English Version
English

آرامش در زندگی زیر سایه‌ی بخشندگی است

آرامش در زندگی زیر سایه‌ی بخشندگی است

جلسه یازدهم از دوره دوم سری جلسات لژیون سردار نمایندگی یوسف آباد با استادی پهلوان علیرضا نگهبانی پهلوان مصطفی و دبیری مسافر امیرفرهنگ با دستور جلسه "دنور" در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۵ و ۴۵ دقیقه آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، ممنونم از شما عزیزان که این فرصت را به من دادید تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم.
خب دستور جلسه دنور هستش که البته همه ما می‌دانیم که دنور یا بخشنده چه کسی است. البته تمام کسانی که در لژیون سردار دنور هستند مطمئناً به فکر پهلوانی می‌باشند تا از دنوری عبور کنند. به این دلیل که ما آنقدر به کنگره بدهکار هستیم که هر چقدر به کنگره کمک کنیم چه از لحاظ جانی و چه از لحاظ مالی، باز هم انگار کاری نکرده‌ایم.

 


من اگر بخواهم از تجربه خودم در کنگره بگویم، ۴، ۵ سال اولی که در کنگره حضور داشتم هیچ متوجه نبودم در چه مکانی قرار دارم. زمانی که در سفر اول، سه ماه سفر بودم بدون اینکه با راهنمایم مشورت کنم برای گلریزان ۲۰۰ هزار تومان تعهد کردم که در زمان پرداخت آن اصلاً تمایلی به پرداخت نداشتم و نمی‌توانستم از آن پول، دل بکنم چون فکر می‌کردم که پول خودم را دارم دور می‌ریزم، و در نهایت هم به آن تعهد عمل نکردم و بعد از این همه سال هنوز که هنوزه از عدم پرداخت آن پول و عمل نکردن به آن تعهد بسیار پشیمانم.
به مرور زمان و رفته رفته که رو به جلو حرکت کردم، تازه مسیر برای من روشن شد و فهمیدم که کجا آمده‌ام و متوجه شدم، اینکه امروز، من در این مکان نشسته‌ام و سالم و سلامت هستم و در زندگی‌ام آرامش دارم تماماً از کنگره است.
من آنقدر به کنگره بدهی دارم که هر چقدر تلاش کنم و بدوم و پرداخت کنم باز هم بدهکارم. اینکه امروز به خانه می‌روم من می‌بینم که بچه‌هایم دور هم جمع شده‌اند و می‌گویند و می‌خندند برایم بسیار لذت بخش است. زمانی بود که فرزندان من همه جدا از هم بودند، دخترم یک سمت بود پسرم گوشه‌ای دیگر و همسرم هم در یک سمت دیگر، و اصلاً به من هیچ اهمیتی نمی‌دادند. امروز اگر خانواده‌ام کنار من هستند و یا دید دیگران نسبت به من تغییر کرده است و آن اعتبار از دست رفته من دارد، ذره ذره و به مرور برمی‌گردد، در واقع من کاری نکرده‌ام بلکه تمام این کارها را کنگره برای من کرده است و من فقط سعی کردم که حرف گوش بدهم.
من چند سال در لژیون سردار شرکت کردم، زمانی که یکی از هم لژیونی های من دنور شد پیش خودم گفتم عجب دلی دارد که ۵۰ میلیون تومان را کمک کرده به کنگره آن‌هم به صورت یکجا، بنابراین من هم سعی کردم این موضوع را در ذهن خودم تصویرسازی کنم تا بتوانم من هم همین کار را انجام بدهم، که به لطف خدا توانستم.


از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید از همه شما عزیزان متشکرم.
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .