نکات مهمی که در این سیدی توسط استاد امین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، شامل سه بخش اصلی میباشد؛ نخست، درک اندازهها در زندگی انسان برای رسیدن به مبدأ. دوم، زندگی پیامبران، مشکلات و سختیهای مسیر آنها و سوم، داستان زندگی قومهایی که در قرآن بیان شدهاست و عاقبت نافرمانی آنان و عبرت گرفتن از سرگذشت آنها میباشد. در مورد اندازهها، ایشان مطرح میکنند که یکی از مسائل بسیار مهم در زندگی انسان، پیدا کردن نقطه صفر و نقطه توانایی هر فرد است. هر انسانی باید بتواند اندازه توانایی و ظرفیت خود را در هر کاری درک کند. این همان نقطه صفر یا نقطه تحمل شخص میباشد.
آقای مهندس نیز در کنگره با یافتن این اندازهها در وجود انسان، هم از نظر جسمی و هم روانی، کمک شایانی به رسیدن به تعادل و حال خوش کرده است. کشف متد DST در ماه مبارک رمضان و مرتب کردن مواد مصرفی توسط ایشان، کمک کرد تا ظرفیت وجودی خود را افزایش داده و این مسیر را برای دیگر انسانها نیز هموار سازند. افراد کنگره نیز با گرفتن روزه، حتی اگر بهطور کامل هم موفق به انجام آن نشوند، میتوانند درصدی از توانایی خود را بالا ببرند. علت اینکه انسان نمیتواند بسیاری از مسائل و مشکلات خود را حل و فصل کند، ندانستن همین اندازهها و تواناییها در وجود خویش است.
زمانی در رفتارها و عکسالعملها، مخصوصاً در رابطه با دیگران و معاشرت با آنها اندازهها رعایت نشود، انسان دچار مشکل خواهد شد. گاهی دیگران پا را از حد خود فراتر گذاشته و به خود اجازه میدهند رفتارها و کارهای نامناسبی در حق دیگران انجام دهند. این باعث ظلم میشود؛ باید در مقابل آن رفتار درستی انجام دهیم تا ظلم پایه و ریشه پیدا نکند. درست مانند کاری که آقای امین انجام دادند؛ زمانیکه بستنی گرانقیمت را نخریدند و از مغازه خارج شدند یا فیلمی که محتوای مناسبی نداشت را تماشا نکردند. گاهی ما نیز باید رها کنیم و برویم. در واقع، گاهی ماندن به معنای تأیید رفتار اشتباه دیگران است.
انسانها یاد میگیرند که از راه نادرست به منافع خود دست یابند و در این روند، خوبی از بین خواهد رفت. برای تغییر در انسانها باید خواستههای ما تغییر کند. در این صورت، شرایط انسانها نیز تغییر خواهد یافت؛ باید حد و اندازهها را بدانیم و تشخیص دهیم که آیا این خواستهها منصفانه هستند یا خیر، نباید زیر بار ظلم و زور برویم تا سرنوشت ما تغییر کند؛ بنابراین نباید در جاییکه ارزش ندارد هزینه کنیم یا برای دوستی که دانایی و معرفت ندارد زمان بگذاریم، نباید برای فردی که به زندگی خود اهمیت نمیدهد، اهمیت قائل شویم و دلسوزی بیش از حد برای دیگران نداشته باشیم. در واقع، این همان محبت است که باید در حد و اندازه درست انجام شود.
بعد از رسیدن به اندازهها، نوبت به انتخاب خواسته میرسد؛ یعنی اینکه میتوانی انتخاب کنی حالا که اندازهها را یاد گرفتهای، بمانی و باز همان اشتباه را تکرار کنی و بگویی اشکالی ندارد یا اینکه بروی که آن جهش، تغییر صفت و رفتار در تو شکل بگیرد و برای خود حد و ارزش قائل باشی. در جامعهای که مردمان آن اندازهها را میدانند و زیر بار ظلم نمیروند، شخصی نمیتواند آنها را فریب دهد. آقای مهندس در کنگره، اندازهها و مبدأ را یافتند و شروع به ایجاد تغییر کردند و این تغییرات در حال رخ دادن برای تمام اعضا میباشد.
