چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند. انسان، این موجود مختار و پیچیده، بسیاری از مشکلات خود را با دستان خویش میآفریند؛ گاه با گفتن ناگفتههای دل، گاه با افشای رازهای درون و گاه با پیروی کورکورانه از مد. اما آنچه مهم است، تشخیص این نکته است که آیا آنچه انجام میدهیم، بقا دارد یا نه؟ آیا در مسیر ارزشها است یا خیر؟ در هستی، تاریکی و روشنایی مطلق وجود ندارد؛ این دو در هم تنیدهاند، همانند شب و روز، که در گردشاند و در دل یکدیگر جاری. نیروهای منفی نیز بخشی از این چرخهاند؛ مأمورانی که تنها وظیفهشان القای افکار منفی است، بیآنکه توان تحمیل عمل داشته باشند؛ چرا که اختیار انسان، از سوی قدرت مطلق، محترم شمرده شده است؛ پس نمیتوانیم بار گناهان خود را بر دوش دیگری بیندازیم.
در این میان، «خمر» یا همان جادوی هفترنگ، همچون پردهای بر عقل و اندیشه انسان مینشیند و او را از مسیر نور دور میسازد. اما همین نیروهای تخریبی، در حقیقت مکملی برای هستیاند؛ چون انسان را به درک و فهم میرسانند؛ تا با عقل سلیم، راه درست را برگزیند. برای خروج از ظلمت، راهی جز چنگ زدن به ریسمان الهی نیست؛ یعنی تمسک به قوانین و فرامینی که در وجدان جمعی جوامع نیز پذیرفته شدهاند. با عمل به این اصول، میتوان زیستی سالمتر و آرامتر را تجربه کرد. وادی یازدهم ما را به تماشای چشمههای جوشان و رودهای خروشان میبرد؛ نمادی از انسانهایی که در مسیر رشد و تعالی، بیوقفه در حرکتاند. این وادی میگوید: برای رسیدن به اقیانوس، باید جوشید، باید خروشید، باید حرکت کرد؛ اما این حرکت، نیازمند دو بال است:
۱ـ منابع اطلاعاتی صحیح: چرا که انسانها ذاتاً بد نیستند؛ آنچه تفاوت میآفریند، میزان جهل یا دانایی آنهاست. ۲ـ اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی: یعنی تغییر جایگاه از درون و بیرون به سوی ارزشها، که موجب تولید انرژی و حرکت میشود. برای مثال، خدمت داوطلبانه، تغییری در جایگاه است؛ زیرا دیگران برای ما ارزش قائل میشوند و این خود، انرژی میآفریند. انسان مانند دوچرخهسواری است که اگر رکاب نزند، سقوط میکند؛ حتی اگر در مسیر خدمت باشد، توقف ناگهانی، او را زمین میزند. اما این تغییر جایگاه باید به سوی ارزشها باشد، نه ضد ارزشها؛ چرا که صعود منفی، با دلهره و انرژی مخرب همراه است. مغز انسان نیز تحت تأثیر افکار، مواد بیوشیمیایی ترشح میکند؛ اگر این افکار منفی باشند، همان خمر است که عقل را میپوشاند. باید مراقب باشیم که حال دیگران را خراب نکنیم؛ چرا که این، سرقت انرژی است و انرژی دزدی، بقا ندارد.
هرچه به صراط مستقیم نزدیکتر شویم، آرامش و حال بهتری خواهیم داشت. و باید بدانیم که هر دریافت، نیازمند بازپرداخت است؛ اگر نپردازیم، مانند گیاهی خواهیم بود که در طوفان میشکند، چون ریشهاش را محکم نکردهایم. همانگونه که رود خروشان در مسیرش با سنگ و صخره روبهرو است، ما نیز در مسیر زندگی با مشکلاتی مواجه خواهیم شد. اما با تلاش، میتوان از درههای مخوف عبور کرد. باید زیستن را محترم شمرد، از زندگی لذت برد و همواره در حال آموزش و حرکت بود؛ چرا که تنها در حرکت است که انرژی زاییده میشود و تنها در جوشش است که میتوان به اقیانوس رسید. به امید این که بتوانیم تا همیشه از این اقیانوس معرفت و دانایی بنوشیم و در حرکت باشیم؛ چرا که هیچ پایان و کرانهای ندارد و هر جرعه از آن ما را از تاریکی جهل به افقهای بینش نزدیکتر میکند.
نویسنده: همسفر هستی رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون یکم)
رابطخبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون یکم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
111