جلسه هشتم از دوره بیستودوم کارگاه آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی دهخدا قزوین به استادی راهنما همسفر آمنه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» یکشنبه ۱۶ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از ایجنت و مرزبانان شعبه همچنین نگهبان و دبیر سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، از راهنمای خوبم همسفر نسترن بسیار تشکر میکنم هر جایگاهی را که تجربه میکنم از آموزشهای ایشان است، بسیار خوشحال هستم که امروز در جمع شما عزیزان هستم دقیقاً دو سال پیش هفته بنیان رهایی گرفتیم و من آخرین مشارکت خود را در اینجا انجام دادم و به آبیک رفتم؛ هماکنون بعد از دو سال در هفته بنیان در این جایگاه هستم این اتفاق را به فال نیک میگیرم.
دستور جلسه امروز دو قسمت دارد («هفته بنیان کنگره۶۰» و تجلیل از راهنمای تازهواردین همسفر سحر) یک خداقوت جانانه خدمت همسفر سحر عرض میکنم، به نظر من راهنماهای تازهواردین قلب شعبه هستند؛ زیرا تا جذب توسط آنها رخ ندهد شعبه نمیتواند کاری انجام دهد؛ همسفر سحر بسیار مهربان و همینطور دردکشیده هستند به همین دلیل جذب بالایی داشتند، من شخصاً ایشان را بسیار دوست دارم و امیدوارم در جایگاه راهنمایی نیز همانند قبل خوش بدرخشند.
هفته بنیان را به آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان و تکتک اعضای کنگره ۶۰ مخصوصاً شعبه دهخدا تبریک عرض میکنم، ۲۸ سال پیش دانشمند زمان آقای مهندس دژاکام در حال درمان دردی بودند که من آمنه در آن غوطهور بودم آن زمان نمیدانستم که یک نفر شجاعانه با تمام مشکلات در حال راهاندازی کنگره هستند، به یاد دارم هنگامی که کودک بودم هر بار که پدرم میخواستند اعتیاد خودشان را ترک کنند، خانه به محیط غمانگیزی تبدیل میشد و هیچ کاری نباید میکردیم، پدرم مانند یک انسان بیمار گوشه خانه میافتاد و از درد به خودش میپیچید؛ مادرم با اضطراب و ناامیدی از او مراقبت میکرد؛ اما در نهایت پس از گذشت ۲ هفته مادرم زیر تازیانههای پدرم فریاد میزد؛ که تو بیاراده و بیغیرتی و پدرم او را مسئول اعتیاد خودش میدانست.
۲۸ سال پیش پدرم به دلیل اعتیادش از کار اخراج شد، تمام هزینههای زندگی روی دوش مادرم افتاد، فرزندانی که دیگر کودکی نمیکردیم و کمکحال مادر بودیم، در آن سال مادرم چمدانش را بست تا برای همیشه برود؛ اما بهخاطر ما ماند از مادرم سپاسگزارم که ما را تنها نگذاشت، در همان سال عموی من به دلیل روشهای اشتباه ترک اعتیاد ایست قلبی کرد و از دنیا رفت و فرزندان لقب سنگین پدرشان را به دوش کشیدند؛ در آن سالها پدرم میگفت: هر که ترک کند خواهد مرد، هر بار که به بیمارستان میرفت با نگاه ملتمسانه میگفت: دخترم من را نکشید؛ اما من میگفتم هستم نگران نباش.
بعد چند سال متوجه اعتیاد برادرم شدیم، دنیا بر سرم آوار شد و گریه امانم را بریده بود تا اینکه کنگره را پیدا کردم، هنگامی که وارد این مکان شدم، متوجه شدم که چه اتفاق بزرگی رقم خورده است، آقای مهندس دژاکام لقب جرم را از روی اعتیاد برداشتند و به آن لقب بیماری دادند، دیگر هیچکس به دلیل اعتیاد از کارش اخراج نمیشود، ایشان روشی را ابداع کرده بودند که بدون درد و بدون بازگشت اعتیاد را درمان میکردند و دیگر هیچ مادری ناامید نمیشود، هیچ مصرفکنندهای بر اثر ترکهای اشتباه جان خود را از دست نمیدهد و فرزندانش از حس سنگین کشتن پدر رنج نمیبرند، هیچ پدری درد خماری را تجربه نمیکند و فرزندانش محیط گرم خانواده را تجربه خواهند کرد، از اینهمه کشف به وجد آمده بودم؛ آقای مهندس دژاکام بسیار از شما سپاسگزارم با تمام وجود قدردان دانش شما هستم؛ بنابراین کشف شما را با بندبند وجودم درک میکنم.
از تمام کسانی که ماندند و شعبه دهخدا را تأسیس کردند سپاسگزارم تا من آمنه بیایم و در اینجا رشد کنم، از راهنما مسافر کوروش، مسافر موسی قاری، مسافر علی، همسفر مرضیه، همسفر ناهید، همسفر مستانه، همسفر زینت، همسفر پروانه، همسفر فاطمه و همسفر سمانه که زحمت کشیدند سپاسگزارم، چطور میتوانم با درک چنین کشفی برای حضور در کنگره بهانه بیاورم، هوا سرد است، گرم است، راه دور است، شاغل هستم، فرزند کوچک دارم، سی دی نوشتن سخت است، زمان ندارم؛ هیچکدام نمیتوانند مانع حضور من در کنگره شوند، از خدا میخواهم تا جان در بدن دارم در کنگره بمانم و قطرهای باشم از اقیانوسی که کاهشدهنده درد بشر است؛ سخنان خود را با یک بیت شعر به پایان میرسانم.
در میان اینهمه غوغا و شر عشق یعنی کاهش رنج بشر
در ادامه مراسم تجلیل راهنما تازهواردین همسفر سحر



در ادامه اهدا نشان پیمان همسفر خدیجه

تقدیر و تشکر از دبیر همسفر معصومه


مرزبانان کشیک: همسفر فرزانه و مسافر محمد
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهاردهم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
355