English Version
English

حمایت نیروهای منفی

حمایت نیروهای منفی

هشتمین جلسه از دور اول لژیون هماهنگی خدمتگزاران کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی همسفر مجتبی، نگهبانی راهنمای محترم همسفر ماجد و دبیری موقت مرزبان محترم همسفر هادی، با دستور جلسه «شکل‌گیری نیروها (استاد امین)»، پنجشنبه 28 دی ۱۴۰۲ ساعت 12 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

در رابطه با سی‌دی شکل‌گیری نیروها، من چند روز پیش با آقا مهراد در مورد یک شخصی صحبت می‌کردم که من زندگینامه‌اش را از دید خودم داشتم نگاه می‌کردم؛ اصلاً در فیلم‌ها هم هم‌چنین چیزی وجود ندارد، خیلی حمایت می‌شود، در فراز و نشیب‌های زندگی جان سالم به در می‌برد.
من به آقا مهراد می‌گفتم که خدا خیلی هوای این شخص را دارد؛ آقا مهرداد فرمودند: نیروهای منفی هوای این شخص را دارند. یک‌مرتبه کل باورهای من جا‌به‌جا شد و بعد به خودم رجوع کردم.
گفتم: پس احتمالاً یکجاهایی نیروهای منفی هوای من را دارند. با توجه به این سی دی؛ وقتی نگاه می‌کنم خیلی بندها و خیلی تاریکی‌ها دارم و نشانه‌های زیادی هم دارد. قطعاً من این کارها را انجام می‌دهم که یک سری صفات منفی من مخفی بماند، یا یک سری بندهای من باز نشود.
نگاه که می‌کنم تمام نشانه‌هایی که آقا امین در این سی‌دی گفتند را من دارم. به‌طور مثال؛ سطح انرژی من که بالا باشد، یک سری توانایی‌ها که در من وجود دارند، ولی ضبط‌شده‌اند، به من برمی‌گردند. یک سری بندها وجود دارند. اینکه حالا من بخواهم بگویم: صرفاً چون سفر دومی شده‌ام و دو سال است که به کنگره می‌آیم رهاشده‌ام، این‌طور نیست. این تاریکی همچنان وجود دارد.
نکته خیلی جالب برای من مسئله ترس و استادی جلسه است. من واقعاً فکر می‌کنم از من ترسوتر وجود ندارد. حالا با توجه به بحثی که آقا امین فرمودند: به آن به شکل یک سرمایه نگاه کنیم. اگر بتوانم در این مسئله ثابت‌قدم باشم و این قضیه را رد کنم، احتمالاً شجاعت زیادی بعدازاین قضیه باشد که فعلاً به آن دست پیدا نکرده‌ام.
یکی از چیزهایی که این سی‌دی به من یادآوری کرد این بود که اصلاً بدانم کجای کار قرار دارم. من قبلاً تجربه‌های زیادی در زندگی‌ام کرده‌ام، خیلی جاهای مختلف شکست‌های مختلفی خورده‌ام و این را تجربه می‌کردم، آن را تجربه می‌کردم و می‌رفتم می‌دیدم.
الآن به خیلی‌ از آن‌ها که فکر می‌کنم، ترس به سراغم می‌آید. چیزی که این سی‌دی برای من داشت این بود که بدانم کجای کار هستم، زیاد خودم را سرزنش نکنم. نصف آن ترس‌هایی که من تجربه کردم نگه‌دارنده است.
بحث دیگری که می‌خواستم بکنم؛ نعمت‌هایی را می‌بینم که در زندگی‌ام وجود دارد و هر کس از بیرون زندگی‌ام را می‌بیند می‌گوید: مشکل تو چیست؟! ولی الآن با توجه به این سی‌دی متوجه شدم که آن توانایی و آن نیرو در من وجود ندارد که از نعمت‌ها بهره ببرم.
چیزی که همیشه پشت پرده تمام کارهای من هست و در رابطه با آن از بقیه هم بازخورد گرفتم؛ این است که کبر پشت زمینه تمام کارهایی است که من می‌کنم. واقعاً یکی از سی‌دی‌هایی که با یک‌بار گوش کردن آن زندگی‌ام به قبل و بعدازآن سی‌دی تبدیل شد سی‌دی کبر بود؛ البته باز هم آن کاری که باید بکند تا من به انسانی کامل تبدیل بشوم را نکرده است.
در مورد خدمت؛ چیزی که به این جلسه هم مربوط بشود این است که نگاه می‌کنم پیشنهادهای زیادی به من می‌شود. مثلاً با توجه به توانایی‌هایی که در این دو سال به وجود آمده یک سری پیشنهادهایی به من می‌شود، یک سری مسائل کاری و یک سری موقعیت‌ها به من داده می‌شود که خیلی هم زیاد هستند.
هرچه به پروسه راهنما شدن و امتحان راهنمایی نزدیک می‌شوم، می‌بینم خیلی چیزهایی که قبلاً نبود الآن دارد به من پیشنهاد می‌شود. اصلاً زندگی‌ام دارد به سمت گل‌وبلبل شدن سوق داده می‌شود. با توجه به گوشزدهای آقا مهراد حس می‌کنم این‌ها موقتی هستند تا من را از راهنما شدن بیندازد.

من ترجیح می‌دهم بدتر از این چیزی که هستم باشم، خواسته‌هایم را انجام ندهم تا فرآیند راهنما شدن را انجام بدهم. خیلی هم برای من سخت است چون واقعاً پیشنهاد‌ها برای من جذاب هستند.

تایپ و ویراستاری: همسفر فرزاد (لژیون اول)
تصویربردار: همسفر علی (لژیون مرزبانی)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .