همسفران لژیون مرزبانی در مورد دستور جلسه (در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟) بیان کردند:
همسفر لیلا:
در ابتدا خداوند بزرگ را هزاران بار شکر میکنم که عضو کوچکی از کنگره۶۰ هستم.
قدردانی به معنای تشکر و سپاسگزاری است پس من باید سپاسگزار خداوند و کنگره۶۰ باشم؛ زیرا کنگره۶۰ به من آرامش، حال خوش و سلامتی روحی و روانی داد و همچنین درست زندگی کردن و هزاران نعمت دیگر را به من بخشید.
تنها کاری که برای سپاسگزاری میتوانم در کنگره انجام بدهم، خدمت کردن است؛ این خدمت میتواند جانی، مالی، علمی و به هر شکلی که در توانم باشد انجام شود.
در کنگره۶۰ با فرمانبردار بودن، رعایت نظم و انضباط و احترام گذاشتن، میتوانیم از خدمتگزارانی که چنین محیطی را برای ما فراهم کردهاند تا از تاریکی درون رها شویم و به روشنایی برسیم، قدردانی کنیم.
من باید قدردان آقای مهندس باشم که چنین بستری را برای ما فراهم کردند و قدردان راهنماهای عزیز که زحمات زیادی را متحمل شدند؛ میدانم که هیچ چیز جایگزین زحمات و محبت این عزیزان نمیشود.
از خداوند مهربان سپاسگزارم که در تمام مراحل زندگیام پشت و پناهم بوده است و از او میخواهم توفیق شکرگزاری از زحمات این عزیزان را به من بدهد تا بتوانم قدردان محبت این بزرگواران باشم.
همسفر حمیده:
من در کنگره یاد گرفتم که قدردانی فقط به زبان و کلام نیست بلکه به عمل است؛ اگر من، به سه سال پیش و به حال خودم قبل از ورود به کنگره نگاه کنم، میبینم با چه حال خرابی وارد شدم و امروز چه حال خوبی دارم؛ حالا چه کسانی باعث حال خوب من شدند؟ در جواب باید گفت تمام خدمتگزاران و افراد کنگره؛ از راهنما، مرزبان و ایجنت گرفته تا مهماندار و دیگر عزیزان.
حالا سؤال اینجاست که من چگونه باید از این افرادی که باعث حال خوب من شدند قدردانی کنم؟ آیا با یک تشکر خشک و خالی میشود؟ خیر؛ اگر بخواهم از راهنمایم قدردانی کنم، باید مطیع و فرمانبردار او باشم تا بتوانم حال خوب را دریافت کنم و در ادامه، در هفته راهنما، با یک دلنوشته زیبا و یک پاکت پول، گوشهای از زحمات ایشان را جبران کنم.
مرزبانان عزیز نیز که باعث آرامش و استقلال شعب هستند، با گفتن کلمه «چشم» میتوانم در حفظ استقلال و آرامش شعبه به آنها کمک کنم و در هفته جشن مرزبانی و ایجنت، با تقدیم یک دلنوشته و پاکت پول از آنها قدردانی نمایم.
قبل از ورودم به کنگره، روش درست قدردانی کردن را نمیدانستم و همیشه هنگام تشکر از دیگران برایشان هدیه میخریدم یا اگر توان خرید هدیه را نداشتم، در مقابل آنها احساس شرمندگی و معذب بودن میکردم.
خیلی وقتها پیش میآمد که مبلغ زیادی بابت خرید هدیه پرداخت میکردم اما حتی یک ریال هم به درد طرف مقابل نمیخورد و امکان استفاده از آن را نداشت، در این شرایط هم پول من به هدر میرفت و هم طرف مقابل هیچ انرژی مثبتی دریافت نمیکرد اما کنگره این مشکل را برای من حل کرد و من آموزش گرفتم که دادن پاکت پول، حتی اگر مبلغ آن کم باشد، بسیار بهتر از هدیهای است که خریده میشود و بلااستفاده میماند.
خدا را شاکرم که در کنگره هستم و میتوانم آموزش بگیرم؛ من این حال خوب را مدیون تمام خدمتگزاران هستم و قدردان تکتک آنها میباشم.
همسفر نزهه:
در ابتدا از خداوند تشکر میکنم که مرا در مسیر کنگره قرار داد، همچنین از آقای مهندس و خانواده ایشان و تمام خدمتگزاران تشکر و قدردانی مینمایم.
امیدوارم با آگاهی و دانشی که از کنگره آموختهام، بتوانم خدمتگزار خوبی باشم، محبت دیگران را جبران کنم و از آنچه خداوند و خلق به من بخشیدهاند، به نحو احسن استفاده کنم و به انسانها کمک نمایم.
من به این باور رسیدهام که هر کار معنوی که انجام میدهم، برای من بار مادی نیز به همراه دارد و نفع و سود آن به خودم بازمیگردد؛ پس با پولی که دارم و با رفتار و گفتارم، با در نظر گرفتن قوانین الهی، به انسانها یاری میرسانم تا خداوند از من خشنود باشد.
ویرایش و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
89