English Version
This Site Is Available In English

مراتب نفس در انسان کامل می‌شود

مراتب نفس در انسان کامل می‌شود

با گوش دادن به سی‌دی رب متوجه شدم رب به معنای مربی است و انسان وقتی می‌خواهد چیزی یاد بگیرد باید مربی داشته باشد، اگر ما درمان شدیم بخاطر وجود مربی و گوش به فرمان بودن‌مان اتفاق افتاد؛ تا به‌حال به این موضوع حتی فکر هم نکرده بودم که  وقتی مراتب نفس در انسان کامل می‌شود بخاطر وجود روح است و فقط انسان دارای روح است. آموختم اگر ما بخواهیم کاری را انجام دهیم باید تا حدودی تمام جوانب آن را بدانیم برای مثال وقتی اتومبیل‌مان خراب می‌شود باید اجزای آن را بشناسیم تا بفهمیم مشکل کجا است؟ فهمیدم انسان هم همینطور است؛ ما در خیلی از مسائل سال‌ها است که راکت مانده‌ایم شاید از نظر امکانات و طول عمر پیشرفت کرده باشیم اما به درمان بیماری که اصل ماجرا است نرسیده‌ایم و شگفتا که انسان چه موجود ناشناخته‌ای است. جالب است که انسان دارای دو بخش صور ظاهر و صور پنهان می‌باشد و من متوجه شدم، صور ظاهر همان جسم و فیزیولوژی است و قابل رؤیت می‌باشد را هنوز نمی‌شناسیم چه برسد به شناخت صور پنهان. جناب مهندس دژاکام چون تا حدودی فیزیولوژی را شناختند توانستند اعتیاد را درمان کنند طوری که شخص با مصرف هر نوع ماده مخدری بعد از درمان بتواند در محلی که ماده مخدر مصرفی‌اش به وفور در دسترس است بدون کوچک‌ترین وسوسه و مصرفی به راحتی کار کند؛ این موضوع برای من و کشورم افتخار بزرگی محسوب می‌شود، وقتی آموزش گرفتم این حال خراب و بدقولی و خیلی از رفتارهای ضدارزش‌ مسافرم برای این است که بیماری اعتیاد چندوجهی است چون بیماری‌ای است که فیزیولوژی و جسم، روح و روان، اندیشه و تفکر و جهان‌بینی را دربر‌می‌گیرد؛ خیلی پیچیده است بنابراین درمان بیماری‌های دیگر در برابر اعتیاد کم بها است؛ دقیقاً به همین خاطر به راحتی درمان  سیگار و چاقی بدون هیچ عمل جراحی و پرهیز غذایی در کنگره60 صورت گرفت. همه‌ی این‌ها به علت شناخت است، نه تنها اعتیاد بلکه تمام بیماری‌ها ریشه درحد سلولی و ملکولی دارند. برای من درس بزرگی بود وقتی فهمیدم در آزمایش‌ها و تحقیقات انجام شده، متوجه شدند که همه بیماری‌ها یک نقطه مشترک دارد و آن هم از تنظیم خارج شدن بیان ژن‌ها است. ما بیماری را خوب می‌شکافیم اما نمی‌دانیم چطور آن‌را درست کنیم، یعنی نقطه درمان را پیدا نکرده‌ایم. همیشه خیال می‌کردم همه چیز ماده است و در مغز انسان است در صورتی که با گوش دادن به این سی‌دی دریافتم‌، مغز فقط یک گیرنده و فرمانده و تنظیم‌کننده است؛ و چیزی ماورای آن وجود دارد. من همیشه فکر می‌کردم قرآن کتاب مقدس ما است و باید احترام بگذارم اما جناب مهندس دریچه نگاه دیگری برایم باز کرد: این‌که تنها کتابی که مقداری راجع‌به صور پنهان صحبت کرده است کتاب قرآن می‌باشد و شاید قبول نداشته باشیم اما به نظر ایشان دو دلیل وجود دارد که قرآن آخرین کتاب آسمانی است: ۱- بشر به مرحله رشد کامل رسیده است و می‌تواند به مسیرش ادامه دهد.
۲- هنوز خیلی از مطالبی که در قرآن می‌باشد، شکافته نشده است. قرآن یک کتاب تحقیقاتی است. نوشتارها و منابعی که در کنگره 60 کار می‌شود، ریشه‌اش در کتاب شریف است و چقدر جالب که انقدر جهان‌بینی ما خوب شد؛ این همه درمان و تغییر رفتار همه، برگرفته از همین کتاب است. مثال جالبی برای تفهیم تفاوت مغز و روح بیان کردند که رابطه مغز و روح‌، مثل مغز و قلب می‌ماند ولی کارشان متفاوت است. در قرآن از روح و نفس صحبت شده است که ما شما را خلق کردیم از نفس واحده، شما با مرگ از بین نمی‌روید و حیات ادامه دارد، هیج کجا روح را جمع نبسته یا نمی‌گوید ما روح شما را تحویل می‌گیریم؛ روح چیزی جداگانه سوای قضیه نفس است، روح فقط منحصر به انسان و مثبت است، من به کرّات روح شیطانی، روح خبیث را شنیدم اما متوجه شدم ما اصلاً روح شیطانی و حیوانی یا گیاهی نداریم. ارزش روح با هیچ چیز قابل قیاس نیست، آموختم روزی که بشر بفهمد روح و نفس و خیلی چیزهای دیگر چه هستند آن موقع می‌توانیم درمان شویم و بدانیم دنبال چه می‌گردیم؛ چ جالب است که در انسان مراتب نفس وجود دارد؛ نفس اماره که بالاترین نفس در حیوان است؛ بعد نفس لوامه که سرزنش‌کننده می‌باشد و در آخر نفس مطمئنه است. انسان بخاطر وجود روح می‌تواند سیر و سلوک کند. در این سی‌دی آموختم که دو وزیر با ما همیشه همراه است، وزیر شمس که انسان را به خوبی و مسائل مثبت رهنمون می‌کند و وزیر قمر که انسان را به مسائل منفی و ضدارزش‌ها اما در ظاهری خیرخواهانه سوق می‌دهد‌، پس انسان کارش خیلی سخت است؛ بارها این برزخ تصمیم‌گیری را تجربه کردم، گاهی در میانه راه مشکلات و مسائلی پیش می‌آید که دلم می‌خواهد بی‌خیال همه‌چیز شوم و بدون تفکر راحت‌ترین و کوتاه‌ترین راه را انتخاب کنم؛ اما صحبت‌های جناب مهندس که به کرات گفته‌اند: نیروهای منفی به بهترین شکل انسان را منحرف و به راه ضدارزش‌ها تشویق می‌کند. هیچ فسادی صورت نمی‌گیرد مگر لباس تقوا به او بپوشانیم. نفس در همه است اما تکامل نفس در همه یکسان نیست و این همیشه برایم سوال بود که چرا من و فلانی باهم کاری را شروع کردیم پس چه شد که او زودتر به نتیجه رسید در صورتی که ظاهراً هر دو در یک سطح بودیم ولی از نظر آگاهی در مراتب مختلفی قرار داریم و به همین دلیل نمی‌توانیم همه باهم به نقطه‌ای که از آن انشعاب یافته‌ایم برسیم. فهمیدم کنگره‌60 نمی‌خواهد من سهیلا عارف یا فیلسوف شوم،‌ فقط می‌خواهد خودم را بهتر بشناسم تا مسائل خود را حل کرده و به آسایش و آرامش بیشتری برسم؛ بدانم که من انسان بقا دارم و با مرگ از بین نمی‌روم پس مراقب اعمال و رفتار و انتخاب‌هایم باشم.
نویسنده: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر سپیده(لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .