مشارکت همسفران لژیون یازدهم در برداشت از سیدی «رابطه یادگیری و معرکهگیری»:
همسفر مهتاب:
همگی ما بدون آگاهی در مسیر زندگی به نوعی وارد معرکهگیری میشدیم، دائماً انتقاد میکردیم، ایراد میگرفتیم، بُعد دنیا و افق دیدمان کوچک میشد، بهدنبال مقصر میگشتیم، وارد قیاس و قضاوت میشدیم و بدترین اتفاق ممکن هم این بود که حس کینه و تنفر به سراغمان میآمد. کسانیکه در جایگاهی هستند، چه در حاشیه قرار بگیرند، چه در کنگره۶۰ باشند یا در موقعیتهای دیگر زندگی، به بیرون پرتاب میشوند؛ پس باید وارد معرکهگیری نشویم و در پروسه آموزش قرار بگیریم، دائماً نفس خود را مشغول آموزش کنیم و آموختههای خود را عملاً در زندگی بهکار گیریم. یادگیری و معرکهگیری رابطهای معکوس دارند. در معرکهگیری هیچوقت نمیتوانیم آموزش بگیریم. کنگرهای بودن، باید در رفتار و عمل من متجلی شود. این نشاندهنده صحیح و اصولی بودن آموزش ما است و آن زمان میتوان تأثیر آن را روی اطرافیان دید. برای رسیدن به آرامش و تعادل فقط یک راه وجود دارد و آن هم حرکت در مسیر صراط مستقیم است. به عقیده من باید تغییرات را در رفتار، کنش و اندیشه خودمان با سالهای قبل از آموزش بسنجیم؛ اگر تغییری ایجاد نشده بود، به این معنی است که در اعماق تاریکی بیشتر فرو رفتهایم؛ اگر دنبال یادگیری باشیم، دیگر مجال فکر کردن به مطالب غیرضروری را نداریم و بیشتر فرصتها را به آموزش و عملی کردن آن اختصاص میدهیم که برای رشد و تکامل خودمان است. در جهانبینی میآموزیم که نیروهای الهی و مثبت در ما تولید انرژی میکنند. اغلب افراد به بهانههای مختلف شروع به معرکهگیری میکنند و با گرفتن انرژی دیگران، انرژی از دسترفته خود را جبران میکنند، غافل از اینکه در عمق تاریکیها بیشتر فرو رفتهاند و تخریب بیشتری ایجاد کردهاند. بهترین مکان برای آموزش و خودشناسی، کنگره۶۰ است. امیدوارم تمام کسانیکه در این مسیر هستند، مستدام باشند و به بهترین حال ممکن برسند. یادگیری یعنی حرکت کردن و معرکهگیری یعنی توقف کردن. یادگیری یعنی در مسیر نور حرکت کردن و معرکهگیری یعنی در سایه ماندن. یادگیری و معرکهگیری دو مسیر کاملاً مخالف و متفاوت هستند و ما با ماندن در کنگره۶۰ انتخاب کردهایم که در مسیر نور باشیم، نه در سایه.
همسفر اعظم:
اگر بنایی آباد باشد؛ اما ساکنین آن خراب باشند، بنا هم کمکم رو به ویرانی و نابودی میرود؛ اما ساکنان آباد، خرابه یا ویرانهها را هم میتوانند احیاء کنند. مهم این است که بنا میتواند وجود انسان باشد یا لژیون، خانواده یا کشور باشد. این بنا بهعنوان تمثیل همه جا میتواند باشد؛حتی میتواند کنگره۶۰ باشد. در شهر وجودی اگر جسم و روان انسان دچار اختلال شده باشد، به مرور زمان میتوان آن را درست کرد؛ اگر ساکنان بد باشند، کنگره۶۰ را ویران خواهند کرد، مانند خانمهای مسافر یا همسفران، اگر خانمها بد باشند، گروه را منهدم میکنند. معرکهگیری در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی، منیت یا شکست در کار و اهداف، انسان را بر سر دوراهی قرار میدهد. معرکهگیری از جایی آغاز میشود که انسان شکست میخورد و از دیگران عقب میافتد. ممکن است این معرکهگیری در لژیون یا در سفر او باشد. در گذشته هم این اشتباهات وجود داشته است. انسان قوانین و حرمتها را رعایت نکرده است، شکست خورده و میگوید: «از حالا به بعد مشکلاتم را برطرف میکنم تا پیروز شوم». بارها گفته شده است که انسان تاریکیها را تجربه میکند تا به روشناییها برسد و وقتی معرکهگیری میکند، از عمل سالم خارج میشود. در این زمان انسان وارد جهل خود میشود و پافشاری و ایستادگی میکند؛ اگر باطن معرکهگیری را نگاه کنیم، دلایل بسیاری دارد. در این مرحله، انسانها یا در صراط مستقیم هستند یا درجا میزنند. وقتی به جلو میروند، الگویی دارند، مثلاً دوستان مصرفکننده هستند؛ اگر ساکنان هوشیار نباشند، همراه کسیکه معرکهگیری کرده است، امکان از بین رفتن ساکنان هم است. جهانبینی ارتباطها را با هم برقرار کرده است و لازم است که فرد در لژیون مرتب دانش خود را بالا ببرد و مکانیزم معرکهگیری را بشناسد. صراط مستقیم یک راه طولانی است؛ اگر حیلهگر باشید، هیچگاه به صداقت نمیرسید؛ چون با حیله نمیتوان راه مستقیم را کوتاه کرد. در تمام سطوح کائنات قانون وجود دارد؛ اگر کسی دست بهسوی شما دراز نکرد، شما با اختیار خود نمیتوانید به او یاری برسانید.
رابط خبری: همسفر ملاحت رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) دبیر دوم سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کوروش آذرپور
- تعداد بازدید از این مطلب :
6