ریشه قدردانی قدر است

پنجمین جلسه از دور هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی آزادشهر ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنما مسافر حسین، نگهبانی مسافر عبدالرحمان، دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه «چگونه در کنگره 60 قدردانی کنیم؟» پنج‌شنبه 27  آذر ۱۴۰۴ راس ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد :
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
خدا را شکر می‌کنم که یک بار دیگر در جمع شما دوستان با محبت حضوردارم. از نگهبان ،دبیرجلسه وتمامی خدمت گزاران کنگره نمایندگی آزادشهر سپاس‌گزارم که یک‌بار دیگر به بنده اجازه نشستن در این جایگاه را دادند. به اندازه خودم و به اندازه ظرفیت خودم آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز ما دوبخش می‌باشد یک بخش آن که دستور جلسه هفتگی است و بخش دوم دستور جلسه تولد دوتا از عزیزانی که الان در جمع ما نشستند و حضور دارند، راهنمای محترم آقا محمد و آقا کاکا عزیز که به رسم کنگره از آن‌ها درخواست می‌کنم که در جای خودشان بایستند و دوستان با این عزیزان بیشتر آشنا شوند و تشویق کنند.

چون امروز ترافیک جلسه بالاست سخنانم را خیلی کوتاه خدمت شما عزیزان عرض می‌کنم قبل از این‌که وارد دستور جلسه شوم جا دارد رهایی آقا منصور عزیز را به ایشان و خانواده محترم و راهنمای محترم ایشان تبریک عرض کنم چون هفته پیش غیبت داشتم در جلسه وظیفه کوچک خودم می‌دانم که به این عزیز تبریک بگویم و رهایی‌های دیگر آقا عبدالله و آقا کاکا و آقا یوسف را به این عزیزان تبریک می‌گویم و امیدوارم این عزیزان در مسیر کنگره مستدام باشند در خصوص دستور جلسه این هفته قدردانی کردن در کنگره، ریشه قدردانی قدر است همه ما می‌دانیم معنی لغوی همان اندازه بیاد وقتی با خودم فکر می‌کنم.

شاید خیلی وقت‌ها خطاهای ما انسان‌ها به آن جهت باشد که اندازه خیلی چیزها را به درستی شاید درک نکنیم وقتی اندازه چیزی را به درستی درک نکنیم قطعاً آن مسئولیت را به درستی نمی‌توانیم انجام بدهیم. در مسیر با خودم فکر می‌کردم که چطور در کنگره باید قدردانی بکنیم خب یک سوال برای من پیش آمد که کنگره چه کاری برای من کرده که بخواهم قدردانی بکنم درکل همه انسان‌هایی که به من خدمت کردن چه خدمتی کردند و وظیفه من در قبال آنها چه چیزی می‌تواند باشد خوب جدا از درمان اعتیاد در مورد خودم صحبت می‌کنم خاطرات زیادی جلوی چشمم رقم خورده، رژه رفته، خوشحالم از همه‌شان این را به جدیت می‌گویم بزرگترین آموزش من درکنگره این بوده که هر چقدر شرایط سخت‌تر می‌شود.

برای من حسین آموزش قطعا بیشتر می‌شود و ظرفیت من را بالاتر می‌برد و از این بابت خدا را شکر می‌کنم و خیلی مسائل ریز و درشتی بود که در زندگی خیلی به راحتی ما را  به هم می‌ریخت اما الان شاید بزرگترین مشکل‌ها هم نتواند خیلی ذهن ما را درگیر کند این را به تجربه دارم عرض می‌کنم واقعا همین‌طور است یک وقت‌هایی جاهایی در محل کار صحبت می‌شود شاید از عمق قضیه اطلاع نداشته باشند و شما را آدم بی خیالی فرض کنند اما شاید از صور پنهان قضیه اطلاع نداشته باشند و به آن‌ها حق هم می‌دهم ولی آرامشی که شامل حال بچه‌های کنگره  شده است قطعا ریشه در علم و دانایی و دانش کنگره داره و چون ما می‌دانیم درچه مسیری قدم برمی‌داریم و قرار است چه کار کنیم مطمئناً خیلی از مسائل شاید دیگر برای ما آنقدر حایز اهمیت نباشد چون هدف بزرگتری را بچه‌های کنگره دارند دنبال می‌کنند و قدردانی کردن در کنگره هم مراحل خاص خودش را دارد هفته بعد هفته همسفر را داریم و ما باید قدردان همسفران خود باشیم.

در ادامه جشن یکسال رهایی راهنما مسافر محمد و مسافر کاکا:

آرزوی راهنما مسافر محمد:
من هم به رسم کنگره یک آرزو را در قلبم نگه می‌دارم و آرزوی دومم این است که، آن‌هایی که آخر کارگاه آموزشی در کنگره هر دعایی می‌کنند به آرزوی‌شان برسند.

خلاصه سخنان راهنمای تازه‌واردین مسافر محمد: 
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛ آخرین آنتی‌ایکس تریاک ، روش درمان دی اس تی؛ داروی درمان اوتی؛ مدت 10 ماه و 14 روز با راهنمایی حسین آقا سفر کردم. رهایی از بند مواد 1 سال و 4ماه و 10 روز؛ در ضمن یک سفر سیگار داشتم با راهنمایی علی آقا 10 ماه و 6 روز سفر کردم؛ رهایی از بند نیکوتین 1سال و 1 ماه و 6 روز ورزش در کنگره فوتبال.

شکر شکر شکر؛ اول از همه خدا را شکر می‌کنم و همچنین از جناب آقای مهندس و راهنمای عزیزم حسین آقا با آموزش‌هایی که به من دادند و مسیر کنگره را به من نشان دادند از مرزبان دوره قبل آقا هادی تشکر می‌کنم اگر آقا هادی این مسیر رو به من نشان نمی‌داد معلوم نبود الان من کجا بودم، و چه حال و روزی داشتم هفته، هفته قدردانی است جا دارد از راهنمای درمان دی اس تی خودم حسین آقا و همچنین از راهنمای درمان ویلیام علی آقا که جاشان خالیه این‌جا تشکر کنم و همچنین راهنمای همسفرم خانم فاطمه که واقعا تو این دو سالی که توی این مسیر بودیم برایر همسفرم خیلی زحمت کشیدند و از حسین آقا بگویم که اول از پارک شروع شد ،خیلی خیلی برای من زحمت کشیدند چون قبل از کنگره من یه مسیر سیاهی تو زندگیم داشتم و این قشنگ نبود و این عزیزان و خیلی‌های دیگه من را از این تاریکی بیرون آوردند از همه این عزیزان تشکر و قدردانی می‌کنم .

آرزوی مسافر کاکا:
سلام دوستان کاکا هستم یک مسافر، منم به رسم کنگره یک آرزو را در قلبم نگه می‌دارم و یک آرزویی دارم که یک شعبه در گنبد راه‌اندازی بشود ممنونم.

خلاصه سخنان مسافر کاکا : 
آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره خوراکی روش درمان دی اس تی داروی درمان اوتی .مدت سفر 10 ماه و ۱۴روز به راهنمایی حسین آقا لژیون یکم .رهایی ۱۶ ماه و 10 روز در ضمن یک سفر سیگار داشتم به راهنمایی علی آقا رهایی از بند نیکوتین ۱۳ ماه ورزش والیبال .

من هم خدای خودم را شکر می‌کنم که این روزها را تجربه می‌کنم،حس و حال عجیبیه، تشکر می‌کنم اول از مهندس که باعث شد این چنین بستری به وجود بیاید و بعد از حسین آقا که هر چقدر تشکر کنم بازم هم کم است ، از خانم فاطمه راهنمای همسفرم تشکر می کنم، دوستی که باعث شد که من با کنگره آشنا شوم در اینجا حضور ندارند،جا دارد همین جا از ایشان تشکر کنم، از همسرم تشکر می‌کنم، یادم هست روزهای اولی که آمده بودیم پارک من به این هوا آمده بودم که چند وقتی مصرف خودم را مدیریت کنم و کم کنم و از کنگره بروم یه چند جلسه که آمدم کنگره حسین آقا گفتند باید همسفر هم با خودتون بیارید.

رفتم خونه وبا همسفرم در میان گذاشتم و شوق ایشان از من بیشتر بود و همان دفعه اول قبول کردند که همراه من به کنگره بیایند داشتن همسفر توی  این راه خیلی مهم است، جاهایی بود که من پاهام شل می شد و نمی‌خواستم  بیام من برای ماندن نیامده بودم برای رفتن آمده بودم این همسفرم بود که باعث دلگرمی من شد باعث می‌شد من بمانم باعث می‌شد من سی‌دی‌هایم را بنویسم از جناب مهندس تشکر می‌کنم کار بزرگی بود من وقتی به دور و اطراف خودم نگاه می‌کنم کسی رو نمی‌بینم که موادش را کنار گذاشته باشد درگیر چیزهای دیگه نشده باشد آنهایی که مواد را کنار گذاشتند درگیریک سری آنتی ایکس دیگری شدند آن‌ها دچار خشم و دچار یه سری بیماری‌های دیگر شدند و یک نفر را  نمی‌بینم که توانسته باشد پنج کیلو از وزن خودش کم کند کار بزرگی است قدر این جایگاه و این صندلی که روی آن نشستیم را باید بدانیم از مهندس تشکر می‌کنم و باز هم از حسین آقا خیلی خیلی تشکر می‌کنم همیشه سعی کرده است به ما عمل سالم رو آموزش بدهد متشکرم انشالله همه شما در کنگره ماندگار باشید و این حال خوش و تجربه کنید. ممنونم.

