هفتمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی_ خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی بنفشه شیروان با استادی مسافر اعظم، نگهبانی مسافر فاطمه و دبیری مسافر فائزه با دستور جلسه «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» در روز چهارشنبه ۲۶ آذر ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، اعظم هستم، یک مسافر.
بسیار خوشحال هستم که امروز در کنار شما عزیزان حضور دارم. از راهنمای عزیزم، خانم مریم، کمال تشکر را دارم که اجازه دادند امروز در این جایگاه حضور داشته باشم.
دستور جلسه امروز عنوانش است: «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی کنیم؟» هفته گذشته، روز مادر را داشتیم؛ این روز را به تمام مادران تبریک عرض میکنم و از همینجا از همه مادران سرزمینم، همچنین مادر خودم و مادرانی که در این مکان حضور دارند، کمال تشکر را دارم. انشاءالله توانسته باشیم قدردان و سپاسگذار زحمات آنها باشیم. معنای واژه قدردانی، «تشکر کردن، قدردان بودن» است. قدردانی کردن مانند یک مثلث است؛ یعنی از سه طریق میتوان قدردانی کرد: قلباً، زباناً و عملاً.
وقتی میخواهیم از یک نفر تشکر کنیم و قدردان تلاش و زحماتی که برای ما کشیده شده باشیم، باید سه ضلع این مثلث را به تعادل برسانیم. بنابراین، من باید سعی کنم قدردان و شکرگزار باشم و بدانم زمانی که شخصی به من محبت داشته و خدمتی برای من انجام داده، شکرگزار باشم و از او تشکر کنم.
اگر آقای مهندس این راهی را که رفتند ادامه نمیدادند، من هنوز در خانهام در حال مصرف بودم؛ ولی ایشان این کار را نکردند و در این راه استوار ماندند و کنگره ۶۰ را راهاندازی کردند و در ادامه، من که واقعاً سر در گم بودم و نمیدانستم به کجا پناه ببرم، این مکان مقدس را پیدا کردم و به حال خوش رسیدم. همیشه شکرگزار خداوند، جناب مهندس و همچنین راهنماها هستم که توانستم با آمدن به کنگره حال خوش را پیدا کنم. به نظر من، بهترین قدردانی خدمت کردن است. امروز اگر من اینجا حضور دارم، باید بهای خسارتی را که در سالهای گذشته با تخریب خود وارد کردهام، پرداخت کنم.
بنابراین، من با خدمت کردن، رعایت حرمتها و قوانین، حمایت از جلسات، احترام به تمام خدمتگزاران قدردانی خود را به جا میآورم. همه ما در یک مکان هستیم، کنار هم مینشینیم، آموزش میگیریم و اینها همه برای ما برابر و یکسان است. من باید قدردان این مکان باشم. زمانی که کمک مالی به کنگره میکنم، این کمک باعث رشد من میشود و در ادامه موجب میشود که کنگره پا برجا بماند و مادری مانند خود من، در یک شهر دورافتاده، بتواند به درمان برسد.
من، به عنوان مسافر، باید قدر کنگره ۶۰ را بدانم و از خداوند مهربان تشکر کنم که من مصرفکننده شدم و به واسطه آن وارد کنگره شدم. من که ناآگاه بودم، در جهل و نادانی و در اعماق تاریکیها بودم و تصور میکردم تا آخر مصرفکننده میمانم. در خانه به کارهایم میرسیدم، اما نمیدانستم جسم من از درون دچار تخریب شده است.
با آمدن به کنگره، جسم، روان و جهانبینی خود را به تعادل رساندم. کنگره مکانی بود که باعث شد من تغییر کنم و به انسانی دیگر تبدیل شوم؛ از یک نقطه به نقطهای دیگر برسم. این را به من یاد داد که وقتی خواسته و هدفی داشته باشم، صددرصد به آن هدف میرسم.
آقای مهندس همیشه میگویند: «معجزه حیات، خود حیات است.» یعنی تو اینجا زنده میشوی و با زنده شدن تو، چند نفر دیگر هم زنده میشوند. بنابراین من باید قدردان باشم، شکرگزار باشم و قدر این مکان را بدانم. خیلی از کسانی که درگیر اعتیاد هستند، مخصوصاً مادران، نمیدانند که چنین مکانی وجود دارد که بهترین روش درمان و بهترین آموزشها را به صورت رایگان ارائه میدهد.
تایپ: مسافر فائزه – لژیون یکم – نمایندگی بنفشه شیروان
ویرایش: راهنما مسافر مریم – نمایندگی بنفشه شیروان
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
23