English Version
This Site Is Available In English

قدر‌دانی در گفتار خلاصه نمی‌شود بلکه در عمل معنا پیدا می‌کند

قدر‌دانی در گفتار خلاصه نمی‌شود بلکه در عمل معنا پیدا می‌کند

جلسه هشتم از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بروجرد به استادی همسفر پریسا، نگهبانی راهنمای تازه واردین همسفر فاطمه و دبیری همسفر جمیله با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم؟» روز یکشنبه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که درهای کنگره۶۰ را به روی من گشود. قدردان آقای مهندس و خانواده محترم ایشان هستم که این بستر ارزشمند را برای ما فراهم کردند. همچنین از راهنمایم صمیمانه تشکر می‌کنم و شادی امروز خود را نتیجه تلاش‌ها و زحمات ایشان می‌دانم. در خصوص دستور جلسه‌ این هفته «چگونه در کنگره‌۶۰ قدردانی می‌کنیم؟» باید بگویم زمانی که می‌خواهیم از کسی قدردانی کنیم، ناخواسته به مرور خاطرات گذشته می‌پردازیم تا به یاد آوریم آن شخص چه کارهایی در حق ما انجام داده است تا بر اساس آن بتوانیم قدردانی کرده و در حد توان جبران کنیم.

با مرور خاطرات زندگی قبل از کنگره۶۰ دوباره صحنه‌هایی سرشار از آشوب، غم و تاریکی برایم تداعی شد؛ روزها و شب‌هایی بسیار طولانی همراه با درد و رنج. هیچ امیدی به بهبودی مسافرم نداشتم و چیزی از کنگره‌۶۰ نمی‌دانستم. در آن روزهای تلخ ورود من و مسافرم به کنگره۶۰، غیرمنتظره و شبیه یک معجزه بود و با اطمینان می‌گویم که من به کنگره۶۰ دعوت شدم و این دعوت الهی بود. زمانی که وارد این مکان مقدس شدم و با آن آشنا گشتم فهمیدم امید و نوری هست و راهی وجود دارد که زندگی آشفته من را نجات دهد. گویی وارد دانشگاهی شدم که تمام آموزش‌هایش، الفبای درست زندگی بود و نوری سفید بر صفحه سیاه زندگی من تابید.

زندگی من دوباره ساخته شد و به زندگی امیدوار شدم. جان دوباره‌ای گرفتم و مهم‌تر از همه اعتیاد مسافرم درمان شد؛ نه‌تنها جسم او بلکه روان و جهان‌بینی‌اش نیز تغییر کرد. کنگره۶۰ دوباره لبخند را بر لبان فرزندم نشاند، زندگی تلخ من به شادی تبدیل شد و احترام به زندگی ما بازگشت. زندگی من در حال فروپاشی بود؛ اما کنگره۶۰ زندگی ما را نجات داد. حال چگونه می‌توانم از جایی که باعث شد حال من دوباره خوب شود و به زندگی امیدوار شوم، قدردانی کنم؟ قدردانی از کنگره۶۰ برای من فقط در گفتار خلاصه نمی‌شود؛ بلکه در عمل معنا پیدا می‌کند؛ در پایبندی به آموزش‌ها، حفظ حرمت‌ها و قدردان بودن از تمام فرصت‌هایی که این مکان برای رشد و آرامش من فراهم کرده است.

هر قدم درست من در مسیر آموزش‌ها نشانه‌ای از سپاس و احترام به کنگره‌ای است که زندگی مرا از تاریکی به نور رساند. باور دارم قدردانی واقعی زمانی شکل می‌گیرد که بتوانم آموخته‌های خود را در زندگی و در کنگره۶۰ اجرا کنم. با احترام گذاشتن به قوانین و حرمت‌ها، با گوش دادن به صحبت‌های راهنما، حضور به‌موقع در جلسات، نوشتن سی‌دی‌ها و خدمت کردن، شاید بتوانم اندکی از زحمات و کمک‌های کنگره۶۰ را جبران کنم. من انسانی افسرده و زودرنج بودم؛ اما امروز سی‌دی‌های آقای مهندس، هر کدام برای من درسی از زندگی است و با گوش دادن به آن‌ها، تمام وجودم سرشار از آرامش می‌شود و دیگر نشانی از افسردگی در من نیست. همه اطرافیان، تغییرات و حال خوب مرا به‌وضوح احساس می‌کنند. خداوند را هزاران بار شاکر هستم که کنگره۶۰ را در مسیر زندگی من قرار داد.

مرزبان کشیک: همسفر زینب
تایپیست: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .