عبور از یخبندان اعتیاد

مسافر همسفر راضیه با بیش از ۱۵ سال تخریب شیره و تریاک وارد کنگره شد، ۱۱ ماه و ۱۱ روز با کمک راهنمایی آقای موسوی و کمک راهنمایی همسفر نفیسه سفر کردند و در حال حاضر ۵ سال و ۱۱ ماه است که آزاد و رها هستند.

همان‌طور که می‌دانید کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، کتب مادر کنگره 60 است و از آن تحت عنوان نقطه صفر کشف صورت‌مسئله اعتیاد نام‌برده شده است. مختصری در مورد شرح کتاب و اهمیت آن در آموزش‌های کنگره برای ما بگویید؟

درجه هوا در سردترین جای کره زمین ۴۹ درجه و در ارتفاعات نهایتاً ۲۰ درجه زیر صفر است و هیچ جنبنده‌ای توان مقابله با این میزان از سرما را ندارد مگر این‌که خداوند شرایط او را چنین آفریده باشد، در این میزان از سرما خون در رگ‌ها گردش همیشگی را ندارد، سرانگشتان دست‌وپا در درون دستکش و کفش یخ می‌زند، نفس کشیدن سخت‌تر می‌شود و هیچ حرکتی مقدور نیست ، اگر فرد با این درجه از سرما در ارتفاعات گم شود، سرگردانی و بلاتکلیفی هم به آن اضافه شده است و حس‌های منفی با تمام قوا به سمت او هجوم می‌آورند که کار تو تمام است، درنتیجه شخص باور می‌کند که من نمی‌توانم و می‌میرم،  با این توصیف نام کتابی که درزمینهٔ درمان اعتیاد توسط آقای مهندس نوشته‌شده؛ "عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر" نام دارد یعنی اعتیاد به سرمای ۶۰ درجه زیر صفر تشبیه شده و عبور از قطب جنوب به‌مراتب از عبور از سرمای اعتیاد راحت‌تر است. این کتاب راه و روش عبور از سرمای یخبندان اعتیاد را به ما می‌آموزد، همان‌طور که در سرمای چند درجه زیر صفر جسم انسان یخ می‌زند، فرد گرفتار اعتیاد نیز در اثر سرما جسم، روان و افکار و احساساتش دچار مشکل می‌شود و سیستم‌هایی که باعث طراوت و شادابی جسم می‌شود به‌درستی کار نمی‌کند و درواقع سیستم خمر بدن در اثر اعتیاد از کار می‌افتد و حرکت او در مقایسه با انسان معمولی دچار مشکل می‌شود و همان‌طور که اگر ماشین بنزین نداشته باشد نمی‌تواند حرکت کند، انسانی که سیستم خمرش در اثر اعتیاد دچار نقص شده، قادر به حرکت نیست و به همان صورت که در مواجهه با سرمای شدید کوهستان با امواج منفی روبه‌رو هستیم در اعتیاد هم با امواج منفی از قبیل "راه نجاتی برای من نیست، من با این مواد می‌میرم"، رو‌به‌رو هستیم. کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، مسیر حرکت و راه عبور از سرمای خردکننده اعتیاد را نشان می‌دهد ولی برای عبور از این مسیر " بَلَد راه" و "ابزار حرکت" نیاز است (راهنما و آموزش‌های کنگره) و غذایی که نیرو و توان حرکت به ما بدهد که در کنگره داروی "OT" به این منظور کشف‌شده است، این کتاب بر اساس تجربیات آقای مهندس دژاکام برای عبور از این سرما نوشته‌شده و مستندات این کتاب بر اساس تجربیات آقای مهندس و بیان صورت‌مسئله اعتیاد و باز کردن آن و صحبت‌ها و پیام‌ها و آموزش‌های اساتید ایشان است.

در کتاب 60 درجه برای توصیف دنیای درون یک شخص مصرف‌کننده از توصیف 60 درجه زیر صفر، استفاده‌شده است، مقداری در مورد این تعبیر آقای مهندس از درون شخص مصرف‌کننده برای ما بگویید؟

اوضاع یک مصرف‌کننده مواد مخدر دقیقاً همانند فردی است که از سرما یخ‌زده است، رگ‌های خونی، پوست و اندام‌ها منقبض می‌شود، بنابراین خون کمتری به اندام‌ها می‌رسد، خون سرد می‌شود و این سرما را به عمق بدن می‌برد، اگر سرما شدید شود آرام‌آرام آب درون سلول‌ها یخ می‌زند و موجب ترکیدن آن و مرگ فوری سلول می‌شود، با مرگ سلول خون در عروق خونی لخته شده و خون‌رسانی را مشکل‌تر می‌کند، کسانی که دچار سرمازدگی می‌شوند نوک انگشتان آنها سیاه و به عبارتی دچار فنومن رینود -Raynaud’s phenomenon- می‌شوند که از عوارض منقبض شدن عروق خونی و ترکیدن سلول‌هاست و دقیقاً نیکوتین موجود در سیگار هم می‌تواند عروق خونی را منقبض کند و ایجاد سرمازدگی کند، مواد مخدر، تخریبی فراتر ازآنچه در مورد سرمازدگی گفته شد بر روی بدن دارد، در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که از یک فرد سرمازده چه توقعی می‌توان داشت؟ مسلماً چنین فردی تاب و تحمل صحبت کردن ندارد، ما از بیماران مصرف‌کننده خود چه توقعی داریم؟ مسافری که خود درگیر ناتوانی‌هاست و با تمام وجود در حال مبارزه است‌، نمی‌تواند زمانی را برای پرداختن به من همسفر داشته باشد، مسافری که مورد هجوم امواج منفی است توان کمک به خانواده را برای مقابله با هجمه‌های افکار منفی، توقعات، نارضایتی‌ها و... ندارد.

از برداشت و احساس خود نسبت به اتومبیل قرمز در کتاب 60 درجه برای ما بگویید و این‌که آیا تابه‌حال خودتان را در آن اتومبیل فرض کرده‌اید؟

ما در زندگی دشواری‌ها و سراشیبی‌های بسیاری داریم و اگر خودمان را مانند ماشین قرمز فرض کنیم، باید بدانیم که چه موقع و کجا سرعت خود را کم نماییم، تابش نوری که در عکس وجود دارد را می‌توانیم نماد همین مشکلات زندگی بدانیم.

همان‌طور که می‌دانیم در کتاب 60 درجه از سه تکنیک متن، تصویر و موسیقی استفاده‌شده، از تأثیر این سه پارامتر در کنار هم در این کتاب برای خواننده آن برای ما بگویید و این‌که تصویر و موسیقی تا چه اندازه می‌تواند بر روی درک مخاطب از مطالب، تأثیر داشته باشد؟

اولین مرتبه که با این کتاب مواجه شدم، تنها از این جهت اشتیاق خواندن مطالب را داشتم که چگونه باید از این بن‌بستی که با آن روبه‌رو هستم خارج شوم؟ درنتیجه کتاب را تهیه کردم و به‌سرعت به سمت یک پارک که در همان حوالی بود رفتم و شروع به خواندن آن کردم، نزدیک به دو ساعت به دنبال روش درمان در کتاب بودم، در حین مطالعه بسیاری از مطالب را فاکتور می‌گرفتم که به اصل مطلب برسم، درنهایت به این نتیجه رسیدم که درمان نیاز به زمان دارد و برای درمان، خواست مسافر اولین شرط است که متأسفانه مسافر من آن زمان خواستار درمان نبود، در آن زمان در شب‌های طوفانی درگیر تلاطم‌ امواج بودم و شرایط به‌گونه‌ای بود که نمی‌دانستیم فردا چه خواهد شد، پس در اولین قدم می‌بایست با کم‌ترین خسارت و انحراف از شب و طوفان گذر می‌کردیم و بعد از آرام‌تر شدن اوضاع، مسیر را اصلاح می‌کردیم؛ مسیر ما شبیه به عبور از سراشیبی دره بود که در کتاب ۶۰ درجه می‌گوید: باید به‌قدری آهسته حرکت کنید که قندیل‌ها را حرکت ندهید، به عبارتی آسیب به حداقل برسد. تصاویر مربوط به ماشین قرمز، شیوه و راه و روش عبور از این یخبندان را به تصویر کشیده است و من بعد از شروع سفر قادر به درک این تصاویر شدم و اما راجع به موسیقی باید به سفر دوم برسیم که به لذت و درک آن پی ببریم، من گاهی کتاب را ورق می‌زنم و تصویر اسکی‌بازان را می‌بینم و با دیدن این تصویر، موسیقی رهایی در ذهنم نواخته می‌شود.

کتاب 60 درجه حاوی 14 تصویر از دنیای درون مصرف‌کننده است. کدام تصویر بر روی شما بیشترین تأثیر را گذاشته و بیشتر در ذهن شما ماندگار شده، در مورد علت این ارتباط تصویری در ذهن خودتان برای ما بگویید؟

تصویر شماره ۳ درخت پوسیده، بیشتر در ذهن من ماندگار است؛ زیرا در این تصویر نشان می‌دهد افراد با این‌که در یک‌جا و یک‌مکان وجود دارند، اما باز یک گروه از افراد اجازه می‌دهند موریانه‌ها در آنها ورود کنند و آنها را از بین ببرند، اما در مقابل آنها یک دسته دیگر از افراد اجازه ورود موریانه و حشرات را به خود نمی‌دهند، افرادی که موریانه وارد بدن آنها شده است، می‌توانند با تغییر افکار و اندیشه مجدداً جوانه بزنند و سر سبزی خود را به‌وسیله همان جوانه‌های در حال رشد پیدا نمایند.

در کتاب 60 درجه از سه تمثیل عبور از یخبندان، درخت پوسیده و دنیای درون استفاده‌شده که همگی مربوط به یک مسافر در حال سفر است. آیا تابه‌حال خودتان را در این شرایط فرض کرده‌اید؟

 بله من نیز بسیار احساس کرده‌ام که در مسیر یخبندانِ زندگی عبور می‌کنم چرا‌که زندگی باوجود همین یخبندان‌ها ادامه دارد، در تصویر درخت پوسیده؛ افراد بسیاری هستند که کم یا زیاد از درون پوسیده‌اند و تمثیل درخت پوسیده، همان ناآگاهی‌های ما در مورد نوع صحبت کردن و نوع برداشت ما از زندگی است، ما باید با جهان‌بینی بالا از این درخت پوسیده بیرون بیاییم و به درخت شاداب تبدیل شویم.

با توجه به تمثیل‌های کتاب 60 درجه، آیا گرفتن مفهوم و آموزش این تصاویر به شما در درک شرایط مسافرتان کمک کرده است، اگر تجربه‌ای دارید برای ما بگویید؟

تصویر ها در حقیقت تمثیلی از حال یک مصرف کننده است و اگر ما خوب دقت کنیم؛ به ترتیب، حالات درونی یک فرد مصرف کننده را درک خواهیم کرد و در عین حال مراحل بعدی برای ما قابل پیش بینی خواهد بود که در آخر، تصویر رهایی به نمایش گذاشته می‌شود که نشان رهایی و امید است.

به نظر شما اگر کسی کتاب 60 درجه را مطالعه کند و در ادامه شروع به خوددرمانی کند، امکان دارد که به درمان برسد؟ مهم‌ترین علت موفقیت آقای مهندس در درمان خودشان را با توجه به متن کتاب 60 درجه چه می‌دانید؟

اگر شخصی حتی هزار بار کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر را بخواند؛ نمی‌تواند تنهایی به درمان برسد، آقای مهندس علت درمان در کنگره60 را نظم و انضباط، درمان گروهی و تغییر دیدگاه یعنی جهان‌بینی می‌دانند.

تایپ: کمک راهنمای تازه واردین همسفر راضیه (لژیون چهارم)

ویراستاری: گروه سایت سلمان فارسی

نمایندگی همسفران سلمان فارسی