آنگاهکه روشنایی آبستن تاریکی بود، اهریمن از فرمان سرپیچی کرد، گویی نقطهای سیاه و تاریک از دل روشناییها زاده شد و حرکت خود را آرام و خزنده برای تاختن به جهان روشناییها آغاز کرد تا ظلمت و تاریکی را گسترش دهد و برتری خود را نسبت به انسان در مقابل قدرت مطلق به اثبات برساند. اهریمن، یاران و نیروهایی را در لامکان گردآورد و گفت به انسان یک ویژگی دادهشده که ما فاقد آن هستیم و ما برای اثبات شایستگی و برتری خود بایستی انسان را از طریق الهام و القاء از سیر صعودیاش منحرف نماییم. ما فقط از طریق الهام و القاء میتوانیم او را بهطرف ضد ارزشها سوق دهیم.
وادی یازدهم «چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.» همه انسانها چشمه هستند؛ اما اعمال، خواستهها و دانش آنها است که زلالی یا زهرآگین بودن آن را مشخص میکند. چشمههای جوشان و رودهای خروشان اطرافشان آبادی و آبادانی است. کسانی که تبدیل به چشمه جوشان شدهاند، هم خودشان از زندگی نیکویی برخوردار هستند و هم با تفکر سالم، عقل سالم، حس سالم و عشق سالم اجازه میدهند که دیگران هم در کنارشان به آرامش برسند.
امروز من میدانم که وادی اول کلیدیترین وادی برای من بود؛ اگر توانسته باشم وادی اول را درست دریافت کرده باشم و توانسته باشم در زندگی خود حتی اندازه یکذره از اقیانوس را عملی کرده باشم. یقین دارم که بیشتر راه را رفتهام؛ چون با آموزشهایی که در کنگره گرفتم میدانم که همه چیز اول یک تفکر و فکر بوده و اگر بلایی بر سر من آمده یا جایی را اشتباه رفتم و کاری را اشتباهی انجام دادم مقصر اصلی خودم بودم و همه اینها از ذهن و خیال خودم سرچشمه گرفته است.
پس اگر به لطف خدا از وادی اول و ۹ وادی بعد آن گذشتم اکنون به وادی یازدهم رسیدهام. استاد امین میگوید: «باید چشمه باشد که به رود تبدیل شود؛ باید یک حرکت کوچک باشد تا به حرکت عظیم تبدیل شود؛ باید یک جرقه باشد تا به نور تبدیل شود، باید یک منبع انرژی باشد تا به اقیانوسی از انرژی تبدیل شود.» پس چهطور من انتظار دارم که حرکتی از سمت من شکل نگیرد و هزینهای پرداخت نکنم و بهایی ندهم و سختی نکشم؛ ولی به علم زیاد یا ثروتی زیاد برسم؛ پس باید تلاش و حرکت باشد. چشمه جوشان تمثیل انسانهایی است که با آموزش صحیح در مسیرهایی قرار میگیرند که باعث تغییر و تحول آنها میشود و بهواسطه آن میتوانند سختترین موانع را از سر راه بردارند.
رود خروشان بودن یعنی اینکه من در مسیرم توقف نکنم و همیشه در حال حرکت به سمت جلو و به سمت پیشرفت باشم و بدانم که یک دوچرخهسوار باید همیشه رکاب بزند تا سقوط نکند. برای اینکه بتوانم همیشه به سمت ارزشها رکاب بزنم و چشمه جوشان باشم؛ باید اول اذن و اجازه پروردگار باشد و بعدازآن هم باید ظرفیت آن در من شکل بگیرد؛ چون اگر ظرفیت پذیرش آن جایگاه در من به وجود نیامده باشد؛ باعث سقوط و منهدم شدن من میشود. من باید از این وادی یاد بگیرم که مثل رود در جریان و جاری و زلال باشم و فقط به فکر این نباشم که دریافت کنم؛ باید بازپرداخت هم داشته باشم تا مثل آب برکهای که ثابت مانده و تبدیل به گند آبشده نباشم.
نویسنده: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
223