برای اینکه بتوانیم خدا را بشناسیم، باید ابتدا خودمان را بشناسیم و برای خودشناسی یکسری نکاتی است که ما باید آنها را بدانیم. اولین قدم برای خودشناسی این است که ابتدا جسممان را بشناسیم و به جسممان اهمیت بدهیم. جسم ما ساختار بسیار عظیمی دارد و نباید به چشم یک پوست و گوشت و استخوان به آن نگاه کنیم. بدن انسان از ۳۸ هزار و ۲۰۰ میلیارد سلول تشکیل شده و ساختار هر سلول مثل یک شهر است. ما از جسم هیچ چیز نمیدانیم و جاهلانه با آن برخورد میکنیم؛ مثلاً با عملهای گوناگون و پیکرتراشی به جسم خودمان آسیب میزنیم و حسهای ضروری خودمان را از بین میبریم.
جسم ما صور آشکار و پنهان دارد که ما فقط صور آشکار را میبینیم و صور پنهان را نمیبینیم. سیستم جسم ما هر روز بازسازی میشود و میلیونها میلیون سیستم کار میکنند تا ما بتوانیم راه برویم و به حیات خودمان ادامه بدهیم؛ اما ما هیچ خبری از آن نداریم؛ مثلاً زمانیکه یک تومور در جسم ما بوجود میآید، اولین چیزی که میگوییم این است که باید این تومور را برداریم و شیمیدرمانی کنیم. در صورتیکه شیمیدرمانی عامل را از بین نمیبرد و فقط صورت مسئله را پاک میکند. ما در بیماریها دنبال صور پنهان میگردیم تا بتوانیم درمان کنیم؛ وقتی نمیتوانیم راه درمان را پیدا کنیم میگوییم درمان ندارد. ظرف ۱۵ سال اخیر دستگاهی اختراع شده است که مخترعین جایزه نوبل گرفتهاند و این دستگاهها در حد سلولی و مولکولی مشخصات هر چیزی را بیان میکنند؛ وقتیکه از ما خون میگیرند و زیر این دستگاهها قرار میدهند، همه چیز ما را مشخص میکند و همه جزئیات ما را آنالیز میکند که قلب چطور کار میکند، مغز چطور کار میکند، ریه و کبد چگونه کار میکند و وضعیت فشار خون چطور است و حتی سن ما را نشان میدهد که از نظر فیزیولوژی در چه شرایطی هستیم.
مسئله اینجا است که ما همه اینها را متوجه شدیم و باید ببینیم که چگونه تنظیم کنیم؛ مثلاً کلیه از تنظیم خارج شده و باید ژنهای کلیه را تنظیم کنیم. ما بیست و دو هزار ژن داریم که اینها همه مشخص هستند و هر کدام روی یک قسمت بدن کار میکنند و این ژنها دستوراتی را به ساختمان جسم صادر میکنند که مرکز همه ژنها DNA میباشد. یکسری از ژنها مفید هستند و یکسری دیگر کارشان تخریب است و این دو گروه ژن دائماً با هم درگیر و در حال جنگ هستند. هر بیماری که برای ما بوجود میآید، بیان ژن ما تغییر پیدا کرده است و باید آن را تنظیم کنیم. در کنگره برای تنظیم ژنها ما روش DST و مثلث DOD را یاد گرفتیم تا بتوانیم ژنهایی که از تنظیم خارج شده است را تنظیم کنیم و به امید خدا در آینده دانشمندان روی این مسئله کار میکنند؛ وقتیکه ما از جسممان آگاهی نداریم با ناآگاهی برای جسممان مشکل درست میکنیم؛ مثلاً یکسری باکتریها وجودشان برای جسم ضروری است و نباید آنها را از بین ببریم؛ ولی ما معمولا آنها را از بین میبریم. بعنوان مثال با خوردن آنتیبیوتیک هم باکتریهای مفید را از بین میبریم و هم باکتریهای مضر. همه اینها بخاطر این است که ما از جسم خود آگاهی نداریم.
چاقی فقط برای پرخوری نیست، چاقی برای این است که ما بلد نیستیم چگونه غذا بخوریم ما باید چگونه غذا خوردن را یاد بگیریم. این یک قسمت خودشناسی است که ما اول باید خودمان را بشناسیم که این مربوط به صور آشکار بود و درصور پنهان هم اگر بخواهیم خودمان را بشناسیم، لازم نیست به رشتههای عرفان و خداشناسی و یوگا برویم و انرژیدرمانی که خیلی خطرناک است را پیش بگیریم. ما فقط با تزکیه و پالایش میتوانیم به دانایی برسیم و خودمان را بشناسیم. در این مسیر کلام خداوند خیلی به ما کمک میکند و ما باید از کلام خداوند الگو بگیریم. کلام خداوند به ما میگوید به مربی و رب خودت احترام بگذار.
انسان موجودی است که به خداوند و رب خودش ناسپاس است. زحمات پدر و مادر خودش را نادیده میگیرد و به آنها احترام نمیگذارد؛ مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند. عمل صالح عملی است که صلح آمیز است و با صلح همراه است؛ یعنی وقتی کسی از شما آدرسی میپرسد با صلح جواب بدهید و کسی که از شما انتقاد میکند در صلح با او باشید. عمل صالح را کسی انجام میدهد که در صلح و آرامش است. ما با برخودمان با جامعه با دوست و خانواده میتوانیم عمل صلحآمیز انجام دهیم. اینکه چگونه رفتار میکنیم، در طبیعت زباله نریزیم، به درختان و طبیعت ضرر و زیان نرسانیم که اینها همه قدمی دیگر برای خودشناسی هستند. ما باید آگاه باشیم که حتی نمیدانیم در چند جهان زندگی میکنیم.
نویسنده: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون چهارم)
تایپ: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون دوازدهم)
ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
47