نیروهای تاریکی همان نیروهای منفی هستند

اول سی دی استاد درباره پیدا شدن نقطه شروع یا مبدأ با کمک اندازه‌ها صحبت کردند و تا زمانی که اندازه‌ها را متوجه نشویم نمی توانیم مبدأ خود را پیدا کنیم و نکته دیگر این که یک کاری را انجام می دهید باید بدانید آن کار را برای چه انجام می دهید مثلا شما فیلم را برای چه می سازید، فیلم را اگر برای خودت می سازی برو در خانه خودت اکران خصوصی بگذار و اگر فیلم را برای مردم می سازی باید بر اساس نیاز و بر اساس خواسته و بر اساس سلیقه انسان ها بسازی.

بایستی فیلمی بسازی که به انسان ها نیرو دهد، فیلمی بسازی که به انسان ها قدرت و روحیه دهد. آن چیزی که واقعاً اثرگذار است انرژی است که شما از انجام کار به‌ دست می آورید. چرا ما باید برای چیزهایی که ارزش ندارد هزینه زیادی بکنیم؟ چرا باید برای یک دوستی که نه دانایی دارد، نه معرفت، نه محبت دارد وقت زیادی بگذاریم؟ چرا باید برای کسی که به کارهای خودش رسیدگی نمی‌کند دلسوزی بیشتر از اندازه انجام دهیم؟ نبایستی این کار را انجام داد، این همان محبت هست که باید به اندازه باشد و جامعه‌ای که مردمانش اندازه ها را می‌دانند سرشان کلاه نمی‌رود.

پس اگر مبدأ را پیدا کردیم فهم یا نقطه تحمل ایجاد می شود و اگر مبدأ را پیدا نکردید ۵۰ سال هم تمرین کنید جز تخریب چیزی ندارد و باید مدام انرژی بسوزانید. انسان وقتی ترکیه و پالایش را از خود شروع کند، ایمانش چندین برابر می شود، باید آموزش را روی خود پیاده و اجرا کند. وقتی می‌گوید نماز بخوان، روزه بگیر، عبادت کن، تمام این مراحل راحضرت رسول خودشان اول اجرا می‌ کردند و بعد قابل انتقال به سایر انسان ها است.

نیروهای تاریکی همان نیروهای منفی هستند و نیروی منفی برای این که بتواند کارش را پیش ببرد به تاریکی نیاز دارد که بتواند حقایق را پنهان کند، پنهان کردن در نور امکان پذیر نیست، باید اول جلوی نور را بگیرد وقتی که تاریک شد پنهان می شود و آن وقت می‌تواند نقشه‌های خودش را پیاده کند. زندگی پیامبران، زندگی بسیار دشواری است وقتی شما احساس کنید که معلم شما چقدر سختی کشیده است تا به این جایگاه رسیده است.

شما به راهنماهای کنگره احترام می گذارید وقتی از خودش می گوید، وقتی از تاریکی های مواد تعریف می‌کند، این که چند بار اقدام به ترک کرده، چند بار سقوط آزاد رفته است، چقدر سختی کشیده است و چه چیزهایی را از دست داده است و الان آمده، راه را پیدا کرده و با چه شرایطی درمان شده و حالا شده استاد، شده معلم شما، به شما قوت قلب می‌دهد، شما دوستش دارید، ما می توانیم به او اعتماد کنیم، می توانیم او را الگوی خود قرار دهیم، پس داستان پیامبر هم همین طور است.

در واقع نگاه می‌کنیم که خداوند به یک سری از انسان ها یک سری جایگاه می‌دهد ولی جایگاه الکی به کسی داده نمی شود به همین خاطر الگو هستند، شما وقتی نگاه می کنید به کسی که خیلی سختی کشیده است، می گویید این ده برابر من سختی کشیده، پس من هم می توانم تحمل کنم، می‌توانم ادامه دهم و این به انسان قوت قلب و امید می دهد که بتواند به تلاش خود ادامه دهد.

نویسنده: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)

ویرایش: راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)

ارسال: همسفر فرنوش (نگهبان سایت)

همسفران نمایندگی حکیم هیدجی