پنجمین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار همسفران کنگره60 نمایندگی اسلامشهر به استادی پهلوان همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر ملیحه و دبیری همسفر خدیجه با دستور جلسه «DST و OT» روز سهشنبه ۶ آبان ماه ساعت ۱۳: ۴۵ آغاز به کارکرد.
	.jpg)
	خلاصه سخنان استاد:
	از نگهبان لژیون سردار همسفر ملیحه، دبیر همسفر خدیجه و خزانهدار همسفر لیلا همچنین از تیم مرزبانی و ایجنت شعبه سپاسگزارم که اجازه خدمت و آموزش گرفتن را در این جایگاه به من دادند. دستور جلسه امروز ما «DST و OT» و ارتباط آن با لژیون سردار است. وقتی صحبت از DST و OT میشود یاد یک بیت شعر از آقای مهندس میافتم که میفرمایند:
	نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که سر بتراشد قلندری داند
	غلام همت آن رند عافیت سوزم که در گداصفتی کیمیاگری داند
	چرا ربط میدهیم به DST؟ به این دلیل که ما افراد کنگره معتقدیم روش DST و داروی OT خود بهتنهایی یک علم برای درمان اعتیاد است؛ اگر بخواهیم به مقالات و نظرات افراد صاحبنظر بیرون از کنگره نگاه کنیم میبینیم که به فرمایش آقای مهندس این مقالات با یک کیلو ذغال هم برابری نمیکند. نتیجه چه شد؟ هرکسی از سمت خودش آمد تا بیماری اعتیاد را درمان کند. خیلی کنفرانسها، میزگردها و جلسههای متعددی برگزار کردند؛ اما درنهایت به این نتیجه رسیدند که معتاد اراده ندارد، خواسته ندارد و همانجا هم تمام کردند. دیوار یک فرد مصرفکننده اگر کوتاه بود کوتاهتر شد و هرکسی که خواست از آن دیوار بالا رفت؛ چون اگر بخواهیم برگردیم به قبل از کنگره همه ما در شرایط مختلف راههای ترک زیادی را تجربه کردیم چه از طریق کمپ باشد، چه سمزدایی یا U.R.D به جهات مختلف آمدیم و این راهها را امتحان کردیم.
	درنهایت هم به این نتیجه رسیدیم که پیش مشاوران رفتیم و آموزش دیدیم، روانشناسان و روانپزشکان میگفتند: اگر هنوز هم هستی کیفت را بگذار روی دوشت بهسلامت ازجمله خودِ من بودم وقتی دیگر نمیدانستم کجا باید بروم و چهکار باید بکنم، به مشاور مراجعه کردم به من گفتند: اگر مسافرت مصرفکننده شیشه است، اصلاً ازاینجاکه رفتید دیگر به آن خانه برنگرد یا پزشکان میگفتند: محل زندگی را عوض کنید یا تمام وسایل خانه را عوض کنید با خود میگفتم: مگر میشود؟ مگر ممکن است؟ اگر هم ممکن باشد من توانایی انجامش را ندارم خوشبختانه به لطف خداوند و آقای مهندس روش DST در کنار OT آمد و به ما گفت اعتیاد صد درصد درمان دارد. نهفقط برای تریاک یا الکل بلکه برای مواد مخربتر هم درمانی بینظیر است. همانطور که میبینید اکنون بیش از صد هزار نفر در شعب مختلف کنگره۶۰ حضور دارند؛ فقط صد هزار مصرفکننده درماننشدهاند؛ بلکه صد هزار خانواده هم درمان شدهاند و صد هزار خانواده به زندگی پایبند شدهاند و چیزی جز شکر و سپاس برای من باقی نمیماند.
	حالا میخواهم ببینم DST و OT که برای درمان اعتیاد هستند چه ارتباطی با لژیون سردار دارند؟ ما برای درمان مسافرانمان میگوییم؛ باید سه پارامتر را در نظر بگیریم ۱. داروی مناسب ۲. دُز مناسب ۳. زمان مناسب که حداقل ۱۰ تا ۱۱ ماه در نظر گرفته میشود. آقای مهندس اجازه نمیدهند یک سفر اولی که تازهوارد کنگره میشود وارد لژیون سردار شود؛ باید شش ماه از سفرش بگذرد چرا؟ برای اینکه منِ تازهوارد هنوز نمیدانم کجا آمدهام، چه اتفاقی افتاده؛ باید به آن بیداری حداقلی برسم؛ اگر من چشم و گوشم را بازکنم و ببینم اینجا کجاست، اطرافم را نگاه کنم و بفهمم چه اتفاقی میافتد؟ همان اول نگویم ایوای، اینجا که میگفتند پولی نیست نه صبر کنید بنشینید سر جایتان تا متوجه شوید اینجا چه خبر است.
