خداوند را سپاس که خود تله درست میکند و خوب که به تله افتادی، سپس با ترفندهایی که خود ندانی بیرون میآورد. ما هم که بنده او هستیم، باید سپاسگزار او باشیم که عاقبت نجات میدهد آنگونه که خود میداند. تله انواع و اقسام دارد که هستی بدون آن امکان ندارد. یک نوع آن تلهای است که خداوند برای انسان درست میکند که مربوط به مسئله جبر و اختیار است. بعضیها معتقدند زندگی فقط جبر، بعضی دیگر معتقدند زندگی فقط اختیار و بعضی معتقدند هم جبر و هم اختیار است که این اشتباه بوده و ما حد وسط نداریم از طرف دیگر زندگی جبر هم نیست؛ چون اگر جبر باشد اختیار دیگر معنی ندارد. اگر ما به صور آشکار انسان که همه جزء آن مربوط به میلیاردها سال پیش است و به صور پنهانش که مربوط به روز الست است توجه و دقت کنیم میفهمیم که چرا فرزند این خانوادهایم یا چرا در این کشور هستیم و چراهای دیگر. اینها مطالبی است پشت پرده و ما با حواس پنجگانه نمیتوانیم سیستم کائنات را بررسی و درباره آن نظر بدهیم.
همه چیز در هستی بر اساس علت و معلول است و هیچ چیز بدون دلیل نیست. بچه انسان سالها طول میکشد تا راه بیفتد یا به باروری برسد؛ ولی در حیوانات این گونه نیست به همین خاطر برای انسان اختیار قرار داده شده است. تلههایی که خداوند برای انسان ایجاد مینماید برای این است که انسان بتواند ارتقاء و تکامل پیدا کند و به طرف کمال حرکت کند تا به نتایج مطلوبی برسد. ما برای ادامه زندگی به نیروهای مثبت و منفی نیاز داریم که با هم درگیر شوند و با درگیری آنها به نتیجه برسیم. حال این نیروهای خیر و شر در همه چیز وجود دارند و انسان باید بتواند آنها را از هم تشخیص بدهد. گاهی انسان نمیتواند واقعیتها را تشخیص داده و درست ارزیابی کند. در وادی پنجم بخش خودداری به ما میگوید کاری را که نمیدانیم به سود یا ضرر ما است، نباید انجام بدهیم، مهم نیست چه کسی میگوید، مهم این است که چه میگوید. گاهی شک، انسان را تا مرز نیستی میکشاند؛ ولی تا از شک نگذریم به یقین نمیرسیم و تا از کفر نگذریم به ایمان نمیرسیم.
یکسری تلهها هم وجود دارند که انسانها برای یکدیگر درست میکنند، این تلهها وقتی اثر میکند که انسان طمع کند و بخواهد به یک چیز مجانی و رایگان برسد، مانند شرکتهای هرمی، پولهای مجازی، تلههای شرکتی، تله عشقی و تله جاسوسی که باید حواسمان جمع باشد که در این تلهها نیفتیم. یک نوع دیگر تله هم داریم که انسان خودش برای خودش درست میکند؛ مثلاً فردی که درمان شده میگوید حالا یکبار مصرف میکنم چیزی که نمیشود یا یک کار ضدارزشی را فقط همین یکبار انجام میدهم. باید توجه داشته باشیم نفس انسان خیلی زیرک است و سر انسان کلاه میگذارد.
در درون انسان دو نیروی مثبت و منفی که ما آنها را روح و جن مینامیم وجود دارند که روح، انسان را به کارهای خوب و جن او را به کارهای بد وادار میکند و اینطور انسان در دام خودش میافتد. انسان موجودی حریص و هالو است و هرچه هالوتر باشد بیشتر به تله میافتد. شیطان با وعدههای توخالی انسان را دچار طمع میکند و در دام میاندازد.
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
28