English Version
This Site Is Available In English

به تعادل رسیدن وزن با متد DST

به تعادل رسیدن وزن با متد DST

هفتمین جلسه از دور یازدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰  نمایندگی شوشتر  با استادی مسافر آقا اکبر ، نگهبانی مسافر فردین و دبیری مسافر مسلم با دستور جلسه " تجربه من از اضافه وزن وتعادل آن با متد کنگره۶۰" در روز پنجشنبه مورخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۴  ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر،  از نگهبان جلسه و گروه مرزبانی و همچنین از ایجنت محترم و و راهنمای خوب و عزیزم سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند تا امروز بتوانم در این جایگاه بنشینم، آموزش بگیرم و خدمت بکنم. در مورد دستور جلسه این هفته تغذیه سالم همانطور که دوستان همه به این آگاهی رسیده اند که در هر مسئله‌ای اگر  علم وجود نداشته باشد همه اظهار نظر می‌کنند، مانند درمان اعتیاد  که ماهواره دارو می‌داد، ابوالفضل درمانی بود، سم زدایی سریع بود و می‌گفتند ما می‌دانیم و کاری ندارد فقط کمی اراده و مردانگی نیاز دارد تا اعتیاد حل بشود،  اما آقای مهندس آمدند و خط قرمزی بر روی همه این مباحث کشیدند و فرمودند که جسم ما مشکل دارد و علم اعتیاد را بیان کردند، در مورد تغذیه هم همینطور، در مورد تغذیه همه صاحب نظر هستند اما آن علمی که آقای مهندس در موردش صحبت می‌کنند یعنی تغذیه سالم به همه ما بچه‌های کنگره یاد داد که چگونه غذا مصرف بکنیم تا وزن خود را  به تعادل برسانیم، چرا که اضافه وزن باعث فشار خون ناراحتی‌های قلبی و خیلی امراض دیگر می‌شود.

ما تا زمانی که زنده هستیم باید در مسیر الهی و ارزش‌ها قرار بگیریم چرا انسان باید در جهان آخرت همیشه نادم باشد و در پیشگاه خداوند فقط بگوید که خداوندا مرا دوباره به دنیای خاکی برگردان تا تمام اشتباهاتم را جبران نمایم و به آگاهی و معرفت برسم،  همه ما تا زمانی که در این دنیای خاکی هستیم و نفس می‌کشیم باید به درستی از فرصت‌ها در جهت صراط مستقیم استفاده نماییم،  تمام انسان‌هایی که بر روی کره زمین هستند در حول دو مثلث سیر می‌کنند، اگر در حال خوش و آرامش و تعادل هستند در مثلث دانایی است و اگر در بی‌تعادلی و هزار گونه مشکل است  در مثلث جهالت قرار دارند و مثلث دانایی و مثلث جهالت دقیقاً مانند  همان مثلث درمان است.

و مثلث درمان  که  جناب مهندس فرمودند: جسم،  روان و جهان‌بینی می‌باشد و همه را تحت الشعاع قرار می‌دهد، انسان باید به جهان بینی برسد تا نفسی را که در اختیارش می‌باشد تغذیه‌اش درست باشد،  تمام انسان‌هایی که مصرف کننده شدند برای حال خوب مصرف کننده شدند از غم و ناراحتی مصرف کننده نشدند و هر کس که مصرف کننده شده می‌خواست که یک چیزی اضافه به دست بیاورد و آن کسانی هم که مصرف کننده شدند از نظر من،  همه واقعاً انسان‌های بسیار با محبت و زرنگی بوده اند انسان‌هایی که واقعاً می‌توانند تحت الشعاع قرار بدهند یک سری مسائل را مصرف کننده شده‌اند. شیطان همیشه سراغ بزرگترها می آید و همیشه آنها را هدف قرار می‌دهد، همانگونه که در جنگ همیشه تک تیراندازها فرمانده‌ها را هدف قرار می‌دهند،  شیطان هم همین کار را انجام می‌دهد شیطان می‌گوید که این مصرف کننده فرد باغیرتی است آدم با محبتی است و می‌آید فرد را برده می‌کند،  آقای مهندس می‌فرمایند که شما اگر بعد از درمانتان حالتان خوب نشد بروید مصرف بکنید،  چون اگر  که شما چیزی را که راهنما بگوید انجام بدهید، خوابتان درست باشد، تغذیه درست باشد، دارو به موقع استفاده بشود، کلاس‌ها را حضور پیدا کنید  خیلی راحت به درمان و به آرامش و حال خوب خواهید رسید، حالا این اجازه و فهم زمانی حاصل می‌گردد که انسان در مسیر باشد، انسان در مثلث دانایی باشد، ترس نداشته باشد، ایمان داشته باشد به خداوند یا هر چیزی که به آن اعتقاد دارد، به راهنما و به کنگره و به هر چیزی که باورش می‌باشد.

انسانی که ایمان داشته باشد دیگر از هیچ چیز نمی‌ترسد از خماریش نمی‌ترسد از فردایش نمی‌ترسد، بچه‌های سفر اول اگر بخشش نداشته باشند هرگز نمی‌توانند از مواد بگذرند. یک مسافر اگر آن سبدی که در سالن می‌چرخد  از کنارش بی‌اهمیت رد بشود مشخص است که فرد برده نفس خودش است. یک روزی در لژیون سردار شوشتر بچه‌های اهواز نشسته بودند و من خیلی خوشحالم که امروز دیدم همه در لژیون سردار بچه‌های شعبه  شوشتر هستند آیا رسالت شوشتر همین است؟  قطعاً نه،  اینکه من کاری را که خودم می‌خواهم انجام بدهم را خودم انجام بدهم و منتظر نباشم کارم را یکی دیگر انجام بدهد، چون ما فقط یک بار فرصت در اختیارمان قرار می‌گیرد تا آن کار را انجام بدهیم و اگر فرصت رفت دیگر رفت و اگر نفس قالب شد خیلی چیزهای دیگر قالب می‌شود. اگر انسان به آگاهی برسد آن وقت است که می‌گوید من کمک می‌کنم و می‌دهم به دیگران البته من الان گفتم ما می‌دهیم برای دیگران ولی در حقیقت هیچ چیزی برای دیگران نیست اگر منی که راهنما هستم و سر لژیون نشستم فقط و فقط برای خودم است‌. اگر کنگره می‌آیم یا اگر لژیون سردار هستم فقط و فقط برای خودم است. این چقدر خوب است که ما بدانیم هر کسی که مشکل اقتصادی دارد باید وارد لژیون سردار بشود چون کلیدش اینجاست، ببخشد تا درست بشود تا به آن تفکر درست برسد و زمانی که به تفکر درست برسد به خیلی از مسائل خواهد رسید،  اگر آدم ترسید به خیلی چیزها وارد نمی‌شود و ترس همان مثلث جهالت است بعد به دنبالش ناامیدی می‌آید، ترس از فردا می‌آید می‌گوید که حالا باید چه کار کنم من تعهد کرده ام  و این فرقی نمی‌کند برای همه ما پیش می‌آید، آقای مهندس می‌فرمایند که من ۵ درصد وادی اول را متوجه نشدم حالا ببینید که ما کجای کار هستیم و ما اگر ۵ درصد وادی اول را متوجه بشویم واقعاً برنده ایم  و خیلی از مسائل در صور پنهان وادی اول قرار دارد که ما همه باید به آن دقت نماییم و به ما این مسئله القا شود ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

ارسال خبر :مسافر سیامک لژیون یکم 

گروه سایت نمایندگی شوشتر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .