در این گفتگو همراه یکی از پهلوانان کنگره۶۰ هستیم، کسیکه با نیت پاک و یاریرسانی، نام خود را در مسیر خدمت جاودانه کرده است. پهلوان حامد در این گفتگو از تجربه و احساساتی که در این مسیر تجربه کرده است صحبت میکند.
۱- اولین بار چهزمانی حس کردید که مسیر شما فقط رهایی شخصی نیست؛ بلکه رسالت شما خدمت و ساختن برای دیگران هم است؟
بنده از زمانیکه وارد این بازی قشنگ شدم و اعلام دنوری کردم و وارد لژیون سردار شدم، چندی از حضورم در آن مکان امن نگذشته بود که تازه متوجه شدم قانون این بازی چیست. بعد از اینکه سعادت این را پیدا کردم که اجازه پهلوانی را از آقای مهندس بگیرم، تازه فهمیدم که من وجود ندارد و احساس کردم که خدمت کردن و بخشیدن پلههایی رو به تکامل میباشد.
۲- شال پهلوانی برای شما صرفاً یک شال نیست، وقتی آن را روی دوش خود حس میکنید، چه مسئولیتی و چه احساس عمیقی درونتان زنده میشود؟
این باعث افتخار بنده است که این شال زیبا را به گردن میاندازم، شالی که آقای مهندس هم به گردن آویخته است و زمانیکه آقای مهندس شال را به گردن بنده انداختند دستان خدا بر روی زمین را دیدم که بر روی دوشم مسئولیتی بزرگ نهاده که هرچه به آن فکر میکنم خود را در برابر این همه بزرگی و عظمت هیچ میبینم، مسئولیتی که از این به بعد برایم پررنگتر و همراه با عشق و محبت بیشتری خواهد بود.
۳- در کنگره۶۰ بارها گفته شده پهلوان کسی است که بر نفس خود غلبه کند. آیا مثالی واقعی از زندگی خودتان دارید که این مفهوم را لمس کرده باشید؟
بله، مثالی واضحتر از اینکه مصرفکنندهای مثل من که پر از گرههای کور بود که بزرگترین آن گرهها طمع مادی بود، اکنون توانسته به لطف الهی و همت خدمتگزاران کنگره۶۰ و آقای مهندس، از مبلغی ناچیز در برابر این همه آگاهی و علم در کنگره۶۰ بگذرد و این چیزی جز پرورش نفس در این مکان مقدس نیست.
۴- با توجه به اینکه به ایام گلریزان نزدیک میشویم، گلریزان برای شما شخصاً چه معنایی دارد؟ آیا میتوان گفت گلریزان صرفاً کمک مالی نیست؛ بلکه تمرین آزادگی است؟
گلریزان برای بنده گذشتن از اسارت و رسیدن به آزادی است که در پشت پرده و در صور پنهان اصل و قانون این هستی را نشان میدهد.
۵- چه اتفاقی باعث شد که تصمیم گرفتید نه فقط یار و همراه کنگره۶۰ باشید؛ بلکه وارد میدان بخشش و ساختن هم بشوید؟ آیا لحظه یا نقطه عطفی در زندگیتان وجود داشت که شما را به این مسیر دعوت کرد؟
معنای واقعی بخشیدن را در لژیون سردار فهمیدم، بخشیدن و تمنا را از جناب مهندس و از راهنمای عزیزم، بخشیدن با لذت و عشق را فهمیدن و رسیدن به درک ذرهای از بخشش زمانیکه در کنگره۶۰ اولین سال، دنوری اعلام کردم و تغییر حس و حالهای خودم را دیدم، ذرهای ایمان و باور درونم شکل گرفت و روز به روز این ایمان و باور قویتر شد و این اتفاق جز در این مکان و در لژیون سردار امکانپذیر نبود.
۶- اگر امشب یک تازهوارد یا یک سفر اولی روبهروی شما باشد که هنوز معنای بخشش یا خدمت را درک نکرده است، برای او چه پیامی یا دعایی دارید؟
پیام من به یک سفر اولی این است که اگر میخواهی زیبا و با عشق واقعی بازی کنی، وارد لژیون سردار شوید تا قاعده و قانون بخشیدن و زندگی کردن را نشانت دهند.
کلام آخر:
پهلوانی در کنگره۶۰ تنها یک عنوان نیست؛ بلکه یادآور راهی است که از رهایی فردی آغاز میشود و به خدمت و بخشش برای دیگران میرسد. سخنان این پهلوان نشان داد که بخشیدن، مسئولیت و عشق به خدمت، ستونهای اصلی این مسیر هستند راهی که هر قدمش تمرینی برای آزادگی و انسانیت است.
- تعداد بازدید از این مطلب :
34