	اینجا کجاست؟ اگر توانستم در این شش ماه کنگره را درک کنم اذن ورود به لژیون سردار برای من صادر میشود؛ اگر بیشتر از شش ماه درکنگره بودم و هنوز اجازه ورود به لژیون سردار را پیدا نکردهام؛ باید یکسر به خود بزنم و ببینم کجا در دل من لک دارد؟ چرا هر وقت به آینه نگاه میکنم صورتم لک دارد؟ هر کاری میکنم که لک صورتم را برطرف کنم؛ ولی چرا وقتی اتفاقی به این بزرگی افتاده آن را نمیبینم و نمیخواهم هنوز باور کنم؟ درصورتیکه ما درکنگره اینطور نیستیم ما همه به این باور رسیدیم؛ باید به تواناییهایمان هم پی ببریم. آقای مهندس میگفتند: «کسانی که پهلوان میشوند؛ درواقع افراد ثروتمند نیستند» من باور نمیکردم و میگفتم مگر میشود؟
	باید یکچیزی برای گفتن داشته باشید بیایید لژیون سردار؛ چون با تکتک سلولهای، با گوشت، پوستواستخوانم این را احساس کردم شرایط بسیار بدی بود من وارد کنگره شدم؛ حتی شاید پول نان شب خود را نداشتم شبها بچهها را میخواباندم تا شرمنده آنها نشوم و نتوانم سفرهای برایشان پهن کنم. فاطمهای که دچار افسردگی شدید و تشنج عصبی شده بود؛ وقتی وارد کنگره شد دستش بالا نمیآمد که بتواند کاری انجام دهد دیگر نمیتوانست زندگی را تحمل کند چه اتفاقی افتاد؟ فاطمهای که وقتی سبد میچرخید نمیتوانست پول در سبد بیندازد شاید کل داراییاش پنجاه تک تومانی در سال ۹۸ بود چه اتفاقی افتاد؟ بارها آقای مهندس گفتند: «آیا کسی هست مرا یاری کند؟» همه میگوییم کاش زمان امام حسین بودیم و یاری میکردیم به نظر من الآن کسی است که آقای مهندس را یاری کند؟
	بزرگترین کاری که آقای مهندس کردند این بود که آبروی خودشان را وسط گذاشتند؛ برای کی؟ برای من فاطمه و امثال من الآن من کجای کار هستم؟ جشن گلریزان در پیش دارید؛ فقط جشن گلریزان نیست من هفته گلریزان را هفته لَبَیْکَ یا لَبَیْکِ میگویم هفته گلریزان را هفته آزمون میدانم هفتهای برای اینکه به خودم سر بزنم و ببینم کجای کار هستم یا ترس دارم؛ اگر من فاطمه سال ۹۸ وارد کنگره شدم  هفته گلریزان شاید حدود یک ماه مانده بود با ترس بسیار و به خاطر رودربایستی راهنما بالا آمدم و صد هزار تومان تعهد اعلام کردم چه اتفاقی افتاد؟ سه ماه بعد وارد لژیون سردار شدم به لطف خداوند چهار دوره سرداری، چهار دورهی دنوری و در سال ۱۴۰۳ اجازه پهلوانی برای من صادر شد؛ چون میدیدم آقای مهندس تلاش میکنند و یاریرسان میخواهند بهتنهایی یکدست صدا ندارد. آیا من هم میتوانم ید واحده باشم؟ آیا جز گروههای مشترک هستم؟ آیا میتوانم در جمع آقای مهندس و استادانشان باشم؟
	خواستم با تکتک سلولهایم خواستم هیچ پولی نبود؛ ولی آقای مهندس لطف کردند وقتی به من اجازه دادند مبلغ را پرداخت کردم و در عرض سه ماه بدهی پرداخت شد در عرض سه ماه خانهام جابهجا شد ۲۰۰ میلیون پول پیش خانه برایم جور شد و خیلی اتفاقهای دیگر افتاد؛ اما وقتی اجازه را از آقای مهندس گرفتم تلویزیون خانهام سوخت، گوشی پسرم خراب شد، شیشه ماشین مسافرم را شکستند و تمام وسیلهها را بردند اینها همه آزمون و امتحان بود برای من که بگویم کاش آن ۶۰ تومان را نداده بودم الآن به دردم میخورد من ذرهای اجازه ندادم که چنین تفکری داشته باشم؛ چون آن ۶۰ میلیون مال من نبود و این آزمون بود که در آن قرار گرفتم. امیدوارم هفته گلریزان بسیار خوبی در شعبه داشته باشید خیرمقدم عرض میکنم خدمت عزیزانی که برای اولین بار وارد لژیون سردار شدند امیدوارم از ترسهایتان عبور کنید و این کار عظیم را برای خودتان انجام دهید کنگره راه خودش را ادامه میدهد؛ همانطور که نزدیک ۳۰ سال است دارد کار خود را میکند کسی که باید بیاید میآید مطمئن باشید که کنگره به کار خودش ادامه میدهد کنگره به پول من فاطمه نیاز ندارد من باید بدانم که کجای کار میباشم.
	
	تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون چهارم)
	عکاس: همسفر زهرا
	ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم) دبیر دوم سایت
	ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم) نگهبان سایت
	همسفران نمایندگی اسلامشهر
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        762