جلسه چهاردهم از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سیرجان به استادی همسفر مرجان، نگهبانی راهنما همسفر اسماء و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی نهم و تأثیر آن روی من (وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۲ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز قسمت و روزی من شد در این جایگاه باشم و از شما همسفران آموزش بگیرم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان و از همه خدمتگزاران کنگره۶۰ و همچنین از راهنمایم همسفر اسماء تشکر میکنم که این فضای آموزشی را فراهم کردهاند تا من آموزش بگیرم و بتوانم درست زندگی کنم. وقتی به طبیعت نگاه میکنیم متوجه میشویم، وادی نهم در طبیعت هم اجرا شده است؛ یعنی طبیعت بر مبنای وادی نهم پیش میرود، همهچیز در طبیعت به آرامی و ذرهذره شکل میگیرد و ما باید از این موضوع درس بگیریم. ابتدای وادی نهم یک پیام است و میگوید: «این پیام برای کسانی است که به دنیای تازه قدم گذاشتهاند و به خویش خویشتن فکر میکنند، بر آنها لازم و ضروری است که از سخن به مرحله عمل برسند و به آسمان و زمین نگاه کنند» این پیام برای من این معنی را داشت که از وقتی من به کنگره میآیم دنیای من عوض شده است و طرز تفکر تازهای پیدا کردهام، اندیشههای من مثل اندیشههای قبل از ورودم به کنگره نیست، شاید بگویم ۹۰ درصد تغییر کرده است و این برای من خیلی خوب است، به من انرژی میدهد و اکنون که اینها را در لژیون آموزش گرفتهام، باید برای خودم هم عملی و از آنها استفاده کنم. به طبیعت، زمین، آسمان و هستی نگاه کنم و به راز هستی پی ببرم و متوجه شوم راز خلقت چیست، باید به عظمت خدا پی ببرم. وقتی من به رحمت خدا ایمان بیاورم و کارهای ارزشی را انجام بدهم و بذر نیکو بکارم؛ یعنی چه؟ یعنی من کارهای ارزشی را انجام بدهم، ایمان داشته باشم و بخشش را انجام بدهم. هفته آینده که هفته گلریزان است، بخشش را انجام بدهم؛ چون جزء کارهای ارزشی است که به من انرژی میدهد و باعث میشود که نیروهای الهی وقتی من در مسیر کنگره قرار گرفتهام و بخشش را انجام میدهم به کمک من بیایند و سایبان برای من فراهم میشود.
وادی نهم میگوید به فرمان گوش کنید؛ یعنی فرمانها را اجرا کنید، انسان زمانی که خلق شد و از آسمان به زمین فرستاده شد، خداوند فضائل و رذائل را در وجود او قرارداد؛ یعنی تمام خصلتهای خوب و بد را خداوند در وجود من قرار داده است، خداوند قدرت اختیار هم به من عنایت و ۲ راهنما برای من قرار داده، راهنمای درون که عقل و وجدان من است و راهنمای بیرونی که پیامبران هستند. در کنگره هم راهنمایان برای ما پیامآور هستند و باعث میشوند، هنگامی که بر سر دوراهی قرار میگیریم که کدام راه را انتخاب کنیم، راه فسق و فجور و ضدارزشها یا راه خیر و تقوا. پیامبران هم که راهنمای بیرون برای ما هستند و فقط نیامدهاند که به ما بگویند خدا را پرستش و عبادت کنید، آمدهاند یکسری دستورات و فرامین الهی را برای ما اعلام کنند و این فرامین الهی هم شامل بایدها و نبایدها هستند، نبایدها میگوید دروغ نگویید که مادر همه فسادها است، غیبت و در امور دیگران تجسس نکنید، مال یتیم را نخورید و بایدها، مثل یتیمان را نوازش کنید، به دیگران کمک کنید، در این دنیا مال جمع نکنید و مال بهر آسایش عمر است، نه عمر بهر گردآوردن مال و اشاره میکند دور خمر را قلم بکشید، خمر چیست؟ همان پرده و حجابی است که روی شخصیت، اندیشه و تفکر من قرار میگیرد و باید از آن دوری کنم، خمر چه چیزی میتواند باشد؟ میتواند مشروبات الکلی، افکار منفی و مواد مخدر باشد که باید از اینها دوری کنم. ضدارزشها وجود دارند و نمیشود بگوییم ما کار ضدارزشی انجام نمیدهیم یا در وجود من فقط ارزش وجود دارد، ضدارزش شامل دروغهایی که میگوییم، غیبت و قضاوت دیگران را میکنیم هم میشود و اگر بخواهیم اینها را کنار بگذاریم باید نقطه تحملمان را بالا ببریم.
این وادی نقطه تحمل را به من یاد میدهد که باید ذرهذره در هر مسئلهای نقطه تحمل خودم را بالا ببرم؛ اگر بخواهم ضدارزشها را کنار بگذارم در یک شب نمیشود؛ بلکه باید در طول زمان انجام بگیرد. ضدارزشها، مثل درختی میماند که تمام میوههای آن تلخ و زهرآگین است؛ اگر بخواهم یک شاخه از درخت یا نصف درخت را اصلاح کنم نمیتوانم؛ پس باید آنها را با هم در کنار هم و در طول زمان کنار بگذارم. نقطه تحمل یک امر کسب شدنی است؛ یعنی انسان میتواند نقطه تحمل خود را بالا یا پایین بیاورد. وقتی من به کنگره آمدم، سیدی نوشتن واقعاً برایم سخت بود و با خود میگفتم من وقت ندارم، دست و گردنم درد میگیرد؛ ولی با گذشت زمان متوجه شدم، سیدی نوشتن چقدر راحت است و با سیدی نوشتن به آرامش میرسم و اکنون به یکی از تفریحات من تبدیل شده است.
ما میتوانیم نقطه تحمل را در مسائل منفی و مثبت بالا ببریم، در مسائل منفی میتواند دروغ و غیبت باشد و میتوانیم بهآرامی، سادگی و بدون تفکر، تجربه و آموزش آن را بالا ببریم؛ اما در مورد مسائل مثبت؛ مثلاً من میخواهم در یک رشته ورزشی شرکت کنم و این هنر را یاد بگیرم یا خیاطی کردن را یاد بگیرم، باید به دانایی برسم؛ یعنی هم زمان میبرد و هم با تفکر، تجربه و آموزش میتوانم به آن برسم. در این وادی به نیروهای تخریبی و بازدارنده اشاره میکند که نقش مکمل را برای من دارند و من نباید بگویم چرا مشکلات برای من هستند؟ مشکلات برای این است که من ساخته بشوم و بتوانم از آنها درس بگیرم و بتوانم نقطه تحمل خودم را بالا ببرم. من باید سعی کنم در هر جایگاهی که هستم خودم را با آن جایگاه وقف بدهم و گاهی اوقات میگوییم، این مشکلاتی که برایمان به وجود آمده است، لعنت خداوند است؛ درصورتیکه اگر زمان بگذرد متوجه میشویم که این مشکلات رحمت خداوند هستند و این عین عدالت است، عدالت؛ یعنی تعادل؛ یعنی هر چیزی در جایگاه خودش قرار بگیرد. درسی که من از این وادی گرفتم این است که میتوانم نقطه تحمل خودم را در مقابل حرف دیگران بالا ببرم و با یک حرف کوچک به هم نریزم و بتوانم خودم را نگه دارم.

مرزبانان کشیک: مرزبان همسفر محبوبه و مرزبان مسافر حمید
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
تایپیست: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) دبیر سایت
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
103