن و درونم، آشفتگی به وجود می‌آید و باعث می‌شود که فاصله بین من، مسافرم و فرزندانم به وجود آید و این همان حال بدی است که خودم برای خودم به وجود آوردم.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر سعید
تایپیست: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) و همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .