جلسه چهارم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره۶۰ ویژه جشن همسفر نمایندگی شمس به استادی ایجنت همسفر طاهره، نگهبانی راهنمای تازهواردین همسفر راضیه و دبیری راهنما همسفر نفیسه با دستور جلسه «هفته همسفر، نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران» روز شنبه ۶ دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
«خداوندا، دریا و آسمان و دشت، پوشیده از رقصندههای آسمانی است و روح ناآرام من خواستار رهایی است؛ نه از خلاصی، بلکه دیدار معشوق است. خداوندا، تنها تو را میستایم و تنها تو را ستایش میکنم، برای انجام این عمل عظیم شکر شکر شکر».
خداوند را شاکرم که یک بار دیگر توانستم جایگاه همسفری را داشته باشم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. انشاءالله که ارزش و مقام جایگاه همسفری را دانسته باشیم. اول میخواستم این جشن بزرگ را که یکی از اعیاد بزرگ کنگره۶۰ است و آقای مهندس خیلی به آن بها دادهاند تبریک بگویم. به خانواده آقای مهندس، خانم آنی بزرگ، استاد امین، خانم آنی کماندار و خانم شانی صمیمانه و از ته قلب تبریک میگویم که الگوهای بسیار خوبی برای تکتک ما بودند. سلامتی، بهروزی و بهترینها را برایشان آرزو میکنم و به تمام همسفران کنگره۶۰ تبریک صمیمانه میگویم. مخصوصاً به همسفران شعبه شمس که همیشه یار و یاور بودند.
صحبتهایم را میخواهم با پیام سفر اول شروع کنم، همسفر، تو بر مرکبی نشستهای که گرچه دیر به مقصد میرسی؛ اما سالم و کامیاب خواهی رسید؛ پس عجله نکن و در جای خود بنشین و تا مقصد به آنچه علاقه داری مشغول باش تا به کمک خودت و یاری همسفرانت به پایان نقطه برسی؛ اما بیاندیش، وقتی این سفر تمام شد، آنجا تو را پاداشی نیکو خواهد بود و آن پاداش بند عشقی است که بین تو و قدرت مطلق الله برقرار خواهد گردید».
وقتی واژه همسفر به گوش ما میخورد، بیشتر یاد آن زمانی میافتیم که در ماشین کنار مسافر نشستهایم و از مناظر اطراف لذت میبریم. حالا درختی، آبی، دریاچهای یا رودی باشد که الان خیلی کم شده، هر از گاهی یک چای گرمی، لقمه نانی و میوهای دست مسافر میدهیم و هر دو در کنار هم لذت ببریم؛ اما همسفران کنگره۶۰ کارشان و عملکردشان فراتر از اینها است؛ همسفر کسی است که در کنگره۶۰ کنار بیماری که شاید ناخواسته به طرف مواد مخدر و افیونی کشیده شده و هم جسم خودش را خراب کرده، هم از لحاظ روانی دچار مشکل شده است، هم به خودش و جسمش آسیب رسانده و هم اطرافیانش را دچار آسیب، آزار و اذیت کرده است.
شاید بگوییم که همسفر سنگ زیرین آسیاب است؛ یعنی با تمام این سختیهایی که به او وارد شده است؛ باید بداند که چه کار کند تا زندگیاش را سر پا نگه دارد. آرامش و آسایش را به زندگیاش برگرداند، با اینکه میداند مسافرش بیمار است و خیلی از کارهایش ناخواسته است. بعد از اینکه حالش سر جایش میآید پشیمان میشود، این بیمار درد و رنجی دارد که ناگفته است و شمایی که همسفرش هستی و با او زندگی میکنی، حال به عنوان همسر، خواهر یا مادر؛ باید درکش بکنی. الان که در حال کم کردن پله است، وارد کنگره شده و خواسته دارد که حرکت کند، ما کمک حالش باشیم. با غر زدنها و گیر دادنهایمان اینطور نشود که سد راهشان بشویم.
