دومین جلسه از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی – خصوصی ویژه خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی نسترن اصفهان، با استادی راهنما مسافر زهرا، نگهبانی مسافر مینا و دبیری پهلوان ندا، با دستور جلسه «گلریزان» روز چهارشنبه ۲۱ آبان‌ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، زهرا هستم یک مسافر.
از خداوند بابت این لحظات شاد و زیبا سپاسگزارم. جشن گلریزان را ابتدا به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و سپس به‌تمامی شما عزیزان تبریک و شادباش می‌گویم.من در سال ۹۸ همراه مسافرم، وارد کنگره ۶۰ شدم، راه‌های زیادی را رفته و هر دری را زده بودیم؛ اما به نتیجه‌ای نرسیدیم تا اینکه وارد این سیستم شدیم و خدا را شکر مسافر من به درمان رسید.
زمانی که وارد کنگره شدم، هم خودم و هم مسافرم، بسیار آشفته و نامتعادل بودیم و هیچ‌کدام حال‌وروز خوبی نداشتیم. ورود من و جلسات مشاوره‌ام، با جشن گلریزان مصادف شد.
البته من برای نجات مسافرم به کنگره آمدم و در جشن گلریزان شرکت کردم، مبلغ واریزی من این‌قدر ناچیز و اندک بود که خجالت می‌کشیدم اعلام کنم.
اگر بخواهم در مورد این جشن باشکوه و عظمت لژیون سردار صحبت کنم، سخن به درازا می‌کشد؛ اما همین‌قدر اشاره کنم که یکی از بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین جشن‌های کنگره است که هر سال برگزار می‌گردد و همه ما موظف هستیم بهای حال خوب خودمان را پرداخت کنیم. مفهوم گلریزان در کنگره ۶۰ بسیار گسترده و عمیق است و نیاز به معرفت و شناخت دارد.
من هرگز آن روزهای تلخ و ناگوار گذشته را فراموش نمی‌کنم، یک دریچه‌ای را باز گذاشته‌ام تا هرازگاه، نگاهی به ابتدا بیندازم و فراموش نکنم که با چه حال بدی به این مکان پناه آوردم. شاید پرداخت همان پنجاه هزار تومان دروازه‌ای را به روی من گشود تا گلریزان بعدی در لژیون سردار اعلام عضویت کنم.
خدا را شکر با اینکه فقط شش ماه از سفرم گذشته بود، توانستم در این امر خیر شرکت کنم. من همیشه ارادت خاصی نسبت به لژیون سردار داشته‌ام، شرکت در لژیون مالی، باعث خیروبرکت در زندگی‌ام شد، خیلی‌ها قبل از من در «گل‌ریزان‌ها» شرکت کردند تا این بناها ساخته شده است. آنها بذرهای نیکو کاشتند و ما امروز از حاصل کشت آنان، بهره‌مند می‌شویم.
اگر امروز نقطه تحمل من بالا رفته و به جایی رسیده‌ام که می‌توانم درد فراق و نبود پسرم را بپذیرم و مشکلات زندگی را حل کنم، همه‌وهمه از برکت لژیون سردار و از آموزش‌های کنگره بوده است.اگر کنگره نبود، آموزش‌ها وجود نداشت، اگر این مکان امن، بنا نشده بود، من هرگز قادر به تحمل مرگ پسرم نبودم و از بیخ‌وبن، نابود می‌شدم.
اگر امروز «دلی» می‌بخشم و با خداوند معامله نمی‌کنم، به این خاطر است که یاد گرفته‌ام، به این درک و فهم رسیده‌ام که روزی دیگران پرداخت کردند، بخشیدند و انفاق کردند تا این بناها ساخته شد، و من و ما، بتوانیم زیر این سقف، با طیب خاطر و در امنیت کامل، آموزش بگیریم، تجربه کنیم و قدرتمند شویم تا دیگران به‌عنوان یک الگو، از ما درس بگیرند و قالب خود را از فلزی محکم بسازند.
چندی پیش من نیت کردم که عنوان «دنوری» را به پسر مرحوم خود اهدا کنم تا در بُعد دیگر به درمان برسد، این بار که بر سر مزارش رفتم، خانمی که او هم مانند من داغدار و به‌تازگی دختر ۳۳ ساله‌اش را ازدست‌داده بود، به من گفت در خواب دخترم را دیدم که با پسر شما که لباس سفید بر تن داشت، مشغول شربت دادن به مردم بودند. از دخترم پرسیدم این جوان کیست؟ پاسخ داد ما با هم خواهر و برادریم و در مکتب «حسین» درس می‌خوانیم، با شنیدن حرف‌های این خانم و خوابی که دیده بود، بیشتر به عظمت لژیون سردار پی بردم و دلم آرام گرفت و از نگرانی‌هایم کاسته شد.
مادر یک مصرف‌کننده بودن بسیار سخت است، شاید اگر خواهر یا برادرمان و یا حتی پدر و مادر ما مصرف‌کننده باشند، بتوانیم از آنها کناره‌گیری کنیم، شاید اگر همسرمان، مصرف‌کننده باشد، روزی خسته شویم و از هم جدا گردیم، اما فرزند مصرف‌کننده را نه می‌شود طرد کرد، نه از او کناره گرفت و نه می‌توان او را طلاق داد.عشق مادر به فرزند، بزرگ‌ترین شاهکار خلقت است و یک مادر هرگز و تحت هیچ شرایطی قادر نیست از فرزندش روی‌گردان شود.
خداوند بزرگ را شکر می‌کنم و از تمام پدران و مادرانی که فرزند مصرف‌کننده داشتند و در گل‌ریزان‌های زیادی شرکت کردند و با بذل و بخشش آنها، این مکان‌ها ساخته شد، این صندلی‌ها و این امکانات موجود و محیا گردید تا ما امروز از آنها استفاده کنیم، سپاسگزارم.
حدود سه سال است که عضو لژیون سردار هستم و بابت این موهبت الهی، هزاران بار از خداوند سپاسگزارم و امیدوارم به همه ما دردمندان که به این مکان و این سیستم، پناه آورده‌ایم توفیق خدمت و توان مضاعف عنایت بفرماید.ان‌شاءالله شما عزیزان با مشارکت‌های خود، جشن امروز و فضای اینجا را عطرآگین کنید، متشکرم.
تایپ: پهلوان مسافر ندا، نمایندگی نسترن اصفهان.
ویرایش: پهلوان مسافر هاجر لژیون هفتم، نمایندگی نسترن اصفهان.
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
عکس: مرزبان خبری مسافر سمانه
- تعداد بازدید از این مطلب :
92