خلاصه سخنان راهنما همسفر فاطمه:
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر، من ابتدا در مورد دستور جلسه یک مشارکت کوتاهی بکنم اگر ساختار کنگره نبود و اگر نمایندگی آزادشهر سرپاست همه نتیجه خدمات و زحمت‌های کسانی هستند که از بهشهر شروع شده بود اولین‌های بهشهر آقا بهرنگ آقا مهدی یوسفی این‌ها همه زحمت کشیدند خدمت کردم و نمایندگی آزادشهر شکل گرفت خوش آمد عرض می‌کنم خدمت آقا بهرنگ و تبریک عرض می‌کنم جایگاه شان را  و به همسفرشان خانم زهره هم تبریک میگویم من هم لژیونی‌اش در بهشهر بودم و تشکر می‌کنیم از حسین آقای ایجنت محترم شعبه آزادشهر که خدمات زیادی تو این مدت انجام دادند عرض می‌کنم به همه به خصوص به ایشان خدا قوت و خسته نباشید می‌گویم خدمت مهندس این تولد را تبریک عرض می‌کنم و شاکر و سپاسگزار خداوند هستم به خاطر تولد این عزیزان و دوباره در این جایگاه قرار گرفتم و به همه شما مسافران تبریک عرض می‌کنم و تولدها پیام مهمی هست یادآور می‌شوند به ما که چه مسیری رو با چه کسانی پیمودیم باهم و گذراندیم با هم اگر این عزیزان در این جایگاه قرار دارند به خاطر اون صبری است که با صبرشان چالش‌ها را پشت سر گذاشتند و ثابت قدم بودند و دستمزد این صبرشان را هم دریافت کردند هر دو عزیز هم خانم مونا و هم خانم مریم عزیز از رهجوهای خوب لژیون بودند مونای عزیز خیلی فرمانبردار خوبی بودند من ازایشان راضی هستم و امیدوارم در ادامه مسیر جایگاه‌های بالاتری را تجربه بکنند و روزهای بهتری را در کنگره تجربه کنند ممنونم و متشکرم.

خلاصه سخنان همسفر مونا:
سلام مونا هستم همسفر. سلام و خسته نباشید میگویم به همه عزیزان ممنونم که اینجا تشریف آوردید و در کنار ما هستید و در این روز قشنگ و امیدوارم سفر اولی‌ها این روز رو تجربه کنند اول از آقای مهندس و و حسین آقا راهنمای مسافرم شکر می‌کنم و راهنمای خودم خانم فاطمه شکر می‌کنم در مورد مسافرم اگه بخواهم بگویم خیلی زود رنج هست برعکس خودم زود ناراحت می‌شود ولی هیچ چیزی در دلش نیست و زود هم آرام می‌شود فقط این را می‌خواهم بگویم که اگر تو این مسیر قرار گرفت فقط مدیون مرزبان گذشته آقا هادی بود و خیلی تاثیر خوبی روی ایشان گذاشت فقط این را می‌خواهم بگویم که سفر اولی بدون مسافر من اگر سختش بود حال نداشت که برود سر کار ولی برای کنگره سروقت آماده می‌شود واقعا تحسینش می‌کنم من خودم بعضی موقع غیبت می‌کردم ولی مسافرم همیشه سر ساعت و سر تایم حضور پیدا می‌کرد و در مورد راهنما شدن مسافرم  بگویم که اصلاً انتظار نداشت که قبول بشود با اینکه تازه از تهران آمده بود تب و لرز شدید داشت و نتوانست بیاد کنگره  ومن رفتم کنگره و وقتی من دیدم اسم مسافرم در لیست راهنمایان آینده هست خیلی خوشحال شدم و تعجب کردم و همون روز خیلی ها باهاش تماس گرفته بودند که بهش تبریک بگویند حسین آقا و بچه‌های لژیون ولی جواب نداده بود و وقتی من رفتم خونه و موضوع رو گفتم خیلی خیلی خوشحال شد و اون تب و لرزش رو فراموش کرد خیلی خوشحالم که در این مسیر هست و امیدوارم در این مسیر بماند و خدمت کند ممنون. 

خلاصه سخنان همسفر مریم:
سلام دوستان مریم هستم همسفر،خیلی خوشحالم که در این جایگاه نشستم اول از همه از مهندس تشکر می‌کنم که این چنین جایگاهی را برای ما فراهم کردند تا بتوانیم آرامشی که در زندگی نداشتیم به دست بیاوریم و همچنین از حسین آقا راهنمای مسافرم و راهنمای خوب خودم خانم فاطمه که خیلی اذیتشان کردم من در خانه خیلی عصبی بودم برعکس مسافرم، با راهنمایی‌های خوب خانم فاطمه خیلی آرام شدم وقتی کنگره آمدم  خیلی خیلی تو زندگیم تاثیر گذاشت از راهنمای خوبم خیلی خیلی تشکر می‌کنم. خیلی ممنون از همه شما.

تهیه گزارش و عکس: مسافر عبدالله لژیون یکم

تایپ: مسافر مرتضی لژیون دوم

ارسال و تنظیم: مسافر جواد لژیون یکم