جلسه نهم از دور هفتم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی تاکستان، ویژه مسافران و همسفران کنگره۶۰، با استادی راهنما مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر ولی و دبیری مسافر شهاب با دستور جلسه "ظرفیت و مسئولیت(قبله گم کردن،نق زدن و حاشیه)" پنجشنبه ۳۰ فروردینماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
بابت حضورم در نمایندگی ایران خیلی خوشحال هستم. تبریک میگویم به اعضاء و خدمتگزاران نمایندگی بابت ساختمان جدید، چون همت بالایی میطلبید و امیدوارم مثل نمایندگیهای استان قزوین این روند رو به رشد ادامهدار باشد. به همه خدمت گذاران و ایجنت دورِ قبل آقا عطا و ایجنت جدید آقا بهرام و بقیه دوستان چه در قسمت مسافران و همسفران خدا قوت میگویم. جا دارد یک خدا قوت دیگر و تبریک خدمت آقا کوروش بگویم که همه نمایندگیهای قزوین مدیون این بزرگمرد هستند و زحمت زیادی را متقبل شدند و این جایگاه و شرایطی که نمایندگیهای ما در استان قزوین دارند، به خاطر خدمتهای دیدبان محترم آقا کوروش است. تبریک بعدی به مناسبت سال نو و عید فطر است.
دستور جلسه ظرفیت و مسئولیت است که امیدوارم در کنار یکدیگر جلسه خوبی را داشته باشیم. یک سؤالی که همیشه در لژیون پیش میآمد این بود که چرا دستور جلسات کنگره هرسال تکرار میشوند؟ مثلاً در مدرسه یا دانشگاه یک درسی را پاس میکنیم و از آن عبور میکنیم، ولی در کنگره دستور جلسات مدام تکرار میشوند! این موضوع برای این است که دستور جلسات همیشه و در هر مقطع از سفر برای هرکسی آموزشهایی را به همراه دارد. بهعنوانمثال یک شخص ۵ سال است که در کنگره است و ۵ بار این دستور جلسه را گذرانده، قطعاً در سال ششم یکچیزی دستگیرش میشود که در این ۵ سال متوجه آن نبوده است.
هر شخصی به خود رجوع نماید، میبیند که در سفر اول حرف گوش میکند تا راه مصرف نکردن مواد را یاد بگیرد و به یک آموزش نسبی میرسد، دروغها کم شده و یک تزکیه و پالایشی در حد سفر اول انجام میشود و این مسیر ادامه میابد تا سفر دوم که نتیجهاش رهایی است. خب حالا در سفر دوم چهکاری انجام میشود!؟ در سفر اول دفترچه میبردم و راهنما مینوشت و در هر ۲۱ روز یک تغییراتی بود، حالا در سفر دوم آیا این تغییرات ادامه دارد یا من واقعاً همینطوری دارم میآیم و میروم و فقط سفر فیزیکی دارم؟
این دستور جلسه بهگونهای میخواهد به من بگوید که در هر شرایطی روی ظرفیت خود کار کنم و در مسیر آموزش، رشد و تعالی باشم. یک سفر اولی وقتی وارد کنگره میشود چقدر اوضاع ناآرامی دارد و چقدر در محیط کار و بیرون بههمریخته است، ولی بهمحض اینکه شروع به حرکت و درمان میکند این نظم و انضباط را از کنگره یاد میگیرد و باید در سایر شاخههای زندگی مثل کار و خانواده هم انتقال بدهد. قطعاً یک سفر اولی وقتی شروع میکند باید آن ظرفیت موردنظر در او ایجاد بشود.
خوب ما مسافران در مصرف، خودمان را علامه دهر میدانستیم و قطعاً هیچکسی را قبول نداشتیم جز خودمان. اگر یکوقت صحبتی میشد در هر زمینهای اظهارنظر میکردیم و خود را کارشناس دانسته و هیچکس را قبول نداشتیم، ولی وقتی در کنگره جلو میآییم متوجه میشویم که ایدلغافل، آنهایی که من میگفتم همه اشتباه بود و حالا باید دوباره یاد بگیرم و چیزهایی که ساخته بودم باید را فروریخته و مسیر درمان را یاد بگیریم.
• انسان زمانی میتواند در مسیر رشد قرار بگیرد که ظرفیت او در حال بالا رفتن باشد، که این افزایش باید در تمام مسائل زندگی باشد. قطعاً این ظرفیت و بالا رفتن به همین سادگی امکانپذیر نیست، بهطور مثال در نظر بگیرید به یک نفر که تازهوارد کنگره شده است مسئولیت مرزبانی یا کمک راهنمایی بدهیم، در این شرایط به قول آقای مهندس آنهایی که با تریاک آمدهاند همه با شیشه دوباره به خانههایشان بازمیگردند. ظرفیت با مثلث تفکر، تجربه و آموزش در ارتباط است که با دانایی به دست میآید و به همین راحتی نیست، ولی میتوان با تلاش، کوشش و پشتکاری که در کنگره هست و با آموزشهای کنگره آرامآرام و ذرهذره این ظرفیت بالا برد و به همان اندازه آدم میتواند مسئولیتهای بیشتری بگیرد.
قطعاً همه ما میدانیم که اگر به کسی مسئولیتی داده بشود که اندازه آن مسئولیت نباشد و یا ظرف وجودی او آنقدر نباشد بهاصطلاح میگوییم قبله گم کردن، یعنی شخص هدف اصلی خود را که همان مقصود و معبودش است گم میکند. البته در کنگره کم پیش میآید که شخص یادش برود که از چه جایگاهی به چه جایگاهی رسیده و چه کسانی در این راه کمکش کردهاند، البته ما کنگرهایها یکوقتهایی ممکن است یادمان برود که روز اول که به کنگره وارد شدیم، چه حالی داشتیم و خانوادههایمان چه شرایطی داشتند. جالب این است که بعد از مدتها میبینم که آن روزها یادمان رفته و از کنگره قدردانی نمیکنیم، آنوقت است که به بیراهه میرویم.
در ادامه دستور جلسه نق زدن و حاشیه آمده است. آنهایی که در مسیر هستند اصلاً هیچوقت امکان ندارد که نق بزنند و امکان ندارد که وارد حاشیه بشوند، این موضوعی که عرض کردم هم در کنگره و هم در درسومشق صدق میکند. بهطورکلی اگر من مسئولیتم را درست انجام بدهم وارد حاشیه و نق زدن نمیشوم، ولی در مقابل حاشیه رفتن، غر زدن و نق زدن دلیل بارزی است که شخص در مسیر نیست، حالا میخواهد سفر اولی باشد یا سفر دومی و یا در مسیر کار باشد یا زندگی. در مورد این دستور جلسه بسیار میتوان سخن گفت و در آخر عرض میکنم که ظرفیتمان را بالا ببریم. اگر میخواهیم در مسیر باشیم و رو به رشد حرکت کنیم حتماً باید سیدی نوشته و آموزشهای کنگره را کاربردی نماییم. ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
مرزبان کشیک: مسافر علی
تایپ: مسافر مصطفی لژیون نهم
تنظیم: همسفر پیمان
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
285