جلسه دهم از دوره سی و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه همسفران نمایندگی امین قم با استادی راهنما همسفر معصومه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من)» روز دوشنبه ۳ اردیبهشتماه ١۴٠٣ ساعت ١۶:٠٠ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدای خود را شاکر و سپاسگزار هستم که این توفیق را به بنده داد تا امروز در این جایگاه باشم تا آموزش بگیرم. از مرزبانان و ایجنت محترم تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم. اگر امروز حال درونی و بیرونی من خوب است همه را مدیون راهنمای عزیزم خانم مرضیه هستم و دست ایشان را میبوسم؛ امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشند. هفته راهنما را پیشاپیش تبریک و شادباش عرض میکنم، امیدوارم که هفته آینده جلسه خوبی داشته باشیم.
ما ۱۴ وادی داریم که راه درست زندگی کردن را به ما نشان میدهند. اگر بخواهیم آنها را کاربردی کنیم، مشکلات درونی و بیرونیمان را به راحتی میتوانیم از سر راه خود برداریم.
وادی اول که تفکر نام دارد، درست فکر کردن را به من آموخت و گفت باید به خیلی چیزها فکر کنی و وادی دوم میگوید: «هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» این وادی امید و آغازی تازه برای صلح و دوستی را نیز به ما داده است.
قبل از کنگره من همهچیز داشتم ولی داشتههایم را نمیدیدم؛ همیشه بر اعتیاد مسافرم تمرکز کرده بودم، روحیه بسیار ضعیفی داشتم و با کوچکترین صحبت به هم میریختم و ناسپاس خداوند بودم. شیطان همیشه به زیباترین شکل ممکن میآمد و حس امید را از من میگرفت، من تبدیل به انسانی مأیوس و ناامید شده بودم. همیشه دیگران را مقصر میدانستم، از خداوند گلایه داشتم که به کدامین گناه باید با یک مصرفکننده زندگی کنم؟ چرا باید همسر من یک مصرفکننده باشد؟ همیشه زندگیام را با دیگران مقایسه میکردم و با خودم میگفتم، خدایا! چرا من را خلق کردی؟ اگر قرار بود یا یک مصرفکننده زندگی کنم چرا مرا خلق کردی؟ ای کاش به دنیا نمیآمدم!
زمان گذشت و من وارد کنگره شدم و شروع به فراگرفتن آموزشها کردم. وادی اول گفت: معصومه! به خاطر تفکرات غلطی که داشتهای این همه مشکلات بر سر راهت قرارگرفته است. وادی دوم به من آموخت: هیچ انسانی بیهوده خلق نشده است، هرکسی برای یک مأموریتی آمده و یک هدفی دارد؛ اما متأسفانه من آن هدف را گمکرده بودم و نمیدانستم برای مأموریتی خلقشدهام.
این وادی به من گفت: با علم، دانش و آگاهی جایگاه خود را در هستی پیدا کن، آموزشها را فرابگیر و خدمت کن تا به تکامل برسی. عشق و محبت را توشه راهم کردم تا بتوانم با تفکر صحیح مشکلات زندگیام را حل کنم.
وقتی خداوند انسان را خلق کرد او را بر سر یک دوراهی قرار داد. اگر شخص بینا باشد آن چراغ را میبیند و به سمت آن حرکت میکند ولی اگر نابینا باشد به سمت ضد ارزشها میرود. اگر راهی برایش باز شد و آن نقطه نور را دید، باید به سمت آن حرکت کند، هر چقدر که حرکت کند آن نور بزرگتر میشود؛ یعنی از ضد ارزشها دور میشود. اصولاً انسان تاریکیها را تجربه میکند تا به عظمت روشناییها پی ببرد.
تأثیری که این وادی بر من گذاشت این بود که معصومه! بیهوده به این دنیا نیامدهای، از مشکلات نترس و ادامه بده؛ چراکه زندگی جریان دارد؛ قدر لحظهبهلحظه زندگی خود را بدان.
امیدوارم در کنگره ۶۰ مستدام باشم و خدمتگزار باقی بمانم. امیدوارم کسانی که راهشان را گمکردهاند، راه خود را پیدا کنند و از نیروی درونی خودشان استفاده کنند تا برسند به جایی که ازآنجا انشعاب یافتهاند.
در ادامه جلسه، مراسم تجلیل از همسفر مرضیه خدمتگزار قبلی سایت و معارفه همسفر زهرا به عنوان خدمتگزار جدید برگزار شد. ضمن عرض خداقوت به همسفر مرضیه، برای همسفر زهرا تداوم در مسیر آموزش و خدمت را از خداوند مهربان خواستاریم.
مرزبانان کشیک: همسفر نسرین و مسافر محمد
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول)
عکاس: همسفر نسرین، مرزبان خبری
ویراستار: همسفر زهرا، خدمتگزار سایت
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر رضوانه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1944