جلسه دهم از دوره شصت و سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پروین اعتصامی اراک به استادی اسیستانت همسفر منصوره، نگهبانی راهنما همسفر شیما و دبیری همسفر صغری با دستور جلسه «وادی یازدهم، چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.» در روز دوشنبه ۱ دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که توفیق حضور در جمع شما را روزی بنده کرد، از آقای مهندس بسیار سپاسگزارم که علمشان را در اختیار تکتک ما قرار دادند تا هنر زندگی کردن را یاد بگیریم و به راحتی کنار هم جمع شویم و آموزش بگیریم و به حال خوب دست پیدا کنیم و این حال خوب را به اطرافیان و خانواده بیرون از کنگره انتقال بدهیم. خب روز اول فصل زمستان را به همه شما تبریک میگویم امیدوارم شب گذشته، شب خوبی را گذرانده باشید و از فرصت کنار هم بودن لذت برده باشید. هر چند میدانم این امر برای افراد کنگره و آموزشها به لطف آقای مهندس امری آسان است. تشکر میکنم از راهنمای لژیون خدمت امروز همسفر مریم، ایجنت و مرزبانان که این فرصت را در اختیار بنده گذاشتند تا بتوانم در این جایگاه بنشینم و انشاءالله حق مطلب را ادا کنم و یک جلسه پر باری را با هم بگذرانیم.
در مورد دستور جلسه این هفته که وادی یازدهم است باید بگویم همانطور که میدانید وادیها یکی از منابع مهم آموزشی در کنگره۶۰ هستند، 10 وادی که پشت سر گذاشتهایم مضمون آنها شناخت، تغییر و حرکت است؛ اگر دقت بکنید میبینید که وادیها میخواهند آدرس خودمان را به خودمان برگردانند و خودمان را به خودمان مواجه کنند در واقع مثل یک ابزار میمانند تا خودمان را در یک مسیر افکار، اندیشه، گفتار و کردارمان را تغییر بدهیم.
وادی یازدهم هم همینطور است، تیتر وادی میگوید، چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. اگر همان ابتدا تیتر وادی را دقت کرده باشید یک کلید واژه میدهد که چشمهای که جوشان باشد و رودی که خروشان باشد به کجا میرسد؟ به بحر، خب این به من نشان میدهد که انسان هم اگر جاری و در حرکت باشد، قطعاٌ به آرامش میرسد منتها به شرط اینکه در مسیر درست حرکت کند، حرکتش حرکت سازنده و سالمی باشد تا بتواند این کار را انجام بدهد.
ابتدای وادی یک پیامی است که اشاره شده به پایه اصلی جهان و جهانیان و تحولات انسانی که همان اضداد است پیام این جور شروع شده است، وقتی که روشنایی آبستن تاریکی بود، این میخواهد به من چه بگوید؟ میخواهد بگوید: جهان و هستی بر مبنای اضداد است؛ یعنی در جهان هم نور و هم تاریکی است، هم نیروی منفی و هم نیروی مثبت است، هم القاء و الهام تقوا است و هم فسق و فجور است، هم ضد ارزش و هم ارزش است و این انسان است که به واسطه اختیاری که خداوند به او داده مختار است راهش را انتخاب کند و یک مسیر را برای خودش انتخاب کند.
خب همه ما به خاطر این که سالها درگیر شرایطی بودیم و این باعث شده که ناخودآگاه و ناخواسته وارد ترس، اضطراب، کینه و نفرت شویم؛ اما این وادی دارد به ما یاد میدهد اینها نکاتی تکمیل کننده برای ما هستند، این رنج و سختیها جزو نیروهای تکمیلی هستی به حساب میآیند. یک جملهای از استاد امین همیشه در ذهن من است که میگوید؛ رنج مادر شادیها است؛ یعنی این رنج است که انسان برود و جویای مشکلش شود، انسان خودش را درگیر کند و راهحلی برای مشکلش پیدا کند، این رنج برای انسان است که برود آموزش ببینند و استاد انتخاب کند، رنج است که افراد گوش بدهند و بپذیرند و همین شنیدن و پذیرفتن و گوشدادن باعث میشود شخص دانش و آگاهی آن بالا برود.
وقتی دانش و آگاهی فرد بالا رفت میتواند قوانین را بپذیرد و قوانین و فرمانها را اجرا کند، وقتی این کار را کرد قطعاً در مسیر تزکیه و پالایش قرار میگیرد؛ یعنی تغییر صفت در خودش به وجود میآورد که بعد میتواند تبدیل شود، تبدیل به یک چشمه جوشان شود که اتفاقا در این وادی به آن اشاره شده که انسان را به چشمه جوشان تشبیه کرده است؛ همانطور یک چشمه جوشان بخواهد جوشش داشته باشد؛ باید منبع آب ذخیره شده داشته باشد و یک اختلاف پتانسیل در دهانه ورودی چشمه باشد، انسان هم همین طور است، برای اینکه جوشش داشته باشد و به حرکت در بیاید؛ باید یک سری آموزش و دانایی کسب کند و این آموزشها را هر مسافر و همسفری میتواند در کنگره به راحتی به دست بیاورد، همان علم جهانبینی که ما داریم فرا میگیریم، خودمان است و جایگاه خود را میشناسیم، همان صبر و محبت بلاعوض که در کنگره آموزش گرفتیم، همان منابع میشود که ما به جوشش در بیاییم، پس قطعاً اگر آموزش نباشد چشمهای هم وجود ندارد.