انسان زمانی متوجه اشتباهات خود میشود که تازه اندازهها را بشناسد. زمانی انسان اندازهها را نمیداند، تمام انرژی خود را مصرف میکند؛ اما به نتیجه نمیرسد و در پایان دچار افسردگی و ناامیدی میشود؛ بنابراین برای انسان بسیار مهم است که ابتدا مبدأ و نقطه تحمل خود را بشناسد و سپس حرکت کند تا قویتر شود. پر کردن فاصله بین مبدأ، یعنی توانایی اولیه ما تا جایگاهی که دوست داریم در آن قرار بگیریم؛ باید بهآرامی و کمکم انجام شود تا نتیجهای درست حاصل شود، بدون اینکه فشار زیادی به خود وارد کنیم.
مطلب بعدی که استاد امین در مورد آن صحبت کردند، زندگی پیامبران است که حاوی نکات بسیار مهمی میباشد. خود کلامالله نیز بیان میکند که این مطالب موجب آرامش دلها میشود. نخستین نکته مهم آن است که زندگی پیامبران از ابتدا بسیار سخت و دشوار بوده و مشکلات آنها صد برابر بیشتر از انسانهای عادی بوده است. دومین نکته، خیرخواهی پیامبران در هر شرایطی برای انسانها و تلاش آنها برای انتقال فرمانهای الهی است. نکته سوم این است که پیامبران همواره در معرض آزمون و امتحان قرار میگرفتند و پس از قبولی در این امتحانات، رسالت به آنها واگذار میشد. این مطالب و امتحانات ابتدا به خود آنها نازل میشد و پس از اینکه گرههای خود را باز میکردند و از تاریکی و رنج خارج میشدند، مأمور میشدند آن آموزهها را به دیگر انسانها نیز بیاموزند.
مطلب بعدی که آقای استاد امین مطرح کردند، در مورد قومهای مختلفی بود که داستان زندگی آنها در قرآن بیان شدهاست. این داستانها صرفاً بهعنوان روایتهایی درباره یک قوم خاص نیستند، بلکه برای عبرت گرفتن عموم مردم بیان شدهاست. در واقع، اگر از اشتباهی که باعث نابودی این قومها شد که همان نافرمانی از فرمانهای الهی است، درس عبرت نگیریم و همان مسیر اشتباه را ادامه دهیم به همان عاقبت دچار خواهیم شد. این امر برای همه یکسان است و هیچ قوم یا انسانی از آن مستثنی نیست.
در پایان سوره هود نیز خداوند در مورد ظلم و نیروی تاریکی سخن گفته است. نیروی تاریکی ابزاری است که نیروی منفی به کمک آن میتواند به اهداف خود برسد. در قرآن بیان شدهاست که همانا کافران همان ظالمین هستند. فردی که حقیقت را پنهان میکند، کافر است. در مورد ظالمین نیز گفته شدهاست؛ افرادی در دنیا هستند که تاریکی را تولید میکنند و افراد دیگر هم هستند که در این راه به آنها کمک میکنند. این افراد زمانیکه به تاریکی نزدیک میشوند، دیگر نمیتوانند از وجود اولیای خداوند و راهنمایی افرادی که میخواهند به آنها آموزش دهند، بهرهمند شوند. اگر در این مسیر که به سمت تاریکیها میروند از آنها اطاعت کنند، مجرم محسوب خواهند شد. در ابتدا شاید از امکانات و لذتهایی بهرهمند شوند؛ اما از افرادی که میخواهند به آنها آموزش دهند دور خواهند شد، از نور فاصله خواهند گرفت و در تاریکی فرو خواهند رفت و در نهایت نیز ناکام خواهند ماند.
تایپ: راهنما همسفر کبری(لژیون دوم)
ویراستار: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر مرضیه(لژیون اول)دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
105