English Version
English

انسان ذاتا یک فرمانده است ...

انسان ذاتا یک فرمانده است ...

جلسه ششم از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگرۀ 60؛ نمایندگی زال‌پارس؛ با استادی کمک راهنما مسافر حمید ، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه "ازفرمانبرداری تا فرمان دهی" شنبه دوم مردادماه 1400 ساعت 16 آغاز به کار کرد

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر

خدا را شاکرم که بار دیگر در خدمت شما دوستان هستم  نسبت به دفعه قبل که به این مکان آمدم تعداد نفرات و فضا خیلی بزرگ‌تر شده است امیدوارم به‌زودی زال پارس تبدیل به شعبه شود و همسفران هم در اینجا حضورداشته باشند انشا الله با کمک هم و دفعه بعد که به اینجا آمدم در شعبه زال پارس خدمت کنم و این بی‌ربط به دستور جلسه: از فرمان‌برداری تا فرماندهی  نیست مسیری را به من نشان می‌دهد، این دستور جلسات که اگر می‌خواهی رها شوی، اگر می‌خواهی لژیون بشوی، اگر می‌خواهی لژیون تبدیل به نمایندگی بشود باید یک سیر و یک مسیر را طی بکنید در وادی پنجم به زیبایی اشاره می‌کند که تفکرمان باید از قوه به فعل دربیایند و جامه عمل بپوشانیم به تفکراتمان،  و تا زمانی که تصور بکنیم کاری را پیش نمی‌بریم و پله‌هایی را برای من مسافر مشخص می‌کند و وقتی وارد  دستور جلسه فرمان‌برداری تا فرماندهی  می‌شود به چه موضوعی اشاره می‌کند؟ و چه گرهایی را می‌خواهد برای من مسافر در صور آشکار و صور پنهان باز کند؟

و در این مسیر برای من مشخص می‌کند که برای رهایی و فرماندهی  جسم باید فرمان‌بردار خوبی باشم حالا چرا انسان باید فرمانده باشد؟  اگر به دنبال جواب بروید: چون انسان ذاتاً یک فرمانده است در شهر وجودی خودش،  در کتاب 60 درجه مثال جالبی می‌زند: همین جسم که در اختیار ما است به‌عنوان یک ماشین و یک ساختار در این کره‌ی خاکی برای ادامه حیات نیازمند این است که از آن استفاده کنم، این جسم دارای سلول‌ها و قسمت‌های مختلف است و اختیار این جسم و فرماندهی‌اش به دست من هست در صور پنهان هم به همین صورت هست نفس را تشبیه کردیم به یک شهر، عقل را به یک فرمانده و الی‌آخر اگر اختیار این فرماندهی به دست من باشد کمتر از یک پادشاهی و فرمانروایی نیست و می‌توانم هر موقع بخواهم، غذا بخورم، بخوابم، بیدار شوم، همه‌جا حضورداشته باشم و هیچ لذتی بالاتر از این نیست که من انسان هر کاری را بخواهم با اختیار خودم انجام دهم و توانایی انجام دادنش را داشته باشم.

با مصرف مواد مخدر و اعتیاد این اختیار از من گرفته‌شده است در اثر پیوند خوردن با نیروهای منفی و ورود به تاریکی وهم پیمان شدن با شیطان برای رسیدن به قدرت و لذت میل جنسی بیشتر و کار کردن بیشتر شریک شده بودم با نیروهای منفی، دیگر اختیار صد درصد این فرماندهی از من گرفته‌شده و الآن اگر بخواهم بخوابم یا هر کار دیگر انجام دهم باید اول نعشه باشم دیگر این قدرت و توانایی را ندارم که یک روز بدون مصرف مواد مخدر زندگی کنم. در صور پنهان هم درگیر انواع قضاوت‌ها، شرک، منیت، خیانت، دروغ، کبر و این بزرگ‌ترین محبت است که در اختیار من انسان قرار داده‌شده بود از من گرفته‌شده بود و این همان جهالت و ناآگاهی است و حالا اگر بخواهیم به فرماندهی برسیم باید برگردیم و به‌عنوان یک ره‌جو یا مسافر فرمان‌بردار خوبی باشیم و اگر تمام فرمان‌ها را درست انجام دادیم بعد ده یا یازده ماه کم‌کم این مسیر عکسش اتفاق میفتد و اگر برگردی از تاریکی به سمت روشنایی و امید داشته باشی که نیروهای الهی به کمکت می‌آیند قطعاً می‌توانیم آن فرماندهی در صور آشکار و پنهان که ازدست‌داده بودیم را دوباره به دست بگیریم. ممنون از این‌که با سکوتتان به صحبت‌های من گوش دادید.

بازدید مسافرحمید نماینده دیده بان محترم آقای صداقت ( جبران خسارت) ازکارگاه آموزشی زال پارس

پیام مرزبانی:

رعایت پروتکل های بهداشتی برای تمامی اعضاء الزامی می باشد

نگارش :مسافر دانیال
تصویربردار و تنظیم برای وبلاگ: مسافرحسن

 

باتشکرازمرزبان کشیک مسافرمصطفی و لژیون خدمت گذار(لژیون دوم)

کمک راهنما:مسافرابوالفضل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .