ورزش در کنگره۶۰ همواره به عنوان یکی از ارکان مهم درمان و بازسازی جسم و روان شناخته میشود. امروز افتخار داریم در گفتوگویی با اسیستانت همسفر فاطمه، اسیستانت ورزش همسفران، از تجربیات و دیدگاههای ایشان بهرهمند شویم. امیدواریم این مصاحبه دریچهای تازه برای شناخت بهتر جایگاه ورزش در کنگره۶۰ و تأثیر آن بر روند درمان باشد.
اسیستانت همسفر فاطمه بههمراه مسافرشان با سالها تخریب وارد کنگره60 شدند به مدت دوازده ماه و یک هفته به روش DST با داروی درمان OT با راهنمایی راهنمایان دیدهبان مسافر اشکزری و راهنما همسفر نرگس سفر کردند. در حال حاضر یازده سال و شش ماه است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان و مسافرشان تیراندازی با تیر و کمان است و در جایگاه اسیستانت ورزش در کنگره خدمت میکنند.

بسیار سپاسگزاریم که دعوت ما را برای انجام گفتوگو قبول کردید، در ابتدا در مورد نحوه آشنایی با کنگره60 و خدماتی که در کنگره انجام دادهاید بفرمایید.
ما با دیدن سریال مسافر با کنگره آشنا شدیم و دری برای ورود ما شد. در مورد خدمتهایم در کنگره، تمام خدماتها را انجام دادم انشاءالله که آموزشهای لازم از این جایگاهها را گرفته باشم و در حال حاضر هم در جایگاه اسیستانت ورزش خدمت میکنم.
ما در کنگره۶۰ شعاری داریم تحت این عنوانکه یا میبریم یا میآموزیم، این شعار چقدر در روحیه و نتایج مسابقات ورزشکاران کنگره۶۰ تاثیر دارد؟
در مورد شعار یا میبریم یا میآموزیم، بهنظر من زاویه نگاه ورزشکار را تغییر میدهد، دیگر فرد بعد از نتیجه نگرفتن در مسابقه ورزشی دچار بیارزشی و ناکامی نمیشود؛ زیرا متوجه میشود هر رقابتی صرفنظر از نتیجهاش یک فرصت واقعی برای رشد خودش و کسب تجربههای تازه است و همین تجربهها نهتنها ارزشمند هستند؛ بلکه در رقابتهای بعدی هم میتواند بهطور چشمگیری از آن استفاده کند و او را آگاهتر و حرفهایتر میکند. اگر طرز فکر هر ورزشکاری اینطور باشد در هر مسابقهای چیزی برای بدست آوردن دارد، یا نتیجه مطلوب را کسب میکند و تجربهای که او را یک قدم به پیروزی نزدیکتر میکند.
همانطورکه میدانیم یکی از اضلاع درمان، جهانبینی است میخواستم بپرسم رابطه ورزش و تغییر جهانبینی چگونه است؟
در مورد رابطه ورزش و تغییر جهانبینی، ما در کنگره مثلث درمان را داریم که شامل سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است و برای رسیدن به درمان باید هر سه ضلع به تعادل برسند و جهانبینی زمانی میتواند به تغییر و رشد کند که جسم ما در حالت سالم باشد زیرا جسمی که ناآرام و بیمار باشد ذهن را هم آشفته میکند و قدرت تفکر انسان را هم پایین میآورد. بهنظر من در اینجا ورزش نقش خودش را نشان میدهد. ورزش یکی از مهمترین عواملی است که جسم را به تعادل میرساند؛ زمانیکه جسم در وضعیت متعادلی قرار بگیرد ذهن آرامتر میشود و قدرت تجزیه و تحلیل هم قویتر میشود و در نتیجه فرد آمادگی بیشتری برای پذیرش آموزشها، تغییر نگرش و اصلاح جهانبینی خودش پیدا میکند. بهعبارت سادهتر، ورزش جسم را سالم میکند و جسم سالم زمینه را برای تغییر جهانبینی فراهم میکند.

روحیه و حال افراد در حال درمان، قبل و بعد از ورزش به چه صورت است؟
حس و حال افراد در حال درمان قبل و بعد از ورزش، خیلی متفاوت است، برای همین است که آقای مهندس میگویند: ورزش مکمل درمان است و کسانیکه در مسیر درمان قرار میگیرند؛ باید ورزش کنند چراکه قبل از ورزش سیستم شبهافیونی بدن به خوبی کار نمیکند و شخص معمولاً بیحال، خسته و ناامید است؛ ولی زمانیکه در مسیر درمان قرار میگیرد و در کنارش ورزش میکند ذرهذره سیستم شبهافیونی بدنش فعال و بازسازی میشود، خلق و خلوی او عوض میشود و فرد احساس نشاط و آرامش میکند، انرژی جسمش بالا میرود، خستگی کاهش پیدا میکند و نظم و انظباط وارد برنامههای زندگی او میشود. همینطورکه میبینیم صبحهای جمعه بیدار میشوند و در پارک حضور دارند. بهطور کلی میتوان گفت ورزش یکی از ابزارهای مهم یک فرد مصرفکننده بیتعادل است که بهتدریج به سمت تعادل هدایت میشود و میتوان گفت ورزش مکمل درمان و موتور محرک بازسازی جسم و روان است.
یادگیری بهعنوان یکی از مولفهها در ورزش چه نقشی در پیشرفت فردی و گروهی دارد و چگونه میتوان ورزشکاران را به سمت یادگیری سوق داد؟
ورزش در پیشرفت فردی باعث میشود ورزشکار تکنیکهای بیشتری را یاد بگیرد و مهمتر از آن از اشتباهات خودش درس بگیرد و میداند در یادگیری اشتباهات مدام تکرار میشوند؛ اما با یادگیری همین اشتباهات است که به پلههای پیشرفت تبدیل میشوند و در کنار این موضوع، یادگیری باعث میشود، ورزشکار بهتدریج منظمتر، هدفمند و مسئولانهتر عمل کند و در پیشرفت گروهی یادگیری نقش مهمی دارد. زمانیکه ورزشکاری در مسیر یادگیری قرار میگیرد احترام گذاشتن، گوش دادن و پذیرفتن نظر دیگران را یاد میگیرد و بهجای تنش و بحث سعی میکند تیم را به سمت آرامش، تعامل و صلح هدایت کند.
در مورد سوالی که پرسیدید برای اینکه ورزشکاران به سمت یادگیری سوق داده بشوند، بهنظر من یادگیری باید ساده و کاربردی باشد. من بهعنوان مربی تیراندازی سعی میکنم آموزشها و تکنیکها را مرحله به مرحله و با زبان کاملاً ساده منتقل کنم؛ زیرا بزرگترین مانع یادگیری در ورزش فشار زیاد است و همچنین تشویق کردن برای تلاش نه فقط برای نتیجه باعث میشود یک ورزشکار مسیر رشد را با انگیزه طی کند. در نهایت، من فکر میکنم ورزشکاری که یاد میگیرد فقط یک ورزشکار موفق نیست؛ بلکه میتواند به یک انسان موفق تبدیل شود.
بهترین خاطره شما از سالهای حضورتان در زمینهای ورزشی کنگره چه بوده است؟
در مورد بهترین خاطره حضورم در زمین ورزش، برای من زیباترین لحظات زمانی رقم میخورد که مسابقات در حال برگزاری است و در کنار زمین هستم و چیزی که برای من شگفتانگیز و لذتبخش است، رسیدن به این سطح آگاهی در همسفران است؛ وقتی یکی از اعضاء تیم خطا میکند بهجای سرزنش کردن یا مقصر دانستن او همه سعی میکنند به او دلداری بدهند و محیط را امن نگهدارند و مراقب هستند تا حس کسی خراب نشود و همچنین فضایی را بهوجود میآورند که سرشار از آرامش و همدلی است. همه تلاش میکنند حال یکدیگر را خوب نگهدارند و از خود ورزش لذت ببرند؛ حتی بارها پیش آمده دو تیم در کنار هم مسابقه دادند و در پایان آن تیمی که مسابقه را واگذار کرده بود با رضایت کامل از عملکرد خودش صحبت میکرد و این لحظات برای من واقعاً تماشایی و ارزشمند است، در چنین موقعیتهای من به این فکر میکنم که مسابقه فقط رقابت نیست؛ بلکه فرصتی برای رشد است. من باور دارم تمام این رفتارها و نگاهها نتیجه آموزشهایی است که در کنگره گرفتهایم.
و اما سوال پایانی، برای رها یافتگانی که هنوز در کنگره ورزشی را انتخاب نکردند چیست؟
در مورد اینکه برای افراد درمان شده و رها یافتگان چه پیامی دارم؛ باید بگوییم من در جایگاهی نیستم که پیام بدهم ولی از روی احساس و تجربه که خودم لمسش کردم فقط میخواستم یک نکته را بگویم که در هر موضوعی فرق نمیکند، ورزش باشد یا هر کار دیگری شخص باید وارد بازی شود تا بتواند حقیقت آن موضوع را بفهمد و زمانیکه در آن مسیر قدم میگذارد نباید فقط بایستد و بشنود چون هیچ اتفاقی نمیافتد، در ورزش هم دقیقاً اینطور است ممکن است در بیرون کار ساده و بیاهمیتی بهنظر برسد؛ اما هنگامیکه شروع میکنی کمکم تاثیرش را در جسم و حال خوب احساس میکنی. بهنظرم در ورزش ذهن از افکار منفی خالی میشود، انرژی بالا میرود و اعتماد بهنفس تقویت میشود. نکته خیلی قشنگی که در کنگره همه آن را تجربه کردهایم این است که در کنار همسفران و دوستان، ورزش به یک حال خوب جمعی تبدیل میشود.

کلام آخر
خواهش من این است که همه اعضاء فقط یکبار هم که شده ورزش کردن را امتحان کنند، لازم نیست حرفهای شروع کنند یا نتیجه خاصی بگیرند، فقط شروع کنند و بگذارند خودِ ورزش آنها را با لذتهایش آشنا کند؛ شاید همان روز اول چیزی را لمس کردند که سالها دنبالش بودند.
ضمن تشکر و قدردانی از اسیستانت همسفر فاطمه که دعوت ما را پذیرا شدند، آنچه بیش از هر چیز در این گفتوگو به چشم میآید، نقش بیبدیل ورزش در مسیر درمان و بازسازی جسم و روان است. ورزش نهتنها به فرد انرژی و نشاط میبخشد؛ بلکه نگاه او را به زندگی تغییر میدهد و جهانبینی تازهای را شکل میدهد. تجربههای ارزشمند اعضاء نشان میدهد که ورزش در کنگره۶۰ فقط یک فعالیت جسمانی نیست؛ بلکه فرصتی برای رشد، همدلی و رسیدن به حال خوش جمعی است. امید است همه اعضاء با قدم گذاشتن در این مسیر، طعم واقعی آرامش و پسشرفت را بچشند.
طراح سوال و مصاحبه کننده: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
72