اختلاف پتانسیل هم در کنگره همان جایگاهی است که هر کدام میتوانیم در خودمان به وجود بیاوریم، یک سفر اولی چگونه میتواند در خودش تغییر جایگاه به وجود بیاورد؟ وقتی که آموزشهای لژیون را به کار میگیرد قطعاً میتواند تغییر جایگاه برای خودش بیاورد، وقتی یک سفر اولی یاد میگیرد دوربین را از سمت مسافرش بردارد و به سمت خودش بگذارد این یعنی تغییر جایگاه پیدا کرده است. وقتی به جای غرزدن یاد میگیرد آگاهی کسب کند؛ یعنی برای خودش تغییر جایگاه به وجود میآورد و نکات خیلی ریز دیگر که همین نکات ریز ممکن باعث کسب انرژی شود و تغییر جایگاه بدهد.
کسی که وارد سفر دوم میشود و به رهایی رسیده است میتواند با یک صندلی جابهجا کردن، آبدارخانه خدمت کردن و جارو کردن سالن برای خودش این تغییر جایگاه را به وجود بیاورد. همین طور هر کس پلهپله برای خودش تغییر جایگاه و اختلاف پتانسیل را به وجود بیاورد، یک راهنما هم همین طور است وقتی در لژیون آموزش میبینند و آموزش را به رهجوهای خودش میدهد، همراه یک رهجو که دارد سفر میکند. همین بالا و پایین رفتنها باعث میشود راهنما انرژی بگیرد و به کار خودش ادامه بدهد و انرژی بیشتری برای ادامه خدمت داشته باشد، وقتی رهجو را برای رهایی میبرد همان حس تغییر جایگاه در او ایجاد میشود و به حال خوش دست پیدا میکند.
این وسط یک نکته است، باید حواسمان باشد همانطور که ما با حرکتها، تغییر جایگاه میتوانیم بدهیم و خودمان را بالا بکشیم و حالمان را خوب کنیم، ممکن است انرژی به سمت پایین هم برای ما وجود داشته باشد؛ اگر بخواهم مثالی بزنم، کسی خدمتی میگیرد و خدایی نکرده از آن خدمت سو استفاده میکند و به قول معروف قانون را بپیچاند و دور بزند، خدمتگزاری که خدمتی را میگیرد و صد خودش را برای آن خدمت نمیگذارد یا خدایی نکرده حرمتها را زیر پا میگذارد؛ اگر بخواهم مثالی بزنم، راهنمایی که 4 سال خدمت میکند. وقتی میگویند الان چهار سالت تمام شده و باید خدمت را تحویل بدهی خدایی نکرده یک راهنما بخواهد از این قانون تبعیت نکند و اجرا نکند، شاید ماندنش در آن لژیون برای خودش انرژی داشته باشد؛ ولی آن انرژی در ادامه تخریب کننده است؛ ولی در عوض آن راهنما وقتی 4 سالش تمام میشود، بگوید همانطور که مسیر برای من فراهم بود من خدمت کردم، حالا من هم میروم کنار و مسیر را برای دیگر راهنمایان باز میکنم، همین باعث رشد و جهش آن راهنما میشود، باعث میشود آن راهنما خودش را آماده کند برای جایگاه بعدی باز میگویند، عملکرد امروز ما جایگاه فردای ما را مشخص میکند و این قضیه مهم است که انرژی مثبت و منفی هر دو وجود دارند.
آخر صحبتهایم اشاره کنم، در این وادی یک هشدار برای همه افراد دارد گفته اگر فقط دریافت کننده باشیم و پرداختی نداشته باشیم تبدیل به گنداب میشویم. انسانهایی که چیزی را آموزش میگیرند و میتوانند آن را عملیاتی و اجرایی بکنند قطعاً مثل یک رودی میمانند که موانع و سختیها را پشت سر میگذارد و از سنگلاخها میگذرد و به بحر و اقیانوس میرسد؛ پس من همسفر هم مصداق باارزش را در لژیون سردار شنیدیم، در کنگره و خدمتگزاران دیدیم، کسانی که چیزی دریافت کردند، فقط به فکر خودشان و خانواده خود نبودند و با هر سختی و مشقتی که شده از جان، مال و پولشان گذشتند و اینجا آمدن خدمت کردند و چراغ کنگره را روشن نگه داشتند، اینها قطعاً نه تنها حال خودشان را خوب نگه میدارند؛ بلکه تبدیل میشوند به چشمهای جوشان و زلالی که دیگران را از خودشان سیراب میکنند و این مهمترین مسئله در وادی یازدهم است که ما هر چه دریافت میکنیم بهای حال خوشمان را باز پرداخت داشته باشیم و تبدیل شویم، نه اینکه خدایی نکرده تبدیل به کویر خشک و بیابانی بشویم امیدوارم که همه ما بتوانیم به کمک این وادی، با حرکتی آرام با تغییر جایگاه و باز پرداخت درست بتوانیم به بحر و اقیانوس و آرامش برسیم.
در ادامه به پاس چهار سال خدمت خالصانه و صادقانه مراسم تقدیر از راهنما همسفر مریم با حضور اسیستانت همسفر منصوره و همه اعضاء نمایندگی باشور فروان برگزار شد. از طرف همه اعضاء نمایندگی پروین اعتصامی برای این عزیز در ادامه راه موفقیت و سربلندی آرزومندیم.




مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر ولی
تایپیست: راهنمای تازهواردین همسفر زهرا
عکاس: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون ششم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
189