در سیدی تاریکی استاد امین میفرمایند: پیدا کردن نقطه صفر یا نقطه توانایی انسان همان چیزی است که آقای مهندس در درمان متد DST پیدا کردند. این موضوع برای ما بسیار مهم است و به ما در قسمتهای مختلف زندگی کمک میکند؛ بهگونهای که مشخص میشود مبدأ کجا است یا در کجا قرار گرفتهایم. متد DST از دل ماه رمضان بیرون آمد و آقای مهندس در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر میفرمایند: من نمیدانستم مصرف مواد مخدرم چه مقدار است؛ یعنی میزان و اندازه خاصی نداشت و نمیدانستم در کجا قرار دارم. به دیگر سخن اندازه تخریب، وابستگی و درگیری به مواد را نمیدانستم، اما با شروع ماه رمضان که دارای نظم است توانستم نقطه تفکر را در خودم بیدار و به روش DST دست پیدا کنم؛ بنابراین تا زمانی که انسان اندازهها را متوجه نشود، نمیتواند مبدأ خود را پیدا کند.
اگر خواسته انسانها تغییر کند شرایط هم تغییر میکند! برای مثال چرا جنسی که بیکیفیت است و قیمت آن دویست هزار تومان است را میخریم هشتصد هزار تومان؟! چون اندازهها را نمیدانیم. در مرحله اول بایستی بدانیم مواد تشکیلدهنده آن چیست و یا وزن آن را بسنجیم. زمانی که اینها را حساب کردیم متوجه ارزش آن جنس میشویم و میفهمیم آیا پولی که پرداخت میکنیم بهجا است یا خیر؟! نباید اجازه بدهیم گرانفروشی ترویج پیدا کند؛ بلکه باید از انسانهایی حمایت شود که زحمت میکشند و جنس مرغوب و باکیفیت تولید میکنند.
هستی و آفرینش بر اساس خوبی است. آقای مهندس در تمامی آموزشهایی که به ما میدهند میخواهند بگویند خوبی خوب و بدی بد است. کارهایی که انجام میشود باید بازخورد و نتیجه سازنده داشته باشد. چیزی اثرگذار است که انرژی بهدست آمده از انجام آن باعث دریافت روحیه در انسان شود. زمانی که میخواهیم کاری را شروع کنیم بایستی بدانیم توان ما چقدر است؟ شخصی که در روز توان خواندن درس در یک ساعت را دارد نمیتواند به یکباره هشت ساعت در روز درس بخواند و اگر بخواهد این کار را انجام بدهد باید این اختلاف را با انرژی ذخیره شده پر کند که باعث تخریب و از بین رفتن ساختار درون میشود؛ پس من بایستی بدانم تحملم چقدر است؟ بعد از اینکه مبدأ را پیدا کردم، آنجا میشود وادی نهم؛ یعنی نقطه تحمل ایجاد میشود و شروع به ساخته شدن میکنیم؛ چون دیگر پایه درست است.
استاد در مورد پیامبران فرمودند: داستان پیامبران بهطور کلی خیلی مهم است و حاوی مطالب بسیار آموزنده میباشد؛ حتی در کلامالله آمده است که باعث تثبیت فؤاد میشود، یعنی آرامش دلها.
تمامی پیامبران زندگی سختی داشتند و اگر در نظر بگیریم میانگین سختی زندگیشان ده برابر بیشتر از انسانهای معمولی بوده است! آنها خیرخواه بودند و از هر زاویهای برای آگاه کردن و دادن فرامین الهی به انسانها وارد میشدند؛ همچنین سختیها را تحمل میکردند تا آزمون و امتحان بدهند و بعد از اینکه در امتحان قبول میشدند، به آنها رسالت داده میشد.
نکته دیگر اینکه بعضی از انسانها دوست دارند خود را به ظلمو نزدیک کنند. ظلمو؛ یعنی کسانی که تاریکی را بهوجود میآورند یا تولید میکنند. شخصی که به ظلمو نزدیک میشود، از روشنایی دور و به کنج رهسپار میگردد. این اشخاص دیگر از دسترس نیروی روشنایی و اولیاء خارج میشوند و در تاریکی فرو میروند؛ همچنین به کامیابی و پیروزی دست نخواهند یافت و شاید در مدتی که بهواسطه معاشرت با افراد منفی دارند لذتهایی را تجربه کنند، اما در پایان ناکام خواهند ماند.
برداشت من از سیدی تاریکی این است که در مرحله اول اندازه خودم و زندگیام را بدانم تا متوجه مبدأ که در کجا قرار دارم بشوم؛ همچنین سعی کنم جزو افرادی نباشم که در کنج قرار میگیرند و از آموزشها و فرامین الهی دور میشوند. بایستی بدانم و متوجه ظرفیت خودم باشم و بیش از آن از خودم انتظار نداشته باشم؛ زیرا در چنین حالتی مجبور میشوم از انرژی ذخیره شده استفاده کنم که در ادامه نه تنها به نتیجه نمیرسم؛ بلکه باعث تخریب و نابودی خودم میشوم.
منبع: سیدی تاریکی (جانشین بنیان کنگره۶۰: استاد امین دژاکام)
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول)
رابط خبری و ویرایش: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول)
ویراستار و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
237