دستورجلسه وادی دهم تحت عنوان "صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است" در ابتدای امر باید بدانیم که معنای صفت چیست؟ صفت کلمهای است که برای توصیف یک شخص و یا شیء به کار میرود، در جامدات و نباتات این صفات ثابت هستند، مانند ذغال که همواره محکوم به سیاهی است و در هیچ کجای دنیا ذغال را نمیتوان به رنگ سفید تهیه کرد؛ اما در مورد انسان این موضوع صدق نمیکند؛ زیرا انسان جاری و در حال حرکت است در نتیجه صفت او قابل تغییر میباشد، هستی نیز در حال حرکت است.
انسان برای اینکه در مسیر خود به تکامل برسد باید فرایند تغییر، تبدیل و ترخیص در او صورت بگیرد. این وادی بسیار زیبا با ما صحبت میکند و همواره به ما شور و انگیزه حرکت میدهد که راه نجات وجود دارد و شما قادر به تغییر هستید و لزومی ندارد که صفت زشت و یا ناپسند خود را تا پایان عمر با خود حمل کنید. از جهتی دیگر نیز به ما هشدار و آگاهی میدهد که ای انسان تو با وجود قدرت انتخاب و اختیار خود علیرغم اینکه میتوانی خود را از پایینترین نقطه به بالاترین نقطه برسانی این امکان وجود دارد که خود را از بالاترین نقطه به پایینترین نقطه بکشانی؛ بنابراین باید همواره هوشیار باشیم.
انسان دارای یک صور آشکار و یک صور پنهان میباشد، صور آشکار او همان جسم خاکی و قابل رؤیت است که به راحتی آن را میبینیم؛ اما صور پنهان انسان از نار به وجود آمده و هدف از خلقت انسان این است که نار وجودی خود را تبدیل به نور کند. اینک برای اینکه آن نار را به نور تبدیل کنیم باید چه کاری انجام دهیم؟ اولین قدم پذیرش آن صفت و یا خصلت بد در درونمان میباشد؛ زیرا اکثر انسانها وجود یک صفت ناپسند را در درون خود قبول نمیکنند و آن صفت را در دیگران میبینند، البته ناگفته نماند که انسان برای رسیدن به رشد و تکامل باید در دل تاریکی برود و مهم این است که در آن تاریکی نماند و آن تاریکی را باور نکند و ضمن خروج از تاریکی خود را نجات دهد و به سمت ارزشها حرکت کند؛ بنابراین زمانیکه انسان وجود آن صفت بد و یا ناپسند را در درون خود بپذیرد شروع به تغییر میکند.
اولین مسئلهای که باید تغییر کند حس است؛ زیرا اولین نیروی به کارگیری قوه عقل میباشد. انسان با تغییر تفکر خود در مسیر ارزشها حرکت میکند و در این هنگام با تغییر حس، شروع به تزکیه و پالایش خود میکند و در مسیر انجام این امر سه مؤلفه نور، صوت و حس به کمک او میآیند. همانگونه که در وادی اول عنوان شده است، نیروی القاء و احیاء به یاری انسان میآیند و او را یاری میکنند تا در این مسیر حرکت کند، در نهایت با تغییر حس انسان پیامهای نور و صوت را به خوبی دریافت میکند. هر گیرنده قطعاً یک فرستنده خوبی نیز میشود؛ بنابراین برای تغییر صفت گذشته باید حس و یا موج گیرنده و فرستنده تغییر کند که این کار هم سخت و هم سهل است.
تغییر حس تنها با تزکیه و پالایش صورت میگیرد و انسان با انجام مراحل تزکیه و پالایش به عشق سالم خواهد رسید و هنگام رسیدن به عشق سالم تمام هستی را دوست دارد و میگوید، تمام هستی برای من و من نیز متعلق به تمام هستی میباشم، ضمن اینکه میداند بدون آن هیچ مفهومی ندارد. عشق سالم همواره ذرهذره در انسان به وجود میآید و هیچگاه تبدیل به نفرت نمیشود.
نویسنده: راهنما و ایجنت همسفر مریم
رابط خبری: همسفر مریم راهنمای تازه واردین
ویرایش و ارسال: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون یکم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میلاجرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
128