جلسه سیزدهم از دوره اول جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی سنایی با استادی ایجنت همسفر مهدیه، نگهبانی همسفر هدی و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود) و تأثیر آن روی من » روز یکشنبه ۱۱ آبانماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
تشکر از نگهبان، دبیر و خزانهدار لژیون سردار و همه شما دوستان خوب که بهنحواحسنت از فرصت بخششی که در اختیارتان گذاشته شد بهترین استفاده را بردید. دستور جلسه وادی نهم «وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود». این وادی بسیار کلیدی و کاربردی است؛ اینکه هر چیزی در هستی نقطه تحملی دارد؛ یعنی کوچکترین چیز ممکن است توان پذیرش و نقطه تحمل منِ انسان را تغییر دهد. نقطه تحمل در انسان کسبکردنی است و باید باور قلبی داشته باشم که در مسیر همیشه سختی هست؛ چون قرار است تغییر کنم و تغییر همیشه با درد همراه است.
اما ربط وادی نهم و لژیون سردار پیام برای همه نیست. پیامی که در اول وادی نهم آمده است، بسیار تأملبرانگیز است و جای ساعتها تفکر دارد. پیام برای کسانی است که به دنیایی تازه قدم نهادهاند. من همسفر با ورود به کنگره از دنیای تاریکی قدم به دنیایی از نور و امید و روشنایی گذاشتم و با ورود به لژیون سردار وارد دنیای بخشش شدم؛ دنیایی بسیار قشنگ با دیدگاهها، تفکرات و اندیشههای زیبا و باید به خویش خویشتن که همان نفس و روح و خویشاوندانش هستند توجه کنم. به خواستههای نامعقول نفس خودم غلبه کنم، از حرص، طمع و مالاندوزی دوری نمایم و روح را ارزشمند بدانم چرا که روح الهی است و خداوند از روح خودش در من انسان دمیده است و اکثر صفات خداوند در من وجود دارد در اندازهای کوچکتر.
خداوند بخشنده است، چرا من بخشنده نباشم؟ چرا گذشتن از مال برایم سخت است؟ بر ما واجب و ضروری است که از سخن به نقطه عمل حرکت کنیم. عصیان و فراموشی، یکی از صفات من انسان است. نباید فراموش کنم با چه حالی وارد کنگره شدم و از کجا به کجا رسیدم. قدرشناسی من از این سیستم نباید فقط در حد حرف نباشد؛ جایی که مرا با آغوش باز پذیرفت و تمامی خدماتش به من رایگان بود، باید قدرش را بدانم؛ نه با حرف بلکه با عمل، با حمایت از سبد و لژیون سردار.
یادم نرود اگر در ابتدای ورودم به کنگره شرط پذیرش مسافرم ۱۰۰ میلیون بود تمام تلاشم را میکردم که هزینه را جور کنم؛ ولی وقتی رایگان پذیرشش کردند باید قدردانی خودم را به گونهای دیگر به شکل خدمت مالی و علمی نشان دهم. در زمان قدیم بیرون از کنگره گلریزان برای نیازمندان، بیماران یا زندانیان برگزار میشد و در کنگره هم به همین نیت برگزار میشود؛ برای کمک به فرد مصرفکنندهای که هم زندانی اعتیاد است، هم بیماری جسمی و روحی و روانی دارد و هم ورشکستهای است که تمام داراییاش را هزینه مواد کرده است.
من اگر قرار باشد به کشور دیگری سفر کنم باید پول خودم را به پول آن کشور تبدیل کنم تا مشکلی برای خرید نداشته باشم. حال که میدانم انسان بقا دارد و با مرگ از بین نمیرود و حیاتهای دیگری هم هست آیا برای شارژ حساب معنوی خودم کاری کردهام؟ تنها راه شارژ حساب معنوی از حساب مادی بخشش کردن و انجام اعمال خیر و خدمت کردن به انسانهاست. اگر امروز من قسمتی از مالم را بخشیدم و حالم خوب نشد، به این دلیل است که به اندازه کافی نبخشیدم.
بخشش من باید به قدری باشد که کمبود را حس کنم، جایی که واقعاً درد را احساس کنم، نه اینکه از مازاد درآمدم ببخشم. بخششم باید بلاعوض باشد و انتظار بازگشت نداشته باشم، گرچه وعده خداوند دروغ نیست و به بهترین شکل ممکن خدا برایم جبران خواهد کرد. انشاءالله امسال نیز مانند سال قبل نمایندگی سنایی در بخش همسفران بسیار قوی عمل کند و هر کدام از ما از این سفره بخششی که پهن میشود حتی به اندازهی لقمهای مهمان شویم.

عکاس: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
430