English Version
English

سهم من یک صندلی نیست

سهم من یک صندلی نیست

چندی پیش یکی در لژیون ما گفت: «برای یک مادر خیلی سخت است که فرزندش مصرف‌کننده باشد چون فرزندش جلوی چشمش است و از گوشت و خون مادر است ولی برای یک کسی که همسرش مصرف‌کننده باشد و یا برای فرزندی که پدرش مصرف‌کننده باشد یا خواهری که برادرش مصرف‌کننده باشد این مسئله آن‌قدر سخت نیست و تحملش راحت‌تر است».

سعدی بزرگ می‌گوید:

"بنی‌آدم اعضای یکدیگرند                  که در آفرینش زیک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار          دگر عضوها را نماند قرار

توکز محنت دیگران بی‌غمی                نشاید که نامت نهند آدمی"

همه ما قطعاً از دیدن تقلاهای یک بیمار اعتیاد در تاریکی و ناامیدی و خماری به درد خواهیم آمد چون همه ما در آفرینش زیک گوهر هستیم.

من یک همسفرهستم؛ همسفر تمام فرزندان، پدران، همسرانی هستم که مصرف‌کننده هستند و در کنگره در حال سفر و درمان هستند و یا هنوز در مسیر کنگره قرار نگرفتند و بعدها به کنگره خواهند پیوست و شاید هرگز به اینجا نخواهند آمد. من کسی هستم که از دیدن انسان‌های دربند اعتیاد به خودم می‌پیچم من از درهم پیچیدن قامت انسانیت یک انسان به هم می‌ریزم من از خمودگی قامت یک جوان در تاریکی اعتیاد غرورم شکسته می‌شود.

من از ناامیدی و گرفتاری یک انسان در دنیایی که امید می‌تواند حیات‌بخش باشد به‌زانو درمی‌آییم. من چشم‌هایم از دیدن پسران، پدران و همسرانی که آواره و اسیر در دنیای غم‌انگیز اعتیاد هستند ملول و اشک‌بار است.

من فقط همسفر یک نفر نیستم من همسفر تمام مسافران و مصرف‌کنندگانی هستم که دربند اعتیاد گرفتار هستند و خواهان آزادی و رهایی هستند و می‌خواهند که به دنیای سلامتی و آزادی برگردند.

من تنها برای یک نفر اینجا نیستم و من اگر می‌خواستم فقط برای یک نفر اینجا باشم قطعاً فقط بر روی صندلی‌ها جایگاهم بود و می‌آمدم و می‌رفتم.

ولی جایگاهم در کنگره برای یک نفر نیست من به‌اندازه تک‌تک افرادی که آمده‌اند و خواهند آمد و به‌اندازه لحظه‌لحظه حس‌هایی که خراب هستند باید سهیم باشم. باید تلاش کنم.

من همسفری هستم که با قلمم می‌نویسم و خدمت می‌کنم. چون من در کنگره آموخته‌ام چون بنیان کنگره جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده بزرگوارشان این‌چنین الگوهایی هستند الگوهایی هستند که فراتر از سرزمین‌ها و ذهن‌ها و قلب‌ها هستند.

اینجا تنها جایی است که این‌گونه انسان‌ها را فارغ از مذهب،  نژاد، سن، موقعیت اجتماعی و اقتصادی با عدالت می‌پذیرند با آغوش باز کسانی را می‌پذیرد و باشکوه تمام بعد از یک سال دوباره به آغوش جامعه‌ای برمی‌گرداند که همان جامعه آن‌ها را طرد کرده بودند.

الحق که مفهوم عدالت و برابری در کنگره جاری است که اگر خلاف این بود این‌چنین بازخوردهای مثبت و نتیجه بخشی درزمینهٔ سلامتی و رهایی مصرف‌کنندگان اعتیاد را نداشت. کسی که به هر دلیلی  و با هر زمینه‌ای گرفتار مصرف مواد عادت آور و مخربی چون تریاک، شیشه، هروئین، حشیش، کوکائین، مشروبات الکلی و انواع و اقسام قرص‌های عادت آور و سیگار شده است و این‌گونه در مکانی مقدس و امن با عدالت و برابری به رهایی و درمان می‌رسند.

بنیان کنگره آقای مهندس دژاکام با عملکرد و حرف‌هایش جهانی فکر کردن و انسانی اندیشیدن را به ما می‌آموزد و ما هم شاگردان این مکتب هستیم تا رساندن پیام کنگره در جهت استفاده برابر همه بیماران اعتیاد در جهان  تلاش و خدمت کنیم.

پس قلب من جای یک نفر نیست و ذهن من برای یک نفر نمی‌اندیشد و سهم من یک صندلی نیست.

سهم من در کنگره فراتر از مکان‌ها، زمان‌ها و قلب‌هاست و من برای جهانی‌شدن دانش کنگره در جهت برابری و عدالت باید با قلمم تلاش کنم و از تمام توانمندیها و فرصت‌هایی که در پیش رویم است بهترین استفاده را داشته باشم تا بتوانم قدمی هرچند کوچک در این مسیر برداشته باشم.

من همسفر تمام مسافران و بیماران اعتیاد هستم چون اگر غیر ازین باشد خلاف ماهیت و فلسفه کنگره که همان عدالت و برابری است می‌باشد.

 

نوشته و ارسال : همسفر پریسا رهجوی کمک راهنما زهرا (لژیون پنجم)

همسفران نمایندگی ابوریحان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .