جلسه دوم از دوره دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ ويژه جشن همسفر نمایندگی امیرکبیر به استادی راهنمای تازه واردین همسفر سمیه ، نگهبانی همسفر فرزانه و دبیری راهنما همسفر بهاره با دستور جلسه «همسفر ،نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران» مورخ شنبه ۶ دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از ایجنت مرزبانان و نگهبانان تشکر میکنم. هفته همسفر را خدمت بنیان کنگره آقای مهندس و تمام کنگره، خانم آنی بزرگ و فرزندان عزیزشان که عزیزان تکتک ما هستند، تبریک و شادباش عرض میکنم. به تمامی همسران و مسافران تبریک و شادباش میگویم. انشاءالله این هفته برای همه خوش بگذرد، چه عزیزانی که هدیه میدهند و چه عزیزانی که هدیه میگیرند.
در رابطه با دستور جلسه امروز، به واژه همسفر فکر میکردم. اگر بخواهم در مورد یک واقعیت صحبت کنم، کنگره بدون همسفر میتواند به راهش ادامه بدهد، شاید کمی خشک و کمانرژی، اما بدون مسافر هیچ معنا و مفهومی ندارد. میخواهم بگویم که ما همسفران قدردان شما مسافران عزیز هستیم که خودتان پیشقدم شدهاید، پرچمدار شدید و در کنگره قرار گرفتید و اجازه دادید ما بیاییم و از آموزشها بهرهمند شویم تا با همدیگر مسیر را طی کنیم.
در جامعه، وقتی برخی صحبت میکنند، فاز روشنفکری به خود میگیرند؛ اینکه اعتیاد یک بیماری است و شخص مصرفکننده بیمار است. به شکل بیمارگونه به ایشان نگاه کنیم و کمک کنیم تا درمان شوند. اما چند درصدشان میتوانند؟ اگر درجه یک خانواده مصرفکننده باشد، آیا میتوانند عمیقاً محبت کنند و عشق بدهند؟ آیا میتوانند صبوری کنند؟ آیا میتوانند به عنوان یکی از اعضای خانواده او را بپذیرند؟ حالا بهتر است بگویم کسی که مصرفکننده است و کسی که در کنار یک مصرفکننده است، خودش تاریکیهای خاص خود را دارد و زندگی امروز یا گذشتههایی که با خود آورده، در این حلقه تاریکی خود را دارد. اعتیاد این تاریکی را شارژ میکند و حال او را بدتر میکند. کسی که در کنار مصرفکننده زندگی میکند، به گفته آقای مهندس و درک خودمان، حالش بدتر از مصرفکننده است. کسانی که در کنار مصرفکننده هستند، به دو دسته تقسیم میشوند؛ یکی کسانی که عصبانی هستند و برای حفظ بقا و خانواده به وسیله عصبانیتشان میخواهند کار را جمع کنند و دودش به چشم مسافران میرود، زیرا آرامش روانی و آسایش ندارند. دسته دوم کسانی هستند که خودخوری میکنند، درون خودشان میریزند و با خودشان جنگ میکنند و به بیرون بروز نمیدهند. این دسته هم بعداً دودش به چشم مسافران میرود، چراکه باید هزینه درمان بدهند. پس هر دو مورد سوخت هستند.
اما من همسفر هستم و به کنگره میآیم و با آموزشهای کنگره آشنا میشوم. حس و صفای اینجا را میبینم و انرژی اینجا را احساس میکنم. کمکم آرام میشوم. کمکم آن صلح درونی در من شکل میگیرد و آدرس خودم به خودم داده میشود. به ملموسترین شکل ممکن به من میگویند که تو عصبانی میشوی و قضاوت میکنی و به آرامی با خودم آشنا میشوم. وقتی با خودم آشنا میشوم، دیگر انگشت اتهام و مقصر بودن را از روی مسافر برمیدارم و کمکم دستم به جای اینکه در مقابل مسافرم باشد، در کنار او قرار میگیرد. به واسطه او، عشق بین ما دستان همدیگر را میگیرد و با دانشی که از کنگره یاد گرفتهایم، به مسیری متعادل و با سرعت حرکت میکنیم.
وقتی که شروع به خدمت میکنیم، چالشهای خود را در خدمت میبینیم و متوجه میشویم که کجای کارمان نقص دارد. همین باعث میشود در خانواده در مورد مسائل صحبت کنیم و به صحبتهایی که در سیدیها میشود و نکاتی که آقای امین و آقای مهندس میگویند، توجه کنیم. دیگر صحبتهای خانوادگی کمرنگ میشود و جای خود را به صحبتهای کنگره و مسائل مربوط به خودمان میدهد.
به هدف کنگره که انسجام خانواده است، برمیگردیم؛ پس همه این اتفاقات میافتد تا خانواده پا برجا باشد. انشاءالله در این هفته به همگی خوش بگذرد و من همسفر قدر مسافرم را بدانم و از صدقه سر مسافرم است که در اینجا حضور دارم.
تصاویر برگزاری جشن همسفر

.jpg)
(1).jpg)





.jpg)



.jpg)



.jpg)


عکاس: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
تایپیست: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امیرکبیر
- تعداد بازدید از این مطلب :
732