خیلی از مسافرها میگویند که مادرم یا همسرم باعث میشوند که من دوباره برگشت بخورم. این را ما آموزش میگیریم. شاید قبلاً بلد نبودیم، خیلی عصبانی میشدیم، وقتی مسافر میخواست چیزی بگوید ما بیشتر شلوغ کاری میکردیم. همسفر دچار آسیب خیلی شدیدی است. آقای مهندس هم میگویند کسانی که با مصرفکننده زندگی میکنند خودشان هم بیمار جسمی و هم بیمار روحی هستند؛ پس کنگره به ما یاد داد مسیر سبزی آقای مهندس برای ما پهن کردهاند که آموزشها به ما کمک کند چگونه رفتار کنیم. اصلاً همسفر یعنی چی و چه کار باید بکنیم؟ یا مثل قبل تا کوچکترین مشکلی دیدیم به هم بریزیم، دوباره بخواهیم سر و صدا کنیم یا مسافری که در حال سفر است و دارو مصرف میکند را دچار آشوب کنیم و به هم بریزیم؟
مسافر اگر حالش خراب است، دارو مصرف میکند؛ ولی من و شما دارو مصرف نمیکنیم؛ بلکه باید عشق با آنها رفتار کنیم. همسفر وادی چهاردهم را نخوانده و نشنیده است؛ اما با محبت و عشق از همان اول و قبل از اینکه وارد کنگره شود با مسافر روبهرو شده و با مسافر حرکت کرده است. همسفر هم به نوعی تاریکیها را تجربه کرده، به نوعی میگوییم مصرفکننده بوده؛ ولی با دیدن حال خراب مسافرش شاید شب تا صبح نخوابیده، شاید آنقدر اشک ریخته و ناله کرده است که خدایا فقط به او سلامتی بده. هیچ همسفری بد مسافرش را نمیخواهد، این را به شما آقایان مسافر قول میدهم. چه مادر و چه همسر، همیشه بهترین را برای او خواسته و همیشه خواسته کمک حال او باشد.
اگر که به کنگره آمده، آموزش دیده و وقت گذاشته بچهها را همراه خودش در سرما و گرما آورده؛ فقط به خاطر این است که شما به سلامتی برسید و خانهاش آرامش داشته باشد. میدانیم که اعتیاد مثل بمبی است که وقتی منفجر میشود ترکشهایش به تمام اطراف پاشیده میشود و تمام افراد خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد و میدانیم که گاهی اوقات ترکشهای بیشتری به همسفر برخورد میکند؛ پس اینجاست که باید بگوییم همسفر یک اسوه و یک الگو است. الگوی آرامش، آسایش و صبوری است. با صبوری خیلی کارها روی روال میافتد، خیلی مسافرها حالشان بهتر میشود و میبینی مسافری که حالش خوب است و اگر از او بپرسیم میگوید همسفر خوبی دارم.
انشاءالله که همه همسفرها در درجه اول حالشان از لحاظ روحی و جسمی عالی باشد تا بتوانند خانهای که در امن و امان است فراهم کنند تا مسافران عزیز به راحتی بتوانند از پس این تاریکی که خودشان تصمیم گرفتند حالا به سمت روشنایی بروند، حرکت کنند و در کنار هم بهترینها را داشته باشند. انشاءالله که مسافران هم بتوانند در این روز عزیز از همسران عزیزشان کمال قدردانی را داشته باشند. این را ما میدانیم که هر کسی بتواند از مخلوق خدا خوب تشکر کند، مطمئناً از خود خدا هم میتواند بهترین تشکرها را داشته باشد. به امید اینکه همه ما بهترینها را داشته باشیم و بهترین روزگار شامل حال همه شما باشد.
تصاویری از برگزاری جشن همسفر




.jpeg)






















مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
تایپیست: همسفر ربابه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون یازدهم)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون اول) و همسفر شراره رهجوی راهنما همسفر بهناز (لژیون دوازدهم)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر معصومه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
306